وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

سه راهکار برای معماری برندهای شخصی

...گر به این نقطه رسیدی، به تو سر بسته و در پرده بگویم تا کسی نشنود این راز گهر بار جهان را:
آنچه گفتند و سرودند ...
 تو آنی !
خود تو جان جهانی
گر نهانی و عیانی
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطه عشقی
تو خود اسرار نهانی
همه جا
.... .
*برگرفته از آثار فریدون حلمی

هرفرد دارای برند شخصی منحصر به خود است که در نام، نشان و ویژگی‌های ظاهری و دیگرخصوصیت‌های همراه وی  نظیر مهارتها و داشته‌های حرفه‌ای ، مختصات شغلی، سبک تعامل ، ظاهر ، ویژگی‌های شخصیتی ، علایق ، فعالیتها ، دوستان ، خانواده و.... او تجلی می‌یابد. لذا برند شخصی افراد عبارت از ادراک ذهنی مخاطبان از ویژگی‌ها، تجربیات  و شایستگی های یک شخص است.
برند شخصی افراد کلیه‌ی ارتباطات و مناسبات آنها را تحت الشعاع قرار داده و نوع ادارک وتصور دیگران نسبت به آنها را شکل می‌دهد. منزلت، احترام، محبوبیت ‌و شان اجتماعی افراد، وابستگی تنگاتنگی با برند شخصی آنها دارد.
گفتنی است که می‌توان در خلال زمان و با تمهیداتی ، برند شخصی خود را مدیریت و معماری آن را مهندسی نمود. دیوید آکر ، ناشر و مولف بالغ بر15 کتاب و 100 مقاله در حوزه‌های مختلف برند، راهکاری سه جانبه برای تحت کنترل گرفتن و مدیریت بر برندهای شخصی ارائه می‌کند که در ادامه به آن می‌پردازیم. به یاد داشته باشیم که هر یک از ما هم‌اینک دارای یک برند هستیم و سایرین ما را با ویژگی‌هایی می‌شناسند. برندهای شخصی، عموما با دو عامل تخصص و ویژگی‌های رفتاری شکل می‌گیرند.


•    قطب‌نمای ذهن خود را بکار بیندازید: برند شخصی ما نیاز به چشم اندازی راهبردی دارد و این چشم انداز می‌بایست آیینه‌ای تمام قد از چیزی باشد که قصد دست یافتن به آن را داریم.
شاید درنگاه نخست کمی عجیب بنماید، اما تنها عزم کردن و تصمیم به مدیریت برند، گاه  می‌تواند نقطه عطفی در ایجاد تحولات آتی باشد. لذا عزم خود را برای ایجاد برندی پایدار و محبوب جزم کنید و چشم اندازی روشن برای خود ترسیم کنید.
البته لازم است تا در ابتدا به شناختی عمیق از خود و ویژگی‌های شخصی‌مان دست یابیم. در این مرحله به سوالاتی نظیر آنچه درپی می‌خوانید پاسخ دهید، تا به شناختی دقیق ازخود و چشم اندازتان دست یابید:
- تصور فعلی افراد از من چیست؟ مردم و اطرافیان چه برداشتی در خصوص شخصیت، مهارت‌ها، فعالیت‌ها، و استعدادها و داشته‌های من دارند؟
- انتظار دیگران درخصوص استعدادها  و انگیزه‌های من از چه قرار است؟
- دارایی‌ها و داشته‌هایم کدام است؟، مواردی مثل تحصیلات،ویژگی‌های شخصیتی و مهارت‌ها. در چه اموری استعداد دارم و عملکرد خوبی را به نمایش می‌گذارم؟ در چه مواردی علاقمند هستم تا در خود بهبود ایجاد کنم؟
- برنامه‌هایم برای خود-ارتقایی یا تغییر در خود چیست؟ آیا برنامه‌ای برای مهارت‌آموزی، انجام کارهای جدید و یا به کار گرفتن مهارت‌های فعلی خود دارم؟
- دوست دارم مردم من را به چه ویژگی‌هایی بشناسند؟ انگارهی مطلوب من چه تفاوتی با واقعیت موجود دارد؟ این انگاره تا چه میزان رویایی و دست نیافتنی می‌نماید؟ آیا تصویر فعلی برند شخصی‌ام در ذهن مخاطبان، توانسته ویژگی‌های منحصر به فرد من را به نمایش بگذارد وآیا دارای وجهه‌ی لازم می‌باشد و یا لازم است دستخوش تغییر گردد؟ 
باید گزینه‌های متعددی از وجوه مختلف یک برند شخصی را در چنته داشته باشیم تا بتوانیم درنهایت تصویری متمایز و شاخص از برند خود را به دیگران انتقال دهیم. بنابراین اولین گام در معماری برندهای شخصی، شناسایی شایستگی‌های درونی و ارتقای آن است. یک برند شخصی مطلوب، در بردار‌نده‌ی کلیه‌ی المان‌های مطلوب فردی با کمی چاشنی بلند پروازی و جاه طلبی است. صادقانه به این سوال پاسخ دهید که واقعا دوست دارید وقتی دیگران شما رابه خاطرمی‌آورند، چگونه باشید و به چه ویژگی‌هایی شناخته شوید؟ کسالت آور ، زیاده‌گو و غیرقابل اعتماد و یا برندی قدرتمند ، هیجان آور ،دوست داشتنی و تاثیر گذار و الهام بخش؟
ادراک ذهنی  دیگران  از ما وابسته به کوشش‌ها و سخت کوشی ما و از آن مهم تر مرهون سبک مدیریت ما روی برند شخصی‌مان است. خویشتن را بشناسید و برای خود یک منشور برند از فهرست تواناییها و شایستگی‌ها، تجارب ،افتخارات و وجوه تمایزتان ایجاد کنید. نقل قولهای دیگران وبه ویژه افراد دلسوز از خود را جدی بگیرید، و آمیخته‌ی برند شخصی تان را بوجود آورید. این آمیخته متشکل از VC میباشد که از سرواژگان  زیر تشکیل یافته است:

