برندسازی به روایت قیصر روم
برندینگ شخصی از جمله موضوعاتی است که به دلیل اهمیت آن، یادداشتهای زیادی درباره اش نوشتهام. درونمایه کتاب چهل گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای شخصی نیز تا حدود زیادی بر محوریت ایجاد برندهای شخصی و راهکارهای آن متمرکز است. در واقع، برند شخصی ما آن چیزی است که ما را از دیگر انسانها در دنیا متمایز و منحصر به فرد میکند. به بیان دیگر برند شخصی افراد، تصویری از صفات و ویژگیهای آنهاست که بعد از شنیدن نامشان در ذهن دیگران پدیدار میشود.
برندهای برتر شخصی از پذیرش شخصیتی که اطرافیان به ایشان تحمیل میکنند، سر باز میزنند و خود هویتی تازه برای خویشتن میسازند. هویتی که مردم را متوجه و مجذوب میکند. علاقمندان به مطالعه تاریخ، میتوانند افراد زیادی را مثال بزنند که هر یک نمونه برندی موفق بودهاند.
ژولیوس سزار شاید یکی از برترین برندهای شخصی تاریخی باشد که توانست تصویر خویش را آنگونه که میخواست بر ذهن مردمان زمان خود ترسیم کند. پرواضح است که هرچه بیشتر در خصوص جوامع کهن و قهرمانانش بدانیم، مردان و زنانی که تاریخ را ساخته و تغییر دادهاند، بیشتر از دستاوردهایشان شگفت زده میشویم. دستاوردهایی که با وجود گذشت قرنها، همچنان پرکاربرد هستند. ژولیوس سزار یکی از این تاریخسازان است.
خودکامه محبوب
در سیزده ژوئیه یکصدسال پیش از میلاد مسیح و درست زمانی که روم بزرگترین و قویترین امپراتوری روی زمین بود و سپاه رعب انگیز آن کنترل تمام سرزمینهای حاشیه مدیترانه را داشت، به دنیا آمد. ژولیوس سزار به سرعت پلههای ترقی را طی و به یکی از مشهورترین چهرههای امپراتوری روم تبدیل شد و به مدت 15 سال فرماندهی ارتش بزرگ روم را عهده دار گشت. بزرگی و شهرت ژولیوس سزار که به خاطر منش قاطع خود به عنوان دیکتاتور بلامنازع روم شناخته میشد، موجب شد تا نویسندگانی از جمله شکسپیر، داستان زندگی او را به رشته تحریر درآوردند. سزار با تاخت و تازهای خود، تأثیر امپراتوری روم را در کشورهایی چون فرانسه و بریتانیا امروزی جاودانه ساخت. اما دیری نپایید که حاکم بلامنازع روم با حسادت اطرافیان و دسیسهچینی مجلس سنا کشته شد. پس از قتل سزار هر چند مردم به ظاهر باید از مرگ دیکتاتور اظهار شادمانی میکردند، اما ساکنین روم از فقدان مردی چنین تأثیرگذار و قدرتمند احساس دلتنگی میکردند. پس از مرگ او مردم به نشانه احترام، مقبرهای با شکوه بر سر مزارش ساختند و خطیب و نویسنده معروف رومی، سیرون در ستایش قیصر روم گفت:
"من نه کوههای سر به فلک کشیدهی آلپ و نه سیل خروشان و جوشان راین را، بلکه ژولیوس سزار را سپر و سر راستینمان در برابر هجوم بربرها و وحشی خویان میشمارم. اگر کوهها بسان دشتها هموار شود و رودها بخشکند، ما نه در پناه دژهای طبیعت بلکه در سایه پیروزیهای قیصر است که روم را استوار و ایمن داریم"
اما چگونه پادشاهی خودکامه و کشورگشا توانست تصویری چنان مقتدر و دلفریبانه از خود برجای گذارد؟
فراز و فرود یک برند
هرچند سزار از خانوادهای نامدار و پرآوازه بود، اما موفقیتهای او در قامت برندی شخصی دلایل دیگری جز پیشینه خانوادگیش داشت. سزار در اولین نقش خود به عنوان مسئول توزیع غلات و جشنوارههای ملی، توانست با ساماندهی به این امور و نیز طراحی و اجرای برنامههای نمایشی مهیج مثل مبارزات هیجان انگیز گلادیاتورها، خیمه شب بازی و تئاترهای جذاب و نیز مراسم شکار، اذهان عوام را تسخیر و به این واسطه به مراتب بالاتر و مقام کنسولی روم نایل شود. سزار به علاوه توانست در مدتی کوتاه پایههای قدرت خود را پایهریزی و تصویری جذاب و هیجان انگیز از خود به نمایش گذارد. اما دیری نپایید که شورشی بزرگ در روم به وقوع پیوست که منجر به آتش زدن ساختمان سنا توسط گروهی از مردم شد. پمپه (از سران رقیب سزار)، این شورش را سرکوب و به عنوان پاداش به مقام کنسول یگانه رسید. در این زمان ژولیوس سزار اعلام کرد که جمهوری مرده و گریزی از دیکتاتوری نیست. اما سزار روم حتی در اوج تنشهای سیاسی و نزاع میان فرماندهان روم، دست از حرکات نمایشی و جلوه نمایی بر نداشت. ژولیوس سزار پس از سالها تلاش و کوشش برای برجا گذاشتن اثری جاویدان از خود، حالا جایگاه خویش را از دست دیده میدید. او با وجود رقبای زیاد و قدرتمند، تغییر شرایط داخلی روم و بحران پدیدآمده، چارهای جز سوار شدن بر امواج نمیدید.
