جمعههای اسفند سال 89
یک نکته جالب توجه، حضور راننده شریفی بود که در هر دو جلسه صبح و بعدازظهر با اشتیاق در گوشهای از سالن نشسته بود و با دقت به مطالب گوش میکرد.
امیدوارم با بهکارگیری نکات مطرح شده بانک صادرات استان خوزستان بیش از گذشته موفق باشد.
جمعه دوم:
جمعه دوم را در کرمان بودم، بازهم مدیر توانای فرداسازان سبز کرمان سرکار خانم احمدی که نمایندگی TMBA در کرمان میباشند، جمعی از مدیران و کارشناسان استان را گرد آورده بودند تا سمیناری با عنوان "توصیههای کاربردی به بنگاههای اقتصادی برای سال "1390 را بشنوند.
این دقیقاً همان عنوان سمینار بود. در این سمینار با تشریح محیط کلان و محیط خرد بنگاههای اقتصادی ایران متأثر از تحولات جهانی و منطقهای و سیاستهای اقتصادی کشور، توصیههایی به عزیزان شد تا با بهکارگیری آنها بیش از گذشته موفق باشند و سال 1390 را هم با سربلندی بگذرانند. این سمینار در اوایل سال بعد در چند استان برگزار می شود.
از اینکه به علت تأخیر پرواز عزیزان خونگرم کرمانی ساعاتی منتظر ماندند و مجبور شدیم تا ساعت 19 سمینار را ادامه دهیم از ایشان عذر میخواهم.
جمعه سوم و چهارم:
دو جمعه بعدی که یکی دیروز سپری شد، و دیگری در پیش است، در سازمان مدیریت صنعتی اصفهان برای دو گروه علاقهمند از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، درس تحقیقات بازاریابی را ارائه کردم.
به نظرم حدود چهارسال است که این درس را در نمایندگی اصفهان تدریس میکنم.
خوشبختانه در دو کلاس جدید اکثر دانشجویان، مدیران بنگاههای اقتصادی بخش خصوصی هستند که مطالب کاربرد بیشتری برای آنان دارد.
بیان مثالهای کاربردی از پروژههای اجرا شده یا در دست اجرای TMBA به همراه انتقال مفاهیم درس تحقیقات بازاریابی برای دانشجویان جذابیت بیشتری فراهم میکند و به راستی تدریس دروس عملی چون تحقیقات بازاریابی بدون ارائه مثالها و مطالعات موردی و کاربردی معنا ومفهومی ندارد؛ خصوصاً اینکه تمام این موارد مربوط به بازار ایران است.
به یاد دارم کلام مدیرگروه تازهکاری که به ارائه کتابهای کاربردی از بازار ایران ایراد میگرفت و تأکید میکرد فقط مثالهای خارجی بزنید.
یکی از زیباییهای این دو روز این بود که استاد بزرگ و عزیزم جناب آقای دکتر عمادزاده که در سمتوسوی زندگی علمی من نقش مهمی داشتهاند نیز درنمایندگی اصفهان کلاس داشت.
رفت آمد از هتل به سازمان و برگشت و زمانهای استراحت بین کلاسها فرصتهای ارزشمندی را برایم فراهم میساخت که از محضر استاد بهره بیشتری ببرم.
کتاب چگونگی اداره کسبوکار در بحران اقتصادی را به اساتید بزرگ اقتصاد ایران جناب آقایان دکتر عمادزاده و دکتر ایمانی راد تقدیم کردهام.
از فرصت استفاده کردم و یک نسخه کتاب هوشمندی رقابتی و هوشمندی بازاریابی ر ا به استاد تقدیم کردم.
ایشان نیز با بزرگواری در پنجشنبه کتاب ر ا ملاحظه کرده بودند و تعاریف ایشان در روز جمعه بر ذوق و شوقم افزود. و از اینکه کتاب را به استاد بزرگ دیگرم جناب آقای منصور مجدم تقدیم کرده بودم نیز خشنود بودند.
در پایان مثل همیشه از خانواده عزیزم که نبودن هایم را با بزرگواری تحمل میکنند سپاسگزارم.
و همه چیز به تلاش آگاهانهمان بستگی دارد و اینکه چه کردیم؟
"برگ در انتهای زوال میافتد و میوه در ابتدای کمال. بنگر که چگونه میافتی، چون برگی زرد یا سیبی سرخ."
هیچ دعایی را برای فعالان حوزه کسبوکار و دانشگاهیان با بصیرت پرمعناتر از این نیافتم که: امیدوارم همگی عالم عامل عاشق باشیم.
سبز باشید