وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

باشگاه استیل آذین منحل شد 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

باشگاه استیل آذین منحل شد

اما واقعیت قضیه تمام آن چیزی نیست که آقای هدایتی در بیانیه خود گفته‌اند.

 

ای کاش آقای هدایتی می‌گفت که به این نتیجه رسیده است که سرمایه تمام آن چیزی نیست که برای اداره یک سازمان لازم است، ای کاش آقای هدایتی می‌نوشت که به این نتیجه رسیده است که بین مالکیت و مدیریت تفاوت است و قرار نیست هرکس که مالک است به پشتوانه سرمایه‌اش مدیریت سازمان را هم به عهده بگیرد.

 

هرچند ایشان با انتصاب مدیرعامل و سرمربی و ... سعی می‌کرد نشان دهد که استیل‌‌آذین از یک سازمان برخوردار است اما آنها که اتفاقات این باشگاه را پیگیری می‌کردند شاهد دخالت‌ها و نظرات و دستورات مستقیم ایشان بوده‌اند.

 

به‌راستی چرا یک تیم در یک فصل این همه شاهد تغییر و تعویض مدیر و سرمربی است؟

 

ای کاش آقای هدایتی می‌نوشتند که به این تجربه رسیده‌اند که جمع‌ کردن بازیکنانی که هر یک افتخار یک تیم فوتبال هستند درکنار هم، بدون تفکر نگرش سیستمی ثمره‌ای جز شکست نخواهد داشت. ای کاش ایشان با آفت‌هایی که مانع کار تیمی می‌شوند آشنایی داشت. ای کاش ایشان دچار وسوسه‌های مدیران عامل نمی‌شد.

 

ای کاش آقای هدایتی و تمام مدیران ارشد باشگاه های ورزشی به این نتیجه برسند که مدیریت علم و هنر است و مباحثی چون برنامه‌ریزی – سازماندهی – هدایت و رهبری – نظارت و کنترل و ایجاد هماهنگی بین تمام منابع انسانی – مالی – اطلاعات و فیزیکی، در جهت رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده شعار نیست و علاوه بر بینش ، نیاز به دانش تخصصی در این حوزه می‌باشد.

 

ای کاش مدیران باشگاه های ما با درس گرفتن از سرنوشت باشگاه استیل‌آذین که می‌تواند به عنوان یک قضیه موردی واقعی از صنعت فوتبال مورد بررسی، تجزیه و تحلیل و یادگیری قرار بگیرد به این اعتقاد برسند که مشاوره مدیریت و بازاریابی نیز در کنار مشاوره روانشناسی برای یک تیم فوتبال یا هر رشته ورزشی دیگر ضروری است.

 

شاید دوستان تعجب کنند که در این گیر و دار چرا مشاوره بازاریابی را پیش می کشیم؟ یادآوری می‌کنم بازاریابی علم و هنر شناسایی، شناساندن و رضایت است. حال بررسی کنیم در یک تیم ورزشی چه مواردی باید شناسایی شوند. مواردی چون محیط کلان شامل مباحث فرهنگی – اقتصادی – سیاسی – اجتماعی و حتی تکنولوژی و تأثیر آن در موفقیت یک تیم یکی از آنهاست.

 

شناسایی محیط خرد شامل رقبا (تیم‌های دیگر)، واسطه‌ها، تأمین‌کنندگان، مردم، کارکنان باشگاه و تصمیمات و دخالت‌های دولت نظیر سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال و هیأت‌ فوتبال و مدیر سازمان لیگ و ... چقدر مهم می‌شود؟

 

شناسایی آمیزه بازاریابی مؤثر در صنعت فوتبال شامل مباحث ترویج و تبلیغات و قیمت‌گذاری و ...ضروری است.

 

و شناسایی مشتریان که همان علاقه‌مندان به فوتبال هستند، چقدر اهمیت دارد؟

 

اگر شناسایی خوب صورت بگیرد و دچار حس خودبینی و بزرگ‌بینی نشویم و همه‌چیز را سرمایه ندانیم، آن گاه به شناساندن روی می‌آوریم و تمام بازیکنان و کارکنان را آموزش می‌دهیم، چون هریک تابلوی باشگاه هستند و رفتار و کردار آنها در زمین فوتبال و جامعه می‌تواند نشان دهنده برند و اعتبار باشگاه باشد.

 

دیدن صحنه‌های زد و خورد و به قصد ناکار کردن بازیکن حریف را زدن، نشان از این است که ما اهمیت رفتار و کردار برندساز را به نیروهایمان آموزش نداده‌ایم و نهایتاً رضایت کسانی که این فوتبال را می‌بینند فراهم نشده است.

 

نمی‌خواهم برای مشاوران بازاریابی و مدیریت در این نوشته بازارسازی کنم اما می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم و به مدیران باشگاه‌ها بگویم که مشاوره مدیریت و بازاریابی را هم جدی بگیرید. مشاوران اصلح و کاربلد می‌توانند به شما در شناسایی – شناساندن و رضایت مخاطبان هدف کمک کنند.

 

آنها با آسیب‌شناسی از وضع موجود و رصد کردن محیط کلان و محیط خرد به شما کمک می‌کنند تا تصمیمات بهتری بگیرید.

 

آنها با آموزش سازمان در سطوح مختلف سطح آگاهی و دانایی را ارتقاء می‌دهند.

 

پس باور کنیم که سرمایه یک جزء مهم از موفقیت یک باشگاه ورزشی است اما همه آن نیست بلکه در کنار منابع مالی باید به اهمیت منابع انسانی شایسته – منابع فیزیکی و منابع اطلاعات (از رقبا و ...) هم ایمان بیاوریم. و مشاوران می‌توانند راهنمای خوبی در این زمینه باشند.

 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.