12 مؤسسی که راه و رسم کار و کسب را متحول کردهاند!!
با 12 مؤسسی که راه و رسم کار و کسب را متحول کردهاند، آشنا شوید
برای تغییر چه چیزی لازم است؟ با 12 موسسی که جواب این سوال را دانسته و در حال خلق فرداهای بهتری هستند آشنا شوید.
کاترین آلن 24 ساله، آتریا میسرا 24 ساله (موسسان فلو رکروت Flo Recruit)
فلو رکروت به این منظور طراحی شده بود که به شرکتها کمک کند که بتوانند در رویدادهای جذب نیرو استعدادهای درخشان را به خدمت بگیرند. آتریا میسرا میگوید «مسیری که برنامهریزی کرده بودیم جایگاهمان را در انتهای سال 2020 نشان میداد.» اما ویروس کرونا همهچیز را متوقف کرد، از جمله رویدادهای شغلی را: «عملاً مجبور شدیم دوباره از صفر شروع کنیم.» این تجربهای است که امسال بسیاری از کارآفرینان با آن روبرو بودهاند.
اما برای فلو ریکروت این روند بازسازی یک بار اتفاق افتاده بود. طرح اولیهی فلو ریکروت پنج سال پیش شروع شده بود. کاترین آلن در خانهی گروه دانشگاهی قرار داشت و مشغول تورق رزومههای متقاضیان عضویت در آنجا بود. وقتی بیش از 1.000 عضو بالقوهی جدید در دانشگاه وجود داشته باشد، گروهبندی این اعضا کمی سخت میشود. آلن دانشجوی مهندسی مکانیک بود و فهمید که میتواند راه بهتری برای جذب نیرو ابداع کند. او در دفترش چند قاب سیمی رسم کرد و بعد دنبال یک برنامهنویس رفت تا محصول را بسازد. اینجا بود که میسرا را پیدا کرد و دو نفری نرمافزارشان را توسعه دادند. آلن میگوید: «آن وقت بود که فکری به سرمان زد. متوجه شدیم که فرصت بسیاری بزرگتری در انتظارمان است: کارفرماها.» در برنامههای جذب نیرو در دانشگاه، تعداد نفرات آنقدر زیاد است که افراد استخدامکننده از دستشان در میرود که چه کسانی را در این برنامهها ملاقات کردهاند. این محصول در 2019 موفقیت چشمگیری داشت تا اینکه پاندمی کرونا شروع شد. با شیوع ویروس آلن و میسرا بیم این را داشتند که کار شرکتشان تمام است. اما دوباره متوجه یک فرصت دیگر شدند. آلن میگوید: «این اتفاق باعث شد که افراد با مصاحبه از راه دور راحتتر باشند. ما میخواهیم پیش از آنکه کسی اصلاً متوجه شود راهحل ماجرا چیست، در این عرصه پیشتاز باشیم و راهحلی مجازی ارائه دهیم.» فلو ریکروت با محصولات مجازی جدیدش به زودی درآمد سال پیش خود را سه برابر میکند.
جرمی کای 25 ساله، (موسس و مدیرعامل ایتالیک Italic)
جرمی کای پسر مهاجران چینی بوده که در تولیدات اتوموبیل کار میکردند. او از اینکه میدید نحوهی توزیع این صنعت هنوز مانند گذشته با استفاده از واسطه انجام میگرفت، متعجب بود. در 23 سالگی تصمیم گرفت که جزو این روند نباشد و شرکتی را برای خود متصور شد که محصولاتش را به شکل جدیدی به فروش میرساند. اکثر برندها محصولات خود را از کارخانه میگیرند و با افزایش قیمت آن را به مشتری میفروشند. اما شرکت او عملکرد یک شریک را داشت. او پلتفرمی ایجاد کرد که تولیدکنندگان از طریق آن میتوانستند مستقیماً محصولات خود را به مصرفکنندگان بفروشند. به این ترتیب میتوانستند دو یا سه برابر سود همیشگی را ببرند. او از فروش سهمی دریافت نمیکرد اما در عوض از فرشوندگان حق عضویت سالانهی 100 دلاری برای استفاده از سایت میگرفت.
