به جاي مديريت زمان بگوييم مديريت لحظه ها
همهی ما میدانیم که مديريت لحظه ها برای افزایش بهرهوریمان ضروری است اما موانعی وجود دارد که باعث میشود نتوانیم زمانمان را بهخوبی مدیریت کنیم. شش اعتقاد اساسی که در اینجا اشاره شده، اعتقاداتی هستند که در میان افرادی که در مدیریت کردن لحظاتشان موفق هستند، به چشم میخورد:
1) زمان باید سرمایهگذاری شود، نباید مدیریت شود.
افرادی که عملکرد متوسطی در مديريت لحظه هاي خود دارند، سعی میکنند همهچیز را در تقویمشان بگنجانند و با کمتر خوابیدن و بیشتر کار کردن، همهی امور را به انجام برسانند. این افراد حتی وقتی دستاورد بزرگی هم دارند از آن حس رضایت به دست نمیآورند زیرا هیچوقت نمیتوانند همهی کارها را انجام دهند.
افرادی که در مديريت لحظه ها فوقالعاده هستند، زمانشان را مانند پول سرمایهگذاری میکنند. آنها به این درک رسیدهاند که نمیتوانند برای هر فرصتی که در مسیرشان قرار میگیرد، وقت بگذارند. بنابراین آنها زمان خود را روی مهمترین اولویتها سرمایهگذاری میکنند.
2) فشار و استرس اختیاری هستند نه اجباری.
افرادی که مدیران زمان خوبی نیستند فکر میکنند استرس و حجم بالای کاری در مسیر رسیدن به موفقیت، اجتنابناپذیر هستند. از آنجا که آنها این فرض را زیر سؤال نمیبرند، از عالم و آدم گله و شکایت دارند. اما در مقابل افرادی که میتوانند بهخوبی زمان خود را مدیریت کنند، میدانند که انتخابهای آنها هستند که میزان فشار و استرس را تعیین میکنند. آنها دربارهی انتظارات دیگران با آنها مذاکره میکنند، مرزبندیها را مشخص میکنند و اگر لازم باشد شرایطی را که کارآیی لازم را ندارد، ترک میکنند.
3) "نه" گفتن دستاوردهای شما را افزایش میدهد.
افرادی که از پس مديريت لحظه ها برنمیآیند، نگران هستند که اگر به هر کاری "بله" نگویند، به اندازهی کافی کار نکردهاند. آنها بیش از اندازه خود را متعهد میکنند و نتیجه این میشود که یا در پیگیری امور ضعیف هستند یا اولویتهای دیگر زندگی مانند استراحت و ورزش را قربانی میکنند. ترازوی زندگی این افراد متعادل نیست.
در مقابل، افرادی هستند که با "نه" گفتن به برخی کارها، زمان خود را صرف انجام مهمترین امور میکنند و به مهمترین اهدافشان دست مییابند. این افراد به لحاظ جسمانی، روانی و احساسی از خود مراقبت میکنند و مرتباً بهرهوری کاری بالاتری نیز خواهند داشت.
4) کارهای روتین، انعطافپذیر هستند.
کارهای روتین برای افرادی که مدیران معمولی زمان هستند، همیشه به یک شکل و در یک زمان مشخص اتفاق میافتند وگرنه بیهوده هستند. به همین دلیل آنها اساساً قید هماهنگ کردن کارهای روتین با شرایط زمانی و مکانی را میزنند. اما مدیران فوقالعادهی زمان این را میدانند که اگر یک مرحله از کاری روتین درست انجام نشد، نباید آن را به کلی رها کرد بلکه میتوان با تنظیم کردن آن با شرایط ویژهی زمان و مکان، کار را به سرمنزل مقصود رساند.
5) ایدهآلگرایی همیشه خوب نیست.
افرادی که میخواهند مديريت لحظه ها را به درستی انجام دهند اما از پس آن برنمیآیند، انجام هر کاری را انعکاسی از آنچه هستند، میبینند. به همین دلیل چون معمولاً این افراد تعهد کاری بالایی دارند اگر کاری در حد ایدهآل آن انجام نشود، احساس سرخوردگی و نارضایتی به آنها دست میدهد. اما باید به این نکته توجه کرد که آنجا که شما قسمت اعظم وقت و انرژی خود را برای آن سرمایهگذاری میکند، انعکاسدهندهی توانایی و عملکرد شما بهعنوان یک مدیر یا کارمند است.
6) مديريت لحظه ها وسیله است نه هدف.
اشتباه رایجی که در زمینهی مديريت لحظه ها صورت میگیرد این است که خیلی از ما فکر میکنیم، مديريت لحظه ها هدف است در صورتیکه این کار تنها وسیلهای برای رسیدن به اهداف مهمتر ما است. گاهی اوقات ما آنقدر به برنامهریزی کردن و اختصاص وقت به کارهای مختلف توجه میکنیم که فراموش میکنیم، هدف اصلی ما مديريت لحظه ها نیست. باید به یاد داشته باشیم که مديريت لحظه ها تنها وسیلهای برای رسیدن به اهداف مهم کاروکسب است.
برای آشنایی بیشتر با اصول مديريت لحظه ها و استفاده از آن بهعنوان انرژی استراتژیک، پیشنهاد میکنم ماهنامهی بازاریاب بازارساز (www.marketermag.ir) را بخوانید که در هر شمارهی آن یک قانون در مدیریت هوشمند زمان مورد بررسی قرار میگیرد.
سبز باشيد