  • اولین C، همان شایستگی های افراد است.   (Competency)
  •  منظوراز C دوم میزان تعهد افراد است.   (Commitment)
  • Cسوم، نشانگر ویژگی‌های شخصیتی وتیپ شخصیتی افراد است. (Character)
  • C چهارم، میزان اعتماد به نفس و عزت نفس اشخاص رانشان میدهد.(confidence)
  • C پنجم، نشان دهنده‌ی ثبات قدم افراد است.(consistency)
  • Cششم، خلافیت افراد است.  (Creativity)
  • و بالاخره  Cهفتم ، شهامت آنها رانشان می‌دهد.(Courage)

به این فهرست میتوان موارد دیگری از جمله شفافیت (clarity)، و میزان در ارتباط بودن و یا در دید بودن (connectedness)  را نیز افزود.

•    یک برند چابک و انعطاف‌پذیر داشته باشید: به یاد داشته باشیم که برند یک شخص نمی‌تواند در همه جنبه‌ها و زمینه‌ها موثر و نافذ باشد. از این رو در هر موقعیتی بسته به مختصات و شرایط موجود، می‌بایست به انجام تغییرات لازم در برند شخصی خود اقدام کرد، و دراین مسیر افراد می‌بایست از هوش تدبیری خود بهره ببرند. گاه شرایط متفاوت، وجود برندهای متفاوت را ایجاب می‌کند. به ویژه آنکه یک فرد در طول حیات خود هم به یک برند حرفه‌ای وهم یک برند شخصی نیازمند خواهد بود، و   وجود توازن میان این دو برند، از ارکان مدیریت بر برند شخصی به شمار می‌رود. برندهای حرفه‌ای بویژه می‌بایست از قدرت انعطاف‌پذیری بالایی برخوردار باشند و  بسته به مخاطب شکل بگیرند، برای مثال تعامل با مافوق‌ها و یا افراد زیردست، ساز و کارهای مخصوص به خود را دارا است و برخورد حرفه‌ای در این دو شرایط متفاوت خواهد بود.
مساله این جا است که چگونه می‌توان توازنی منطقی میان برند شخصی و برند حرفه‌ای بوجود آورد و از این توازن سود برد. پاسخ این است که می بایست برخی ویژگی‌های اساسی و منحصر به فرد اشخاص، نقش فصل مشترک را در میان برند شخصی و حرفه‌ای این افراد بازی کنند.
در واقع، سازگارپذیری کلید ایجاد تعادل و توازن در میان عناصر مختلف برندهای شخصی است. سازگارپذیری در مفهوم ساده‌ی خود به معنای پررنگ کردن بخشی از جنبه‌های مشترک در شرایط خاص است. برای مثال در مواجهه با دوستان، می‌توان قوه‌ی طنز بیشتری را از برند شخصی خود به نمایش گذاشت. و در مواجهه با خانواده باید بیشتر بر جنبه‌های احساسی روابط تاکید کرد. در مورد برندهای شخصی- حرفه‌ای نیز بسته به مخاطب می‌بایست روی برخی شایستگی‌ها و استعدادهای حرفه‌ای مانور بیشتری داد . یا برای مثال در مواجهه با افراد زیردست خود می‌توان جنبه‌ای دلسوزانه،  مربی‌گونه و قاطع از خود را به نمایش گذاشت . به قول شاعر تدبیر و عقل وهوش نشاید به کوی دوست، لذا بسته به شرایط  و موقعیت عمل کنید و هوش راهبردی خود را به منظور توانایی سازگارپذیری با شرایط دائماً متغیر به کار ببندید. بنجامین فرانکلین میگوید ، "زمانی که دست از تغییر بکشیم ،آن وقت است که غزال خداحافظی را خوانده ایم." این عبارت بیانگر اهمیت فراوان سازگارپذیری است.
لذا گام برداشتن در مسیری ثابت در مغایرت با هوشمندی قرار دارد، چرا که تمام نشانه‌های رقابتی در دنیای امروز ، ما را به سازگاری با شرایط متغییر فرا می‌خوانند.