او در سال 2018 با 400 تولیدکننده ملاقات کرد تا آنها را متقاعد کند که از پلتفرم او استفاده کنند. او با خنده میگوید که «کلی جواب منفی شنیدم». اما سه جواب مثبت هم دریافت کرد و با همانها شرکتش، ایتالیک، را با فروش کیفدستی، روسروی و اکسسوری چشم راه انداخت. محصولاتی که عرضه میکرد خوب بودند اما مدلش جواب نمیداد. مصرفکنندگان حاضر نبودند حق عضویت بپردازند چرا که ارزشی در این کار نمیدیدند. بنابراین جرمی روش خود را تغییر داد. حق عضویت را حذف کرد و کمی محصولات را افزایش قیمت داد. در عین حال تمرکزش را بر گرفتن محصولات جدید از کارخانههای گوناگون و بالا بردن آگاهی برند گذاشت.
جولای امسال که شهرت ایتالیک بالا رفته و کلی مشتری راضی جذب کرده بود، بار دیگر حق عضویت را معرفی کرد و این بار این ایده با استقبال مواجه شد. او میگوید «همهچیز به این برمیگردد که خلاق باشید و خودتان راهحل را پیدا کنید. مخصوصاً اگر دارید چیز جدیدی خلق میکنید.»
دیوید زامارین 22 ساله، (موسس و مدیرعامل دِتراپِل DetraPel)
وقتی دیوید بچه بود هیچوقت نمیتوانست کفشهای ایر جوردنزِ محبوباش را تمیز نگه دارد. او در ذهنش برچسبی جادویی را تصور میکرد که وقتی کفشهایش کثیف میشدند آن را میکند و زیرش سطح براق کفش نمایان میشد. اما چنین چیزی وجود نداشت و او هم نمیدانست که چطور آن را به وجود آورد. پس سراغ گزینهی نزدیکتر به آن رفت. او یک کار و کسب نظافت و تعمیر کفش به راه انداخت و آن را به تیمهای ورزشی محلی عرضه کرد. ایدهاش بلافاصله موفق بود و بعد از چهار ماه کسب و کاش را فروخت. اما هرچقدر که بزرگتر میشد ایدهی اصلیاش از ذهنش بیرون نمیرفت. آیا ساخت یک برچسب محافظتکننده برای کفشها واقعاً امکانپذیر بود؟
برای فهم این موضوع با دپارتمان شیمی واقع در مرکز نانوتکنولوژی سینگ از دانشگاه پنسیلوانیا ارتباط برقرار کرد. سپس ورد یک فرایند طولانی تحقیق و توسعه شد. پس از بیش از سه سال، به نتیجه رسید: دتراپل، مایع غیرسمیای که از مواد در برابر لکهها محافظت میکند، را خلق کرد. در سال 2017، در سن 19 سالگی، او محصولش را در شارک تنک گذاشت و پیشنهاد 200.000 دلاری دریافت کرد. در نهایت این معامله سر نگرفت اما تبلیغاتی که از سر این موضوع برایش ایجاد شد بینهایت باارزش بود. او میگوید «در همان چند دقیقهی ابتدایی پخش برنامه، صد هزار بازدیدکننده به سایتمان آمدند.» این میزان از توجه، به رشد کار و کسب کمک کرد و زامارین را قادر ساخت تا افراد مهمی را جذب کرده و برای تقویت عملیاتها تمرکز کند. امسال، در پاسخ به پاندمی کرونا، دتراپل تولید خود را به مواد ضدعفونیکننده تغییر داد و کار و کسب حتی بیشتر از قبل سود کرد.
