آسیبشناسی تیمهای کاری؛ معرفی سندرمهای سازمانی
آسیبشناسی مسائل و موضوعات مبتلا به سازمان یک ضرورت است. این ضرورت را کارشناسان و متخصصان سازمانی درک و در قالب چارچوبی با نام سندرم یا اختلال سازمانی تدوین کردهاند.
سندروم آمیزهای از علائم و نشانهها است که در کل اختلالی خاص را پدید میآورند.
با تعریفی که در ابتدای این یادداشت در مورد اصطلاح سندرم صورت گرفت، باید دانست که هر سازمانی در برخی مقاطع ممکن است هم چون اُرگانی زنده دچار مجموعهای از معضلات سازمانی یا اصطلاحاً سندرمهای سازمانی شود.
انواع مختلفی از سندرمها در تیمها وجود دارد، آنچه که در پی میآید به معرفی و تعریف برخی از سندرمهای بعضاً عجیب سازمانی میپردازد.
تروریسم سازمانی (Organizational Terrorism) | سندرم در اینجا اختراع نشده است (Not Invented Here Syndrome) |
سندرم گروه اندیشی (Group Thinking) | سندرم غفلت جمعی (Pluralistic Ignorance) |
سندرم آپولو (Apollo Syndrome) |
سندرم سیب لکدار (Bad Apple syndrome) |
سندرم استکهلم (Stockholm Syndrome) |
سندرم سکوت (Silence Syndrome) |
سندرم تغییر مکرّر (Repetitive Change Syndrome) |
سندرم فراموشی (amnestic syndrome) |
پارادوکس آبلین (Abeliene Paradox) |
سندرم صندلی گهوارهای (Rocking Chair Syndrome) |
سندرم پاریس (Paris Syndrome) |
- تروریسم سازمانی (Organizational Terrorism)
در عصر حاضر هیچ واژهای مانند تروریسم تا این حد، شوم، نفرت انگیز و هراس افكن نبوده است كه با شنیدن آن، فهرست بلند بالایی از انواع خشونت، سوءقصد، قتل و بمبگذاری به ذهن انسان خطور میکند. ترور در لغت به معنای ترس و وحشت زیاد است و تروریسم به معنای ترساندن است. نخستین بار در سال 1796 میلادی در متمم فرهنگ لغات فرانسه، ترور را به معنای قتل سیاسی با سلاح، و تروریست را به معنای طرفدار خشونت و عامل ایجاد رعب و وحشت دانستهاند. تروریسم یکی از واژه هایی است که امروزه در ادبیات سیاسی جهان کاربرد بسیار گسترده ای یافته است و به حوزه های دیگر نیز راه یافته است. برای مثال اصطلاح تروریسم سازمانی را اینگونه تعریف میکنند، «رفتار يك فرد يا باندی از افراد خاص كه چون براي دستيابي به هدفهاي شخصي يا گروهي خود قادر به استفاده از روشهاي صحيح نيستند و نميتوانند منافع خود را به شيوهاي صحيح، مقبول و مطابق با ميزانهاي اخلاقي بدست آورند، ميكوشند با اِعمال قدرت و براساس ترس، حذف رواني- اجتماعي افراد ديگر، شايعپراكني و بدگويي به مقصود خود برسند. طي اين فرايند آنها سعي ميكنند شخص يا اشخاص مورد تهاجم را در نظر رؤسا، مرئوسان و همكارانشان، نامطلوب، كم كار، مخالف اهداف سازمان و افرادي بي مصرف و بد، جلوه دهند. تروریستهای سازمانی نیاز به اعمال قدرت دارند اما در عین حال عزت نفس و دانش فنی پایینی دارند. این افراد به اصول اخلاقی پایبند نیستند و کم کار و تن پرور هستند.
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون مدیریت و رهبری در کسب و کار " بخوانید.
سبز باشید