ایجاد یک شبکه قدرتمند در کاروکسب
مدیران موفق و افرادی که در بازار صاحب نام و اعتبار هستند ارزش داشتن ارتباطات کاروکسبی را به خوبی درک کردهاند. این افراد میدانند که فعالیت در فضای کاروکسب مستلزم ارتباط داشتن با افرادی است که بتوانیم با کمک آنها شبکه قدرتمندی را به وجود آوریم که در مواقع لزوم با یاری ما بیاید.
گسترش شبکههای اجتماعی در کنار تمام فوایدی که برای شبکهسازی داشت باعث شد که تعریف ما از روابط و مناسبات کاروکسبی قدری دچار اختلال شود. امروزه هر یک از ما چندین و چند دوست یا دنبالکننده در شبکههای اجتماعی داریم اما نمیتوانیم آنها را بخشی از شبکه اجتماعی مؤثر خود بنامیم.
در هر صورت باید میان ارتباط خود با یک دوست و یک ارتباط کاروکسبی تمایز قائل شویم و بدانیم که هر یک از این دو در چه شرایطی برای ما مفید خواهند بود. برای موفقیت در دنیای کاروکسب تنها نمیتوان به دوستان اکتفا کرد زیرا ما به شرکای تجاری، سرمایهگذاران و مشتریان نیاز داریم. همچنین در زندگی شخصی خود به دوستانی نیاز داریم که حمایتی همهجانبه و پایدار از ما به عمل آورند. تعادل برقرار کردن میان این دو نوع ارتباط موضوعی است که در ادامه نکاتی پیرامون آن ذکر شده است.
همه ما به ارتباطات با دوستان نیاز داریم
غالب روانشناسان متفقالقول هستند که ارتباطات دوستی به ویژه آنهایی که دارای سابقه هستند برای ساختن مهارتهای اجتماعی و به وجود آوردن اخلاقیات در فرد ضروری میباشند. بنابراین این نوع دوستان را هیچگاه نباید با دوستانی که در شبکههای اجتماعی داریم و تا به حال آنها را ندیدهایم و شاید حتی هیچوقت هم نبینیم، قیاس کرد.
ارتباطات کاروکسبی الزاماً نباید دوست ما باشند
ممکن است ما در فضای کسبوکار خود با افراد ارتباط داشته باشیم که جزء بهترین دوستان ما به حساب میآیند اما یک مدیر موفق باید بتواند با شرکا، رقبا و مشتریانی ارتباط برقرار کند که به هیچوجه علاقهای به برقراری ارتباط در سطح یک دوست ندارند. دوستان شما افرادی هستند که همواره آمادهاند به شما کمک کنند در حالی که افرادی که به واسطه کاروکسب آنها را میشناسیم همواره آمادهاند که به کاروکسب خود کمک کنند.
در مورد دوستان، کیفیت مهمتر از کمیت است
به تدریج که سن فرد بالاتر میرود حلقه دوستانش کوچکتر میشود و روی افرادی متمرکز میشود که قابلاعتمادترین دوستان او هستند و سایر افراد به مرور از حلقه دوستان او خارج میشوند. این واکنش طبیعی از سوی بسیاری از افراد این حقیقت را روشن میکند که در مورد دوستان صمیمی کیفیت رابطه بسیار مهمتر از کمیت آن است.
این در حالی است که در مورد ارتباطات کاروکسبی هرچقدر تعداد این ارتباطات مثبت بیشتر باشد فرد به شبکهای وسیعتر دست پیدا خواهد کرد که این شبکه به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای او سودمند خواهند بود. بنابراین آنچه بیش از کیفیت ارتباط در اینجا حائز اهمیت است کمیت و تعداد ارتباطات است.
شبکهسازی آنلاین تنها شروع کار است
شبکهسازی از طریق سایتها و شبکههای اجتماعی در حکم مشترییابی در بازاریابی است اما برای ساختن یک ارتباط واقعی به مراوداتی خارج از فضای مجازی نیاز است؛ همانطور که در بازاریابی مشترییابی تنها قدم اول است و پس از آن باید برنامه ویژهای داشت که مشتری احتمالی به مشتری قطعی تبدیل شود. ارتباطات حضوری و چهره به چهره خیلی بهتر از اطلاعات یک فرد در یک شبکه اجتماعی حاکی عقاید، اهداف و نقطه نظرات او هستند.
احساسات همانند چسبی است که باعث پیوند خوردن ارتباطات شخصی میشود. اما در طرف مقابل ارتباطات کاروکسبی قرار دارند که اغلب با منطق سروکار دارند. دانستن مرز بین این دو نوع ارتباط برای داشتن شبکهای مؤثر مهم است. هرچند هر دوی این ارتباطات لازم هستند اما باید بدانیم که در چه شرایطی ارتباط کاروکسبی را به ارتباط دوستانه ترجیح دهیم و در چه شرایطی در سطح یک دوست قابل اعتماد ارتباط با فرد مقابلمان برقرار کنیم.
سبزباشید