متیو رودا 26 ساله (موسس و مدیرعامل سواینتک SwineTech)
والدین و پدربزرگ متیو رودا تولیدکنندهی گوشت خوک بودند اما او را ترغیب کردند که برخلاف سنت خانوادگی به دانشگاه برود و مسیر تازهای را امتحان کند. وقتی متیو به دانشگاه رفت، در کنار درس به صورت پارهوقت در یک مزرعهی پرورش خوک هم کار میکرد. در آنجا بود که با مشکل له شدن بچهخوکها آشنا شد. او میگوید «یک روز صبح سراغ یکی از مادرها رفتم و دیدیم روی هشت تا از بچههایش خوابیده است. همهشان مرده بودند. یک ربع بعد دوباره روی یکی دیگر از بچهها خوابید. واقعاً اعصابم خرد شده بود. با خودم گفتم که باید راهحل این مشکل را پیدا کنم.»
در سال 2015، رودا و دوستش آبراهام اسپینوزا، که دانشجوی کامپیوتر بود، سواینتک را تاسیس کردند و الگوریتمی ساختند که صدای جیغ بچهخوکهای در حال له شدن را تشخیص میداد. آنها یک شبکهی توری ایجاد کردند که میتوانست موقعیت مکانی بچهخوکِ در خطر را تشخیص دهد و برای خود خوکهای ماده هم یک پوشش خاص طراحی کردند. وقتی بچهخوکی که زیر مادرش مانده است شروع به جیغ زدن کند، آن پوشش به مادر یک پالس ملایم تِنس (از آنهایی که پزشکان مفاصل نیز استفاده میکنند) میدهد و باعث میشود که از روی بچهاش بلند شود. رودا شاید در نهایت به کسب و کار خانوادگیاش بازگشته باشد اما شغل او تفاوت عمدهای با شغل پدربزرگش دارد. «کمک به ورود این صنعت به عصر دیجیتال هیجانانگیز بوده است.»
سسیلیا گونزالز 26 ساله، و کیمبرلی روبلز 27 ساله (موسسان هایپ و وایس Hype and Vice)
کیمبرلی روبلز دانشجوی رشتهی کسب و کار دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC) بود و سسیلیا گونزالز هم در موسسهی طراحی و فروش فشن دانشجو بود. این دو بلافاصله سر دو چیز با هم گرم گرفتند: هردوشان در مکزیک بزرگ شده بودند و هر دو فروشندههای خوبی بودند.
در مهمانیهای خیابانی متوجه شدند که تمامی دوستهای دخترشان پیراهنهای USC را میبریدند و به شیوهی خود طراحی میکردند تا آنها را زیباتر، برازندهتر و زنانهتر کنند. طبیعتاً لباسهای دانشگاه چندان خوشطرح نیستند. روبلز و گونزالز با مشاهدهی این موضوع سریعاً هایپ و وایس را در خوابگاه خود به وجود آوردند و با تیشرتهایِ مد روز USC کار خود را شروع کردند. ظرف چند ماه، دانشجوهای پردیسهای دیگر هم برای خرید لباسهای دانشگاهی خود به آنها مراجعه میکردند. اما پس از آن مشکلاتشان آغاز شد. اول از همه از سوی دانشگاهها نامهی منع فعالیت برایشان آمد. آنها نیز به جای تسلیم شدن، با دانشگاه بر سر حقوق لوگوها مذاکره کردند و کار و کسبشان را قانونی کردند. بعد از آن متوجه شدند که عرضهکنندگانشان بخش زیادی از حاشیهی سودشان را میخوردند. از این رو دوباره از نو درمورد نحوهی فعالیتشان تامل کردند. روبلز میگوید «با خودمان فکر کردیم مگر کارخانه داشتن چقدر پیچیده است؟»
ظاهراً که خیلی. مخصوصاً در جایی که تصمیم گرفتند فروشگاهشان را ایجاد کنند: تیخوانا. بدون اینکه هیچ ذهنیتی از روند کار داشته باشند شروع به تماس گرفتن با مالکهای کارخانههای محلی کردند تا از آنها راهنمایی بگیرند. بالاخره یکی از مالکها آنها را به دفترش دعوت کرد و راه و چاه را به آنها نشان داد. (روبلز میگوید: «هیچوقت از سوال کردن نمیترسیدیم.») پس از آن، هایپ و وایس توانست صاحب یک کارخانهی تولیدی شود. کارخانه تابستان سال پیش فعالیت خود را آغاز کرد.
