چگونه به اهدافی به بلندای قله‌ی اورست دست یابیم؟
گفتند گشتند!!
اما هیچ کس پیدایشان نکرد....
گفتند ناپدید شدند .. و
ت
م
ا
م
همه سیاه پوش شدند
قبرها کندند و آماده ی دفن هیچ ........
کسی چه میداند.....
شاید کوه شدند و نظاره گر سستی مردمانشان...
* به یاد کوهنوردان قله ی امید، شهامت و انسانیت: پویا کیوان، آیدین؛ فاتحان برودپیک

سازمانها امروزه در محیطی كاملاً رقابتی به سر می‌برند و این مساله چالش‌های بسیاری را به بار آورده است. در واقع، كاركنان در شرایط فعلی، زمانی می‌توانند به خوبی از عهده وظایف خود برآیند كه اولا اهداف سازمان را به خوبی بشناسند و در ثانی از مهارت، دانش و شایستگی‌های لازم برخوردار و در یک کلام توانمند باشند. افراد  توانمند احساس می‌کنند که نقش مهمی در تحقق اهداف سازمان  و آنچه اتفاق می‌افتد دارند و لذا موجب ارتقا و تعالی سازمان می‌شوند.
 توانمندی فردی و خود-توانگری،‌ قدرت درونی اشخاص در دست‌یابی به خواسته‌هایشان است. توانمندی، خود-اتکایی و خود-کارآمدی بیش از هر چیزی می‌تواند موجبات موفقیت و شادکامی درونی افراد را فراهم سازد. با این اوصاف چگونه می‌توان توانمندی‌های درونی خویش را پرورش داد؟
یک راه، تعیین اهداف بزرگ و متعالی است، چیزی که از آن تحت عنوان " اهداف اورستی " یاد‌ می‌شود. به قول بزرگی، "مردمانی که اهدافی والا و غنی دارند، فقر نمی‌شناسند، چرا که شخص به اندازه‌ی هدف‌هایش ثروتمند است." بنابراین چشم‌انداز و اهدافی متعالی و بلند مدت داشته باشید تا از شکست‌های کوتاه مدت نرنجید. استیون اسپیلبرگ،کارگردان  شهیر سینما می‌گوید،" توانگران پیش از آنکه به اهداف خود برسند در آیینه‌ی دل خویش، خود را توانگر می‌یابند." لذا توانگری نیرویی است که از درون فرد می‌جوشد و محیط پیرامونش را احاطه می‌کند. اهداف موجب می‌شوند تا در بیراهه قدم برنداریم و همچون کاهی روی آب روان، این سو وآن سو نرویم.
درواقع چیزی به نام بخت و شانس در زندگی معنا ندارد وخوش اقبالی تنها روی دیگرسکه‌ی پایداری در راه اهداف است .آیین توانگری و آرامش فکری در گرو هدف‌گذاری و زندگی پیرامون اهداف متعالی است. اگر می‌خواهید نقشه راه دستیابی به اهداف والا را به ‌دست آورید، مطلب زیر را مطالعه کرده و مراحل آن را دنبال کنید.

گام اول :الهام گیری
اریک ‌ویهن ‌مایر، تنها فرد نابینای تاریخ بود که توانست در سال  2011 میلادی، بلندترین قله‌ی جهان، اورست، را فتح کند. او اصطلاح ناپخته‌ی " آمال و آرزوهای کور " را متحول ساخت. اریک 13 ساله بود که دچار نابینایی شد، اما از همان آغاز کودکی رویایی بزرگ در سر می‌پرورید و آن صعود به قله‌ی اورست بود. اریک می‌دانست که ممکن است برخی به او انگ دیوانگی بزنند. اما او در پی یافتن افرادی بود که بتواند رویای خود را با آنها سهیم شود. اریک بالاخره توانست یک حامی برای خود بیابد، پشتیبانی که به او و توانمندیهای درونیش ایمان داشته باشد. همین یک حامی کافی بود که گروهی دیگر ازحامیان به پشتیبانی از اریک برخیزند. حامیان اریک به او کمک کردند تا به رویایش رنگ حقیقت بپاشد. این موفقیت آغازی بود برای خودباوری و خودیاوری بیشتر این کوهنورد روشن دل و روشن هدف تا بر دیگر چالش‌ها نیز فائق آید.
داستان آقای اریک، منبعی الهام بخش برای تمامی ما است. اگر او توانست نابینایانه به قله‌ی بلند بالای اورست دست یابد، پس به یقین ما نیز می‌توانیم درتاریکی مطلق به دست و پنجه نرم کردن با بلندترین موانع مثل اورست بپردازیم و برآن چیره شویم. غلبه برموارد چالش‌برانگیز، نیرو و توانی زایدالوصف به ما تزریق می‌کند و موجب شکوفایی و بهره‌وری بالاتر در زندگی شخصی و حرفه‌ای می‌شود. بنابراین به دنبال الگوهای صالح  و مشاورینی دلسوز باشید و ازآنها الهام بگیرید تا مسیر پیش‌رویتان آشکارتر شود.

 

 

ادامه این مطلب  را در کتاب "40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای شخصی در کسب و کار" بخوانید.

 

سبز باشید