پادکست بازاریابی ایران با 7 موضوع کاربردی برای جوانان ایرانی
3- نوآوری در کسب و کارهای ساده (رانندهآژانس)
4- ضرورت مشترینوازی در هر رده سازمانی (آبدارچی)
5- سندرم غفلت جمعی
6- سندرم فراموشی
7- سندرم "در اینجا اختراع نشده"
برای اطلاع از این پادکستها، به اجمال 7 عنوان در پی آمده است که میخوانید:
● محور عملیات کسب و کارها
"مشتریمداری" واژهای که این روزها در کسب و کارها بسیار میشنویم. اگر یک شرکت بزرگ، کوچک، یا متوسط دارید، یا مغازهای را راهاندازی کردهاید، باید مراقب مشتریانتان باشید. مشتری، ولی نعمت ما است. بدون مشتری، شما کسب و کاری نخواهید داشت.
این مشتری است که با انتخاب شما، هزینه کالا و محصولات شما را میپردازد. کمال بیانصافی است که با کمتوجهی، مشتری را از خود برانید. متأسفانه برخی افراد در ادارات، سازمانها و شرکتها استخدام میشوند، اما فراموش میکنند که فلسفه حضور آنها، و استخدام آنها وابسته به شخص مشتری است.
سالها است در کشورهای پیشرفته دریافتند که "مشتریمداری"، در سطح ابتدایی است، باید "مشترینوازی" کنند. همچون پروانه، برگرد مشتری بچرخند. بقیه توضیحات را در پادکست بازاریابی ایران بشنوید.
● مشتریان دیروز، و مشتریان امروز
ما دستپرورده بازارهای انحصاری هستیم. در این بازارها، مشتری مجبور بود هر کالایی که تولید میشد، از ما خرید کند. اکنون "بازارهای انحصاری" عمرشان به سرآمده است. بازارها رقابتی شدهاند. به گفته یوآکیمز تالر، سخنران انگیزشی و برجسته برند، بازارها جهنمی" شدهاند. اندک غفلت شما، سبب میشود مشتریانتان را از دست بدهید، چون رقبای شما در کمین جذب مشتری شما هستند.
مشتری اکنون بیش از پیش به حقوق خود واقف است. پیش از این کالاها با سلیقههای همگانی تولید میشد، اکنون مشتری علاقهمند است به سلیقه او، کالا و محصولی تقدیماش کنید. به گفته سرجیو زیمن، مدیر پیشین بازاریابی کوکاکولا، باید عصر کنونی را عصر مشتری سالاری نامید. ضروری است الزامات این عصر را بدانیم و برپایه انتظارات مشتری عمل کنیم. گو آنکه هوشمندان تیز بازار همواره هشدار میدهند که شما باید قبل از مشتری، سلیقه و نظر مشتری را بدانید و برآن پایه، محصولتان را روانه بازار کنید تا مشتری را شگفتزده کنید. در غیراینصورت، رقبا از گرد راه میآیند و با عمل به سلیقه مشتری، شما را و کسب و کارتان را از گردونه حذف میکنند. تمایز بین مشتری دیروز و امروز را در پادکست بازاریابی ایران بشنوید
● نوآوری در کسب و کارهای ساده (راننده آژانس)
اگر راننده آژانس بودم، چه میکردم؟ این پرسشی بود که در رادیو جوان برای برنامه جوان ایرانی سلام دادم.
یک راننده آژانس، اگر به مشتریانش علاقهمند باشد، بهتر است هر روز دوش بگیرد، از عطر ملایمی استفاده کند.
چراکه گاه برخی مسافران شما، به دلیل مشکلات تنفسی با استشمام عطر تند، دچار مشکلات بیشتری میشوند، همچنین بهتر است سایر توصیههایم را در پادکست بازاریابی ایران بشنوید.
● ضرورت مشترینوازی در هر رده سازمانی (آبدارچی)
اگر آبدارچی یک شرکت هستید، شما هم باید "مشترینوازی" را اجرا کنید. لباس آراستهای بپوشید. وسایل خودتان را از هر لحاظ بازبینی کنید تا لکهای بر روی سینی، فنجان و .. نباشد. به هنگام گذاشتن فنجان چای برروی میز بگوئید:....
توضیحات بیشتر را در پادکست بازاریابی ایران بشنوید.
● سندرم غفلتجمعی
سَندرُم آپولو را در برنامههای قبلی توضیح دادم. اکنون سندرم غفلت جمعی را معرفی میکنم. سندرم یعنی نشانه اختلال. این واژه یعنی سندرم از علم پزشکی گرفته شده، اما اکنون همین واژه را برای اختلال در سازمان و فعالیتهای سازمانی به کار میبرند.
ماجرا از این قرار است: در یکی از شهرها در امریکا، دختر جوانی مورد حمله سارقان قرار میگیرد. او با سر و صدا سعی میکند دیگران را خبر کند. برخی از افراد از پنجرههای ساختمان با چشمان وحشتزده به صحنه سرقت در خیابان نگاه میکردند. هر یک انتظار داشتند که شخص دیگری برای اقدام پیشدستی کند. متأسفانه هیچ یک اقدامی نکردند و سارقان با ضربات وارده، هم اموال دختر را ربودند، و هم او را با ضربات متعدد از پای درآودند.
همین سندرم در سازمان چه معنی دارد؟ در "پادکست بازاریابی ایران" این سندرم را برای سازمانها معرفی کردم. متأسفانه بیاطلاعی از این موضوع، باعث خسارات شدیدی به سازمانها شده و میشود.
● سندرم فراموشی
ورود و خروج نیرو در سازمان یک امر کاملاً طبیعی است. برخی بازنشسته میشوند و سازمانی را ترک میکنند. برخی به دانشگاه میروند، و زمانشان با زمان سازمانی شما هماهنگ نیست. برخی کسب و کار تازهای راه میاندازند و دوست دارند برای خودشان، کار کنند.
متأسفانه با خروج این افراد، برخی اطلاعات از بین میرود. چرا که سازمانها عمدتاً "حافظه شفاهی" دارند. چگونه میتوان جلوی این اشکال یا در واقع سندرم را گرفت؟
پیشنهاداتی را در این باره در "پادکست بازاریابی ایران" بشنوید.
● سندرم در اینجا اختراع نشده
در مشاوره برای "کسب و کارها" همواره میشنوم که کسب و کار ما با بقیه فرق دارد.این در حالی است که " کسب و کارها" مشابهتهای فراوانی با هم دارند. تفاوت کسب و کارها را انکار نمیکنیم. برای مثال، به واسطه از یک "قطعهساز خودرو" شنیدم که میگفت: پس از خواندن کتابی از مایکل دل، مبدع کامپیوترهای سفارشی، کسب و کارش را متحول کرده است- وقتی از او پرسیدم که قطعه خودرو با کامپیوتر نسبت خیلی دوری دارد. در کمال تعجب گفت: مایکل دل میکوشید تا به هنگام تحویل کامپیوترها، آخرین محمولهای که برکشتی سوار میکند، محموله او باشد. چرا که در مقصد، اولین محمولهای است که از کشتی خارج میشود.
همین قطعهساز میگفت، با یادگیری همین یک نکته، عملاً بخشی از هزینههای حمل و نقل کاهش یافت. بدانیم به جای مقاومت، انعطافپذیری داشته باشیم. برخی از کارکنان به محض آنکه تجربهای از دیگر کسب و کارها را میشنوند، میگویند "در اینجا کاربرد ندارد. بقیه توضیحات را در پادکست بازاریابی بخوانید.
سبزباشید