پنج عنصر مهم در مدیریت یک کاروکسب
زمانی که میشنویم از هر 10 کاروکسب، 8تای آنها تا قبل از پایان سال دوم فعالیتشان شکست میخورند و حذف میشوند بیش از پیش به این نکته پی میبریم که مدیریت یک کاروکسب چقدر میتواند چالشبرانگیز باشد.
میتوانیم اینگونه تصور کنیم که آن 8 کاروکسبی که شکست میخورند، کاروکسبهای خوبی نبودهاند؛ ایده شکلگیری آنها خوب نبوده است، زیرساختهای قدرتمندی نداشتهاند یا اینکه به خدمات مشتریان توجهی نکردهاند.
تعریف یک کاروکسب خود برای یک مشتری با تعریف آن برای یک مدیر مالی یا سرمایهگذار کاملاً متفاوت است اما میتوان ویژگیهایی برای یک کاروکسب خوب برشمرد که در اکثر موارد مورد پذیرش همگان است:
•بر مبنای ایدهای درست بنا شده تا خلئی را پر کند یا نیازی از نیازهای مشتری را برطرف کند.
•زیرساختی محکم و عملیاتی دارد که امکان تولید منظم را به آن میدهد.
•به مشتری اهمیت میدهد و کیفیت خدمات خود را اولویتبندی میکند.
•مدل سودآوری و گردش درآمد منطقی و پایداری دارد.
به لحاظ تئوریک، کاروکسبی که ویژگیهای فوق را داشته باشد باید رشد و شکوفایی داشته باشد اما چرا باز هم کاروکسبهایی را میبینیم که علیرغم برخورداری از این ویژگیها در عمل شکست میخورند؟ این ویژگیها کافی نیستند و عناصر دیگری در مدیریت یک کاروکسب وجود دارد که مدیریت ارشد باید آن را مورد توجه قرار دهد.
1. جریان نقدینگی
عدم توجه به جریان نقدینگی باعث نابودی یک کاروکسب میشود. زمانی که جریان نقدینگی در سازمانی به سمت منفی شدن سوق پیدا کند، زنگ خطر برای ورشکستگی به صدا در میآید. نکته مهمی که مدیر یک کاروکسب باید به آن توجه کند این است که حتی اگر یک شرکت روی کاغذ شرکت سودآوری باشد باز هم ممکن است در حفظ جریان مثبت سودآوری خود با مشکل مواجه باشد.
2. بیتوجهی به تکامل
کاروکسبها در خلأ فعالیت نمیکنند. آنها در دنیایی فعالیت میکنند که تکنولوژی نه به صورت سالانه و ماهانه، بلکه به صورت لحظهای در حال تغییر دادن رفتار مصرفکننده است. کاروکسبی که که 3 سال پیش اوضاع خیلی خوبی داشته ممکن است با مدیریت از طریق فرایندهای قبلی دیگر نتواند سازمانی سودآور باشد. برای ماندگاری در بازار امروز، تکامل یافتن یک اصل اساسی است.
3. تغییرات رقابتی
اگر شما موفق شدهاید با اقدامات خود حضور رقیبتان را در بازار کمرنگ کنید مطمئن باشید رقیب شما بیکار نمینشیند بلکه به دنبال فرصت میگردد تا عکسالعمل مناسبی از خود نشان دهد. حتی اگر بازار شما در حال حاضر یک بازار انحصاری است به احتمال زیاد در آینده رقبایی وارد این بازار خواهند شد.
تغییرات رقابتی خیلی سریع و بدون هشدار قبلی اتفاق میافتند و اگر چشممان به بازار نباشد به سرعت ما را به گوشه رینگ میبرند. بنابراین مطمئن شوید که همیشه از تحرکات بازار و رقبای خود اطلاع کامل دارید تا با اتفاق غیرمنتظرهای مواجه نشوید.
4. رشد غیرقابل مدیریت
رشد کردن همیشه هم به نفع یک کاروکسب نیست. اینکه برخی از کاروکسبها از ریسک کردن و نوآورد بودن خودداری میکنند و هیچ وقت نمیتوانند رشد خوبی داشته باشند کاملاً طبیعی است. اما آنچه باید به آن توجه کرد این است که رشد خیلی سریع نیز میتواند در مواردی برای یک کاروکسب خطرناک باشد. استخدامهای خیلی سریع، گسترش برنامهریزی نشده و تبلیغات گسترده بدون پشتوانهسازی لازم برای آن، از مصادیق رشد غیرقابل مدیریت هستند. هدف یک کاروکسب باید تجربه کردن روند رشدی ثابت و پایدار باشد.
5. خلأ در شبکه مدیریتی
کاروکسبها برای آنکه به موفقیت دست یابند از بالاترین رده سازمانی تا ردههای پایین نیاز به مدیریت با کیفیت بالا دارند. مدیرعامل، اعضای هیئت مدیره، مدیران میانی و کارمندان شبکهای را به وجود میآورند که از طریق آن تصمیمات به مرحله اجرا درمیآیند. نقص در هر کدام از اجزای این شبکه روی عملکرد کل آن تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین مدیریت ارشد یک سازمان باید در عزل و نصبها و همچنین استخدامهای خود نهایت دقت را به خرج دهد زیرا اعضای یک سازمان، خدمه یک کشتی هستند و سرنوشت آنها به یکدیگر گره خورده است.
سبز باشید