قدم زدن با ایدهها؛ تکنیک پرسهزنی فکری
یوهان ولفگانگ گوته، شاعر، ادیب و نویسندهی نامدار نیز هر زمان که میخواست به ایدهای تازه و ناب دست یابد، قدم میزد. جالب است بدانیم که فروید نیز در طول یکی از مسیرهای پیادهروی در کوه بود که یکی از نظریات مشهور خود (یعنی تقسیم ذهن به سه قسمت خودآگاه، نیمهخودآگاه، و ناخودآگاه) را ساخته و پرداخته کرد. ارسطو نیز در هنگام تدریس معمولاً قدم میزد و بدین سبب مدرسهی او به نام مدرسه راه روندگان معروف گردید.
دانشمندان دریافتهاند که قدم زدن میتواند موجب گشایش ذهنی و ایدهپردازی شود، و لذا توصیهی آنها این است که زمانی که درگیر مسألهای شدید حتماً چند قدمی راه بروید و افکار خود را قدم زنان به سوی حل مسأله هدایت کنید. پرسهزنی فکری (یا فکر کردن در حال قدمزدن) به شما کمک میکند تا از دیدگاهها و زوایای مختلف به یک مسأله فکر کنید و آن را مورد موشکافی قرار دهید.
زمانی که مشغول قدمزنی هستید به دنبال چیزهایی بگردید که به نوعی قابل قیاس با مسألهی مد نظرتان باشد و یا بتوان آن را از نظر استعاری با طرح یا مسأله موجود مقایسه کرد. برای مثال، فرض کنید که مسالهی موجودتان "بهبود ارتباطات در سازمان" باشد. این موضوع در سازمان شما بارها مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته اما به نتیجهی قابل توجهی نینجامیده است. حال برای یافتن راه حل، شروع به قدم زدن میکنید و در جاده متوجه دستاندازها میشوید. اما وجه مشترک این دستاندازها با مشکلات موجود در ارتباطات سازمانیتان در کجا است؟
برای مثال، چنانچه این دستاندازها تعمیر نشوند عمیقتر و بزرگتر شده و به خطری جدّی تبدیل خواهند شد. با این حال در طول جادهها راهدارانی وجود دارند که با گشتزنی متوجه این چالهها میشوند و برای رفع و تسطیح آنها اقدام میکنند. به همین صورت چنانچه راه علاجی برای ارتباطات سازمانی در نظر گرفته نشود، به مرور زمان سازمان دچار مشکلات جدّیتر خواهد شد. حال سادهترین راهحل برای این مساله، با توجه به مشاهدات صورت گرفته، انتخاب تعدادی از کارکنان سازمان به عنوان "مربیان ارتباطات" است.
وظیفهی مربیان ارتباط، آموزش، تشویق و حمایت از مهارتهای ارتباطی در میان کارکنان است و آنها به نوعی راهداران سازمان به شمار میروند.
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای شخصی در کسب و کار" بخوانید.
سبز باشید