تحلیل رفتار مدیران بزرگ
مدیرانی که از آنها به عنوان مدیر بزرگ یاد میکنیم همواره با نگاهی متفاوت و عمیق به بررسی مسائل جاری میپردازند و همچنین با برنامهریزی برای چشمانداز پیش رو سعی در آن دارند که سازمان خود را با نهایت آرامش به سرمنزل مقصود برسانند. در این متن قصد دارم بر اساس مشاهدات و مطالعاتم به بیان برخی از اقدامات مهم این دسته از مدیران بپردازم.
دانستن اینکه تجربه اهمیت بالایی دارد
تنها چیزی که امروزه در مورد فضای کاروکسب میتوان با قطعیت در مورد آن صحبت کرد، عدم قطعیت است. تغییرات بازار با سرعت بسیار بیشتری نسبت به قبل در حال انجام است و به همین دلیل آنچه 20، 10 و یا حتی 5 سال پیش منجر به موفقیت میشد امروزه دیگر کارآیی ندارد. مدیران بزرگ به قدرت تجربه آگاهند و میدانند افرادی که از روندهای پیشین بازار اطلاع دارند میتوانند تشخیص دهند که کدام راهها دیگر نباید طی شود و چه راههایی را باید همچنان ادامه داد.
پرهیز از سیاسیکاری
مدیران بزرگ میدانند که اگر میخواهند همواره در بازار حرفی برای گفتن داشته باشند باید به قدرت تحلیل و توان و پشتکار خود و تیمشان تکیه کنند و به بهترین شکل در خدمت مصرفکنندگان باشند. اگر قرار باشد سازمان در خدمت یک فرد یا حزب و جناح خاص باشد با تغییر آن مجبور خواهد بود مسیر خود را تغییر دهد و اینگونه است که اصالت خود را از دست خواهد داد. بجز سازمانهایی که مشخصاً فعالیت سیاسی انجام میدهند، سایر سازمانها به تعامل با تمام دولتمردان و سیاسیون با حفظ شأن و رسالت سازمان خود نیازمند هستند.
شفافیت در اهداف
مدیران بزرگ سعی میکنند با حداکثر شفافیت مهم با نیروهایشان تعامل داشته باشند. طبیعی است که اطلاعات در سازمان سطحبندی دارد و نمیتوان همه چیز را با همه مطرح کرد. اما پدیدهای به نام سطوح مختلف اطلاعاتی به هیچ عنوان نافی ارتباطات شفاف درونسازمانی نیست. بهتر است با کارکنان خود در نهایت شفافیت تعامل کنیم. زمانی که اوضاع خوب است از آنها تشکر کنیم و شادی را با یکدیگر تقسیم کنیم و زمانی که اوضاع واقعاً بد است بدون آنکه در نیروها احساس ترس و دلهره ایجاد کنیم، با یکدیگر گفتگو داشته باشیم و در یک فرایند کاملاً مشارکتی به دنبال راه حل گردیم.
مدیریت درست منابع
مدیران بزرگ را نه میتوان مدیرانی ولخرج نامید و نه میتوان واژههایی همچون خسیس و ناخن خشک را به آنها نسبت داد. این مدیران تبحر خاصی در مدیریت منابع دارند و میدانند کجا باید خرج کرد و کجا باید سختگیری نمود. به همین دلیل است که گاهی از این مدیران رفتاری به ظاهر متناقض را میبینیم اما اگر تحلیل درستی داشته باشیم متوجه میشویم که تصمیم آنها در شرایط مختلف تابعی از متغیرهای مختلف است.
فرصتبینی
مدیران برجسته در دنیای کاروکسب افرادی به شدت فرصتبین هستند. آنها منتظر نمیمانند تا همه چیز قطعی شود و سپس تصمیمگیری کنند زیرا میدانند مدیریت ریسک لازمه تصمیمگیری در سطوح ارشد سازمان است. فرصتبینی تنها از طریق حضور مستمر و مداوم در بازار به دست میآید. مدیری که حاضر نیست برای ساعاتی میزش را ترک کند فرصتهای زیادی را از دست میدهد.
سبز باشید