سندرمهای تصمیمگیری(بخش دوم)
6-توهم خوشهای (Clustering Illusion)
تمایل به دیدن الگوها در وقایع تصادفی و شنیدن اطلاعاتی که پیش فرض های ما را تائید میکنند. این تعریفی برای این سندرم است. این توهم ما را متمایل به شبیه سازی الگویی در رویدادهایی که به صورت تصادفی رخ میدهند می سازد. در یک مثال شرکت اپل ویژگی پخش درهم موسیقی (شافل) را از یک الگوریتم ساده رندومساز به یک الگوریتم غیررندومی تغییر داد چرا که کاربران شکایت کرده بودند که ویژگی پخش درهم به نظر کار نمیکند. اما استیو جابز یک بار در پاسخ گفته بود کهما این ویژگی را کمتر رندوم کردیم تا بیشتر رندوم به نظر برسد.
7-سوگیری تاییدگرایی (Confirmation bias)
ما تمایل داریم تنها به اطلاعاتی گوش کنیم که با پیش فرضهایمان سازگار هستند، این یکی از دلایل مهمی است که مکالمه هوشمندانه درخصوص تغییرات اقلیمی بسیار دشوار است. این سوگیری باعث میشود که بر ایده ها و پدیدههایی تاکید کنیم که موید باورهای ماست و آنچه که در تضاد با نظرات ماست را بی اهمیت بدانیم. این اثر در خصوص موضوعات هیجان برانگیز و برای باورهای عمیق ما شدیدتر است. وانگهی ما تمایل داریم اخباری را باورکنیم که موید افکار و پیش فرضهای ما باشد، و آن اخباری که با باورهای ما در تضاد باشد، نادقیق و یا حتی دروغ تلقی میکنیم. در مثال دیگری که به انتخابات سال 2008 ایالات متحده برمیگردد، شخصی به نام کربس تصمیم گرفت تا تمایل مردم به خرید کتاب را در سایت آمازون در این برهه زمانی خاص تحلیل کند. او دریافت مردمی که از اوباما حمایت میکردند کتابهایی را میخریدند که در حمایت از اوباما نوشته شده بود. و آنهایی که برضد اوباما بودند کتابهایی را میخریدند که بر ضد اوباما نوشته شده بودند. در واقع مردم برای بهدست آوردن اطلاعات کتاب نمیخریدند. بلکه برای تایید اطلاعاتی که داشتند کتاب میخریدند.
8-سوگیری محافظهکارانه (Conservatism bias)
بطور خلاصه ترجیح شواهد قبلی بر اطلاعات جدید را سوگیری محافظهکارانه مینامند. بطور مثال انسان تا هزاران سال فکر میکرد که زمین مسطح است و روی این عقیده غلط خود تاکید داشت بگونهای که هرکس ندای مخالفی سرمیداد تکفیر میشد. پیش از آن که یونانیان نظریه کروی بودن زمین را مطرح نمایند، اکثر مردم عوام بر این باور بودند که زمینه مسطح است. برای مثال هندوها معتقد بودند که زمین مسطح و بر شانه ۴ فیل قرار دارد که به نوبه خود بر پشت چهار لاک پشت شناور در اقیانوسی بی کران ایستادهاند.و مصریان باستان زمین را ربالنوع کب میپنداشتند که به پهلو دراز کشیده است. این باور کهنه از پذیرش واقعیت جلوگیری میکرد.
9-سوگیری اطلاعاتی (Information bias)
این سندرم زمانی رخ میدهد که ما تمایل داریم همچنان اطلاعات بدست آوریم در حالی که تاثیری روی عمل ندارد. بنابراین اطلاعات بیشتر همیشه هم خوب نیست. هرچند ذهنیت غالب ما این است که اگر در مورد هر چیزی اطلاعات کامل و جامعی داشته باشیم، تصمیمات اتخاذ شده از جانب ما به مراتب درست تر خواهند بود در صورتیکه اطلاعات بیش از حد تنها تصمیمگیری را دشوار میسازد. با اطلاعات با کیفیتتر اما کمتر میتوان دست به پیشبینیهای دقیقتری زد.