برند آنها اکنون با بیش از 60 دانشگاه همکاری دارد، دارای 10 کارمند است و 1.7 میلیون دلار بودجه دارد. روبلز میگوید که کشف مسیر کارآفرینی آسان است، اگرچه خود مسیر ممکن است چالشبرانگیز باشد.
لانای لازاری 26 ساله (موسس سیمپل شوگرز Simple Sugars)
لانی لازاری برای از بین بردن اگزمایش بیقرار بود. هیچکدام از چیزهایی که امتحان کرده بود جواب نداده بود. ولی یک روز بعد از کلی آزمون و خطا، در آشپرخانهاش ماسک شکری درست کرد و جواب داد! اما وقتی تصمیم گرفت که راهحل خانگیاش را تبدیل به یک شرکت کند، کسی فکرش را نمیکرد که شرکتش بتواند دوام بیاورد، چه برسد به اینکه 5 میلیون دلار سود کند. چرا؟ چون لازاری تنها یازده سال داشت.
لازاری شرکتاش، سیمپل سوگرز، را در دوران راهنمایی تاسیس کرد و شرکت رشد آهستهای داشت. در دوران دبیرستان، او با ماشین قدیمی مادربزرگش 10.000 مایل در کشور رانندگی کرد تا محصولش را تبلیغ کند. این کار توجه زیادی در شبکه]ای اجتماعی برایش به ارمغان آورد و حتی به شارک تنک هم دعوت شد. او به برنامه رفت، از مارک کوبان 100.000 دلار گرفت و در اولین آخرهفتهای که آن اپیزود پخش شد، سال 2013، 650.000 دلار فروش داشت.
این دومین مشکلی بود که بر سر راه لازاری قرار گرفت. او آماده نبود که این حجم از فروش را مدیریت کند. او میگیود: «فقط باید یک لحظه تمرکز کنید و به خودتان بگویید که اکی، من نمیدانم راهحل نهایی چیست اما چه مشکلات کوچکی را تا آن موقع میتوانم حل کنم؟» او قدم به قدم قسمتهای پازل را حل کرد. تیمی را استخدام کرد تا صندوق ورودی اشباعشدهی شرکت را مدیریت کند و دنبال عرضهکنندگان شکر دیگر رفت تا بتواند جوابگوی تقاضا باشد.
در 2014، محصولات سیمپل شوگرز در 450 فروشگاه یافت میشدند. رفته رفته که فروش آنلاینش هم افزایش یافت و به زودی 80 درصد درآمدش را در بر گرفت. سپس به شراکتهای فیزیکی قبلیاش به دقت نگاه کرد و متوجه کندشدگی در آنها شد. در نتیجه در سال 2017، تقریباً ارتباطش با تمامی فروشگاههایش را قطع کرد و بر تجارت الکتریکی تمرکز کرد. این تصمیمش بعدها فوقالعاده از آب درآمد چرا که در 2020 به خاطر کرونا فروشگاهها بسته شدند ولی فروش آنلاین او بالا رفت. درآمد او به زودی به 3 میلیون دلار خواهد رسید.
