وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

رهبری از درون دل: مدیریت عاشقانه و ارزش محور 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

رهبری از درون دل: مدیریت عاشقانه و ارزش محور

گاه به قدری درافکار خود غرق در اعداد و ارقام و دل‌مشغولی‌های روزمره می‌شویم که از جوهره‌ی حیات آدمی، که همان عشق باشد، غافل می‌شویم. پیش‌ترها پیامکی پر مغز و زیبا دریافت کردم که به زیبایی درس عالم، عامل، عاشق بودن را می‌آموزد:
....عارفان علم عاشق می‌شوند..... عشق با دانش متمم می‌شود
تلفیق عشق و عمل و علم، اکسیر مدیران شایسته است. رهبرانی که درونی ژرف دارند، مدیریت را از مدیریت بر خود شروع می‌کنند. بزرگی می‌گوید که دل تنها عضوی است که از مغز فرمان نمی‌برد و سرسپرده تعقل محض نیست. اما شاید زیباتر این باشد که بگوییم، انسانهای شایسته دل و مغز را در اختیار می‌گیرند و میان این دو توازن برقرار می‌کنند. فضلیتهای انسانی مربوط به مغز  نیست و تمام فضایل و خصیصه‌های نیکو در دل جای دارند. همانگونه که بارها نوشته‌ام و خوانده‌اید، رهبری یعنی قدرت نفوذ در دل‌ها و تسخیر قلب‌ها، لذا رهبران شایسته می‌دانندکه کارآمدترین ابزار مدیریت در جهان پیچیده‌ی کنونی، ابزار دل‌افزار است. به معنای آنکه باید از درون قلب خود بر قلب کارکنان مدیریت کنیم. دانش و مهارت لازم است اما اينها تمام ابزار موفقيت نيستند، آن چيزي كه آنها را كامل مي‌كند عشق و اشتياق، اطمينان و افتخار است.
 یاد سخنی از نلسون ماندلا افتادم که می‌گفت، کوچک باش و عاشق، که عشق خود آیین بزرگ کردنت را می‌داند. پس ما هم به عقل سلیم و هم دل رئوف نیازمندیم. همواره به عنوان یک معلم بازاریابی با این سوال مواجه بوده‌ام که آیا تمام رهبران بالفطره با قلبهای خود مدیریت می‌کنند؟ " پاسخ اولیه من به این سوال مثبت است، البته با توجه به آنکه رهبری سازمان متفاوت از رهبری در ذات است. حال فرصتی دست داده که باز دست به قلم شوم و نکانی را پیرامون چگونگی رهبری از درون دل به خودم و همراهان یادآور شوم. گمان می‌کنم که رهبری برآمده از قلب است و لاجرم آنچه از دل برآید بر دل نشیند.  اما شاید این نکته در بعضی از سازمانهای ایرانی مغفول باشد. به هر جهت توجهتان را به نکات زیر جلب  می‌کنم.


رهبری از درون چه معنایی دارد و مراحل دستیابی به آن کدام است؟

 

گام اول: ارزشها
رهبری از درون دل، به معنای در اختیار گرفتن افکار، باورها، و اعمال قلب و ذهن است. زمانی که قدرت مدیریت از درون افراد بجوشد، تصمیمات آنها انعکاسی از همراستا بودن معیارها و ارزشهای درونی با اعمال و اقدامات بیرونی ایشان خواهد بود. باورهای کلیدی انسانها، سرمشق زندگی آنها را دیکته می‌کند و زندگی ما تداعی‌گر ارزشها ومعیارهای درونی‌مان است. ارزشهایی که سبک و سیاق رهبری و مدیریت افراد را مشخص می‌کنند. زمانی که ما باورهای کلیدی داشته باشیم، یاد می‌گیریم که چگونه از درون رشد کنیم و نمود بیرونی موجهی بیابیم. همسو بودن چشم‌اندار، اهداف و ارزشها؛ موجب اعتمادآفرینی می‌شود.
بنابراین به طور خلاصه، رهبری از درون دل، به معنای رهبری پدیده‌های بیرونی از طریق تناسب عناصر درونی انسان است. رهبری از درون دل، متمرکز بر قلب است، و سرآغاز آن از ارزشهای منحصربه فرد ما است. ارزشها موجب می‌شوند تا افراد ایستادگی پای باورهای خود را بیاموزند و این مهم، اعتماد متقابل و نفوذ بیشتر در لایه‌های پیدا و پنهان سازمان را موجب می‌شود.
چگونه از درون دل مدیریت کنیم؟؛ گام اول ارزشها است.
بقای آینده‌ی کسب وکارها متعلق به سازمان‌هایی ارزش‌محور خواهد بود که در فضای جهانی شده، متشکل از مشتری‌، بازار، رقابت و فناوری، رقابت می‌کنند. لذا موفقیت آتی، از آن سازمانهای متکی بر قابلیت‌های درونی و سازمانهای یادگیرنده خواهد بود. این مهم لزوم انسجام درونی،  و تفاهم و اعتماد متقابل بیشتر در سازمانها را ایجاب می‌کند، که بسترهای آن باید توسط مدیریت سازمان فراهم می‌شود. مدیریت از طریق ارزش‌ها، رویکردی اخلاقی و انسانی است که روایتی ماجراجویانه از سفر از سازمانهای سنتی و از هم‌گسیخته به سازمانهای پویا مسنجم را نقل می‌کند. مدیریت از طریق ارزشها مستلزم سه گام اساسی است:


•    شفاف‌سازی ماموریت و رسالت سازمان
•    نهادینه کردن ارزشها و ماموریت سازمان در جان و دل کارکنان
•    همسوسازی اقدامات روزمره با ارزشها

مدیریت ازطریق ارزشها وابسته به آن است که سازمانها بتوانند شایستگی‌های محوری خود را یافته و خویش را ملزم به پیشرفت دائمی و ارزش‌آفرینی مستمر بدانند. از طرفی این روش مدیریتی ضرورت طنین‌انداز شدن صدای مشتری در فرآیندهای سازمانی را ایجاب می‌کند. مدیران ارزش محور، همراه دوشادوش کارکنان خود، به ارزشهای سازمان دست می‌یابند و لذا این ارزشها را تحمیل نمی‌کنند. در واقع در این رویکرد، رییس حقیقی همان ارزشهای برگزیده هستند و البته شروع این فرآیند از راس سازمان است. لذا این مدیران باید به دل افزار مجهز باشند و تغییر را درکانون فرهنگ  سازمانی قرار دهند. رهبران واقعی کسب‌وکار، قدرت خود را نه از جایگاه شغلی‌شان، بلکه از ارزشهای قلبی‌شان بدست می‌آورند. گفتنی است که ارزشهای محوری سازمان غیر قابل مذاکره هستند، اما می‌توان با یادگیری روزآمد درآنها اصلاح بهبود ایجاد کرد. در این میان رعایت چند نکته توصیه می‌شود:


ادامه این مطلب  را در کتاب "بازاریابی و زندگی با مدیریت" بخوانید.


سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.