بازسازی جایگاه یک برند شخصی
جک تروت در کتاب بازسازی جایگاه برند (این کتاب از طریق فروشگاه انتشارات بازاریابی به شماره 66408251 قابل تهیه است.) هشدار میدهد که بازار در حال تغییر است و به تبع آن مانیز باید تغییر کنیم. تروت به سه دلیل بیان میکند که باید به مفهوم بازسازی جایگاه برند توجه کرد: افزایش حیرت انگیز سطح رقابتها ، تغییرات اساسی بگونهای که امروزه تحول یک واقعیت است و آخر آنکه، بحران واژهای آشنا در فرهنگ لغات این روزها است. در بازار امروز شما به بازسازی جایگاه برند نیاز دارید. هر نقطهی منفی در جایگاه رقبا میتواند انتخابی برای یک مزیت رقابتی و ایجاد یک جایگاه جدید برند باشد. و البته هر برنامهی بازسازی جایگاه برندی باید با فکر رقابت در ذهن شروع شود. ژولیوس سزار به خوبی به این مهم واقف بود. او که آرمانهای جمهوری خواهانه را بیخاصیت میدانست، و راه خودکامگی را در پیش گرفته بود، جایگاه خود را از دست داده میدید. بگونهای که بزرگان روم حتی پیشنهاد به تبعید قیصر از روم دادند. او تصمیم گرفت تا رقبای سرسخت و قدرتمند خویش را با بازسازی جایگاه برند خود کنار بزند. سزار پیش از آغاز جنگ با پمپه، مقابل سپاهیانش ایستاد و با نمایشی با شکوه، به شبحی خیالی از سربازی بلند قامت، بر کرانه رود روبیکان اشاره کرد: "من این صحنه را به فال نیک میگیرم. این نشانهای است از جانب پروردگار برای آنکه ما را به سوی انتقام از دشمنانمان رهنمود شود. هر جا که او رود به دنبالش میرویم تا ببینیم دست سرنوشت چه دستاوردی را نصیبمان میسازد." سزار میدانست که سربازانش دچار تردید شده اند، او باید جایگاه خود را باز مییافت.
سزار سخنرانی قابل بود و در تمام این مدت نگاه نافذ خود را از سرداران سپاهش مخفی نمیکرد و با زبان اندام خود، جلوهای از صلابت و اراده را به جنگجویان منتقل میساخت. خطابه های زیرکانه و متحورانه قیصر ، اندک تردید و شبهه فرماندهان و سپاهیان در حمایت از او را خنثی میکرد و آتش شور و اشتیاق را بار دیگر در میان لژیونها زنده میساخت. سرانجام، نقشه قیصر به ثمر نشست و او با عبور شکوهمندانه از کرانهی رودخانهی روبیکان و شکست پمپه، به حاکم مطلق روم تبدیل شد. قیصر به واسطهی شجاعتها و اقتدار خود، سپاهی وفادار داشت که جملگی آنها با آرمانها و چشم انداز سزار همسو بودند.
سزار در تأثیرگذاری بر قلوب و اذهان مردم، از همگان پیشی میگرفت. لباسهایی متمایز و آراسته میپوشید. زبان تن و زبان گفتار زیبایی داشت و بر اصول سخنوری و خطابه تسلط داشت. با اهتمام به امور نمایشی و هنری، محبت مردم را جلب میکرد و اغلب با خبری غیر منتظره محافل را شگفت زده میکرد. همین ویژگیها او را در میان مردم و سپاهیان محبوب ساخته بود.هر چند که همین صفات شایسته و تاثیرگذار، حسادت اطرافیان را بر میانگیخت. سزار یک هنرور آشنا به هنر نمایش بود که با چاشنی سخنوری و تغییرات چهره و حالات و حرکات زیبا و دلچسب، معجزه میکرد.
نکته پایانی: هر صحنهای با حضور سزار رنگ و جلایی دیگر مییافت. چرا که او در پرتو خودآگاهیاش، از توانایی تسخیر ذهنها برخوردار بود. سزار توانست با الگوی رفتاری منحصر به فرد خود، شخصیتی ماندگار از خویش خلق کند. و در ذهن مردم جاودان شود. پس رمز موفقیت او در ایجاد برندی موفق در چند عبارت خلاصه میشود: خود را بشناسید و بدانید میخواهید کجا باشید، مهارتهای شخصی و بویژه مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنید، آراستگی ظاهری و باطنی را حفظ کنید، و بالاخره متفاوت باشید و خود را همرنگ جماعت نکنید.
سبز باشید