•    برند خود را به نمایش بگذارید: برنامه‌ای جامع برای جامه‌ی عمل پوشاندن به تحقق برندی مطلوب در ذهن مخاطبان خود تدوین کنید و دراین مسیر، الگو برداری آگاهانه نمایید و از رصد کردن بازار و واکنش مخاطبان غافل نشوید.
چگونه می‌توان برند خود را به سایرین انتقال داد؟
یکی از روش‌های مناسب و پیشنهادی دیوید آکر، برای دریافت ایده‌های ناب این است که در هرکاری به کاردان آن مراجعه کنیم ، به این معنا که شخصیت‌ها و سازمان‌های الگو را یافته و آگاهانه مسیر آنها را در پیش بگیریم .
به پاسخ این سوال بیندیشید که چه فرد یا افرادی در درون یا بیرون شبکه‌ی روابط اجتماعی‌تان توانسته با سربلندی به برندی دست یابد که همواره آرزوی آن را به دل داشته‌اید؟
این فرد چگونه توانسته به این نقطه دست یابد؟آیا می‌توان از این الگو، مواردی را بیاموزیم؟ بنابراین همواره رفتار انسان‌های موفق و شایسته را رصد کنید، تا بتوانید برنامه‌های عملیاتی خود را حول راهکارهای این افراد و البته با درنظر گرفتن شرایط منحصر به فرد خود تدوین و اجرا نمایید.
یک برند شخصی آیینه‌ای تمام‌نما ازکرده‌ها،داشته‌ها، نداشته‌ها وماهیت و خصوصیات‌ افراد است، بنابراین از اهمیت فراوانی در روابط اجتماعی و حرفه‌ای برخوردار می‌باشد. هرچند که می‌توان بر برند شخصی خود مدیرت و کنترل داشت ، اما به راستی مدیریت بر خویشتن دشوارترین و درعین حال ارزش‌آفرین‌ترین نوع مدیریت به شمار میرود؛ لذا نیازمند ممارست و کوشش‌های بسیار است. در یک سازمان، فرهنگ و ارزش‌های آن سازمان می‌تواند به عنوان راهنما و نقشه راه ایجاد برندهای شخصی مورد استفاده قرار گیرد.
 مواردی را در خود، که موجب جلب توجه مثبت دیگران می‌شود   فهرست کنید و شخصیتی از خویش خلق کنید که خود و دیگران به آن افتخار می‌کنید، تا اینگونه شخصی تاثیرگذار را تداعی نمایید. به‌خاطر بسپاریم که در دنیای پرهیاهوی کنونی، کسی به صدای ما گوش نخواهد داد، مگر آنکه ما خود صدایمان را به‌گوش دیگران برسانیم.
                                                   

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.