وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

:: شباهتهای کار مشاور با راهنمای کوهنوردی 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

:: شباهتهای کار مشاور با راهنمای کوهنوردی


اولاً مثال کوهنوردی را استفاده کردم تا حس بالا رفتن و تعالی را نشان دهد. در ضمن مسیر موفقیت هموار نیست و هر کس را توان صعود نیست . پس راهنما در درجه نخست می بایست افراد را مورد ارزیابی قرار دهد و کوه را ارزیابی کند. (فاز شناخت)
کسانی که مستعد هستند را انتخاب کند. در این مرحله در صورت لزوم افرادی به تیم اضافه می شوند. سپس با کلاس توجیهی افراد در خصوص وظایف فردی و وظایف تیمی آموزش دیده و هم زبان و هم قسم می شوند.

آنگاه با نقشه در دست و هدایت راهنمای گروه همگی با هم حرکت می کنند. اما هریک کوله بار خودشان را بدوش می کشند.
اگر افراد بخوبی مورد آزمون قرار نگرفته باشند در مسیر با توقف هایی مواجه خواهیم شد و شاید لازم باشد بعضی در همان ایستگاه بمانند و یا به عقب برگردند. اما تیم باید برود و گرنه زمان و فرصت 
را از دست می دهد.
مگر اینکه در مواقع خاص آنقدر موضوع مهم باشد که جهت بازسازی و تجدید قوا در جاهایی اتراق کنند.
راهنما در طول مسیر از محلهایی که امکان ریزش کوه وجود دارد دیگران را آگاه می سازد و بااطلاع رسانی و آگاهی دادن امکان صعود موفق را بهتر می کند.
از خطرات راه به ایشان می گوید اما در عین حال انگیزه بخش صحبت می کند. آموزش می دهد و خود هم مسیر را با مابقی افراد طی می کند و در تمام مسیر به دیگران می گوید رمز موفقیت کار تیمی است.
پس راهنما وظیفه ارزیابی- انتخاب و تکمیل افراد تیم را به عهده دارد. افراد هریک کوله باری دارند (مسئولیت) و با هدایت راهنما و با نقشه (برنامه) در راستای رسیدن به قله (هدف) گام بر می دارند و به صورت پیوسته آموزش می بینند. و اما راهنما قبل از این مسیر را با تکیه بر تجربیات- دانش- اطلاعات و شم خویش مورد شناسایی قرار داده است.


و به آب و هوا و سایر عوامل اطراف (محیط شناسی) توجه دارد. در دنیای کسب و کار به تیمهای دیگر (رقبا) هم نیم نگاهی دارد. افراد تیم در ایستگاههای بین راه از مسیر صعود کرده لذت می برند و به قله
می اندیشند و مسیر پیش رو را مورد مطالعه قرار می دهند. و وقتی به قله رسیدند جشن می گیرند و پرچم افتخارشان را در نوک قله به احتزاز در می آورند و به کوه های بعدی و صعودی دیگر فکر می کنند. چون پیروز شدن مهم است اما پیروز ماندن اهمیت بیشتری دارد.
و مدیران نیز در جلوی تیم حرکت می کنند و با نظر مشاور تصمیم بجا می گیرند.


کسب و کار نیز چنین است پس مشاور همراهی کار بلد است. (البته اگر درست انتخاب شده باشد) و افراد هم همراهی می کنند.
پس از پایان صحبت هایم احساس کردم، همگی به نقش مشاور و نقش همراهان بیشتر واقف شده ایم.


دکتر ابوالعلایی نیز با الهام از کتاب "از خوب به عالی" اثر جیم کالینز فرمودند:
سازمانها شبیه اتوبوس در حال حرکت هستند. در ایستگاههایی توقف می کنند تا مسافران و همراهان جدیدی را سوار کنند. اما آنها هرکسی را سوار نمی کنند بلکه با دقت در انتخاب ، سعی می کنند     هم سفرانی شایسته داشته باشند. پس از سوار شدن سعی می شود صندلی مناسب  هرکس را به او نشان دهند. پس هرکس می بایست در صندلی درست بنشیند. البته شاید در طی مسیر لازم باشد صندلی فردی جابه جا شود. به جلوتر بیاید یا به عقب تر برود. و شاید هم به نتیجه برسیم مسافرانی باید پیاده شوند. البته این تصمیمات را مدیران می گیرند و نقش مشاور راهنمایی و تصمیم سازی است تا مدیر اتوبوس در حال حرکت ، در تصمیم گیری بهتر عمل کند. مهم این است که اتوبوس مقصد دارد و باید برود.
سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.