10-اثر شترمرغی (Ostrich effect)
تصمیم به نادیده گرفتن خطرها یا اطلاعات منفی و فرو کردن سر در شن، مثل شترمرغ. البته در زبان فارسی میتوان این سندرم را به سندرم کبک تشبیه کرد چرا که کبک در مواجهه با مشکلات سر در برف فرو میبرد. تحقیقات میگویند سرمایهگزاران در مدت کسادی بازارارزش موجودیشان را بررسی نمیکنند.
11-سوگیری نتیجهگرایانه (Outcome bias)
قضاوت در مورد یک تصمیم بر اساس نتیجه، بجای در نظر گرفتن شرایط اخذ آن تصمیم. گاهی اوقات ما بر اساس نتایج یک رویداد شروع به تصمیم گیری میکنیم و به این مساله توجهی نداریم که اصلاً آیا در زمان تصمیم گیری، تصمیم درست را گرفتهایم یا خیر. بطور مثال اینکه حساب شما در فلان بانک برنده قرعه کشی شده است به معنای آن نیست که این تصمیم هوشمندانهای بوده است.
12-بیشاعتمادی (Overconfidence)
اعتماد به نفس كاذب در اصل شكلي از اعتماد به نفس پايين است، با اين تفاوت كه فرد خود را بالاتر از آن كه هست نشان مي دهد. به عبارت ديگر فرد وقتي خود را در زمينه اي ناتوان مي بيند، سعي مي كند با بزرگ و توانا جلوه دادن خود، نظر ديگران را جلب كند. اين افراد هم مانند كساني كه اعتماد به نفس پايين دارند، به گرفتن تأييد ديگران محتاج اند و ارزش خود را از بيرون مي گيرند.
برخی از ما درمورد توانمندیهای خود کاملا اطمینان داریم و این مساله سبب میشود که حساب شده ریسک نکنیم و در تصمیمات اشتباه عمل کنیم. متخصصین و افراد خبره بیش از سایرین در معرض این سندرم قرار دارند چرا که آنها بیش از دیگر افراد از خود مطمئن هستند.
13-اثر پلاسیبو (دارونما)
در ویکیپدیا آمده: پلاسیبو به معنی «من خوب خواهم شد»؛ به استفاده از روشهای درمانی صوری و تلقینی گفته میشود که میتواند با فریب مریض، اثر مثبتی در روند بهبودی وی داشته باشد. رایجترین روشها برای ایجاد اثر پلاسیبو استفاده از دارونما (چیزی ظاهراً شبیه به دارو بدون هیچ اثر واقعی) و جراحیهای دروغین است.
در روند استفاده از شبه داروها، یک قرص بدون اثر به بیمار داده میشود و به او گفته میشود که با خوردن این قرص حالش بهبود مییابد. البته مریض نباید بفهمد که این قرص، قرص بیاثر است و شما در حال اجرای یک روند شبهدارویی بر روی وی هستید. تجربیات پزشکان نشان دادهاست که این پدیده روانی تاثیر بسیار بالایی در بهبود بسیاری از بیماران دارد.
اثر پلاسیبو نیز زمانی است که باور داریم چیزی اثر بهخصوصی روی ما دارد، این باور باعث میشود واقعا آن اثر را داشته باشد.
14-سوگیری نوآوریگرایی (Pro-innovation bias)
زمانی که طرفدار یک نوآوری بر کارایی محصول خود بیش از حد معمول تاکید کرده و محدودیتهای آن را کم ارزش تداعی کند دچار این سندرم میباشد. بسیاری از برندهای بزرگ برای مقابله با رقبای خود روی به این سوگیری میآورند که واضح است در دراز مدت حتی روی تصمیمگیری مصرفکنندگان اثر سوء خواهد داشت.
بطور مثال نوکیا از آن برندهایی بود که دچار دام غرور و سوگیری نواوریگرایی شد. نام نوکیا برای بسیاری خاطره ساز است؛ سال های قبل از عرضه اسمارت فون ها، دوران اوج نوکیا بود و امروز شمار زیادی از کاربران تلفن های همراه را می توان پیدا کرد که زمانی یکی از موبایل های نوکیا را داشته اند. غرور نوکیا نسبت به فناوری و سهم بازار خود در نهایت باعث سقوط این شرکت شد و فروش محصولات این شرکت به آرامی کاهش پیدا کرد.
سبز باشید