جِیمی مارشال 24 ساله، کوین تَن 26 ساله (موسس، اسنکپس Snackpass)
در سال 2017، هنگامی که جیمی مارشال و کوین تن در دانشگاه ییل دانشجو بودند، به چیزی فکر کردند که نسلهای بیشماری از دانشجویان و دانشآموزان به ذهنشان رسیده بود: سر صف غذا بودن اعصابخردکن است. اما آنها برخلاف دیگران تصمیم گرفتند که این مشکل را حل کنند. آنها اسنکپس را خلق کردند، برنامهای که به کاربران اجازهی سفارش پیشاپیش غذا و تحویل آسان آن را میداد. همزمان داخل برنامه یک سیستم امتیازدهی نیز وجود داشت که میشد از امتیازها برای دوستان استفاده کرد. موقع لانچ محصول، 80 درصد داشنجویان ییل شروع به استفاده از آن کردند و رستورانها نیز به سرعت همکاری با آن را آغاز کردند. (هزینهی استفاده از آن حدود 10 درصد قیمت سفارش یا کمی کمتر از آن است، رقمی که از اکثر برنامههای مشابه کمتر است.) امروزه این برنامه در 14 پردیس دانشگاهی استفاده میشود و 21 میلیون دلار سود داده است.
پاریس اسمالز 27 ساله، (موسس و مدیرعامل ایدن جئوتک Eden GeoTech)
هدف ایدن جئوتک جایگزینی شکست هیدرولیکی – که میلیونها گالن آبی را که به مواد شیمیایی خطرناک آغشته هستند به سمت زمین پمپاژ میکند تا نفت یا گاز طبیعی را بیرون بکشد - با یک راهحل دیگر سازگار با محیطزیست است. پاریس اسمالز به همراه عمار العلی، 31 ساله، شبیهساز انبار الکتریکی پالسدادهشده را ساختند، تکنولوژیای که از انرژی الکتریکی برای تقویت تراوایی بدون جا گذاشتن مواد آسیبزا استفاده میکند. این شرکت بیش از 2 میلیون بودجه دریافت کرده است و در حال حاضر در حال همکاری با اولین شریکش است. اما موفقیت امروز چیزی نیست که این موسسان از ابتدا به دنبال آن بوده باشند. اسمالز میگوید: «تمرکز اصلی ما در موقع لانچ این بود که تکنولوژیای بسازیم که بتواند از گرمای نهفتهی موجود در چاههای نفت و گازها متروک استفاده کند تا بتواند قدرت تجدیدپذیر زمینگرمایی ایجاد کند. پس از یک سال متوجه شدیم که اگرچه ساخت تکنولوژیاش امکانپذیر است، اما از نظر اقتصادی این کار ممکن نیست. باید خلاق باشیم تا بتوانیم آیندهی شرکت را تضمین کنیم.»
ایوونا دومانیان 26 ساله، (موسس و مدیرعامل فاتوم اِیآی Fathom AI)
ایوننا دومانیان به عنوان یک ورزشکار انسیایای بخش یکم با مصدومیتهای قابلپیشگیری آشنا بود. او به یاد میآورد که با خود میگفت که اگر تواناییها و محدودیتهای بدنش را میفهمید، میتوانست تمرین، ریکاوری و کارهای مراقبتیای انجام دهد که برای بدنش موثر بودند.
دومانیان دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه دوک بود و گابریل لِواک نیز آمار میخواند. آنها به همراه هم شروع به پرداختن به این مشکل کردند و با محققین ارشد علوم ورزشی صحبت کردند. تمام این فعالیتها به منظور جمعآوری داده برای ایجاد تمرینهای بیخطرتر انجام شد.
امروزه این پروژه تبدیل به فاتوم ایآی شده است، این شرکت با مربیها و بدنسازیها همکاری دارد و دادهی بیولوژیکی کاربران را گردآوری میکند. سپس از علم تحلیل و ماشین لرنینگ استفاده میکند تا تمرینهای شخصیسازیشده و برنامههای ریکاوری ارائه دهد. دومانین درخصوص راهاندازی یک کار و کسب میگوید: «ترسهایتان را جدی بگیرید. دردسر میتواند شما را به دو راه ببرد: یا به مسیر نابودی خودتان یا به سمت سوالهایی که باید از خود بپرسید، مشکلاتی که احتمالاً در نظر نگرفتهاید و چالشهای جدیای که باید به آن بپردازید.»
منبع: www.entrepreneur.com