وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

admin لایک 0 دیدگاه

آیا در محل کار از نظر عاطفی تحت فشار هستید ؟

آیا در محل کار از نظر عاطفی تحت فشار هستید ؟

به جای دستکاری عاطفی می توان از واژه بازی کردن با احساسات نیز استفاده شود.(دستکاری عاطفی واژه روان شناسی است)

 

خلاصه

تحقیقات نشان داده است که دستکاری هیجانی می تواند به طور قابل توجهی بر رفاه و بهره وری افراد تأثیر بگذارد. می تواند به طور سیستماتیک بر کنترل شناختی که برای تصمیم گیری موثر و حل مسئله حیاتی است، تأثیر بگذارد و همچنین می تواند بر روابط بین فردی و سلامت روان کلی افراد تأثیر بگذارد و بر بهره وری و رضایت آنها در محیط کارنیز تأثیر گذار باشد. اگر فکر می کنید در محل کار از نظر عاطفی دستکاری  می شوید، این پنج استراتژی را برای محافظت از خود در محل کارتان امتحان کنید.

سارا، یکی از مشتریان سابق من، یک حرفه ای با تجربه بود که به خاطر فداکاری و اخلاق درکارش معروف بود. مدیر او یک داستان از مبارزات شخصی خود را با حجم بالای کار، تعریف کرد و به طور ضمنی گفت که اگر سارا کار بیشتری انجام دهد، در عین حال که وفاداری و تعهد واقعی خود را به تیم نشان می‌دهد،       می تواند بر مدیران نیز تاثیر بگذارد. سارا علاوه بر احساس گناه و استرس، احساس تعهد بیشتری داشت. او احساس می کرد که در موقعیتی دستکاری شده است که در آن نه گفتن یک خیانت و عدم تعهد به نظر می رسد، حتی اگر حجم کار اضافی بر رفاه او و حتی کارهای قابل تحویل او تأثیر بگذارد.

همانطور که سارا این موضوع را با من در میان می‌گذاشت، یک حقیقت تکان دهنده پدیدار شد: هوش عاطفی بالا گاهی اوقات می‌تواند یک شمشیر دولبه باشد و در عین اینکه او را به یک رهبر دلسوز تبدیل می کند، می تواند او را به یک هدف آسیب‌پذیر برای دستکاری عاطفی تبدیل کند.

مانند هر جنبه دیگری از زندگی، محل کار مملو از تعاملات عاطفی است. هوش عاطفی توانایی درک و مدیریت احساسات خود و دیگران، می‌تواند نیروی خوبی باشد برای مکالمات همدلانه و درک دیگران و هدایت آنها. با این حال، همان ویژگی هایی که هوش عاطفی را ارزشمند می کند، می تواند برای دستکاری عاطفی نیز مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا، نحوه شناسایی، پیشگیری و مدیریت دستکاری عاطفی در محل کار را مورد بحث قرار خواهیم داد.

شناخت دستکاری عاطفی

افراد با هوش عاطفی بالا ممکن است بتوانند آسیب پذیری ها و ناامنی های دیگران را تشخیص دهند و از آنها سوء استفاده کنند. در حالی که اکثریت ممکن است از این درک برای اهداف حمایتی استفاده کنند، افراد می‌توانند از آن به عنوان سلاح استفاده کنند و باعث ایجاد احساس گناه، ترس یا تعهد شوند. آن‌ها ممکن است وقتی با علایقشان همسو می‌شود، همدلی نشان دهند و هاله‌ای از درک و شفقت را ایجاد کنند و در نتیجه احساس امنیت روانی ایجاد کنند، همانطور که مدیر سارا انجام داد.

تحقیقات نشان داده است که دستکاری عاطفی می تواند به طور قابل توجهی بر رفاه و بهره وری افراد تأثیر بگذارد. می تواند به طور سیستماتیک بر کنترل شناختی که برای تصمیم گیری موثر و حل مسئله حیاتی است تأثیر بگذارد و همچنین می تواند بر روابط بین فردی و سلامت روان کلی افراد تأثیر بگذارد و بر بهره وری و رضایت آنها در محیط کار تأثیر بگذارد. در اینجا رایج ترین اشکال دستکاری هیجانی آورده شده است:

 

نمایش احساسی استراتژیک

دستکاری‌کنندگان ممکن است از نمایش‌های احساسی خود برای تغییر در تصمیم‌گیری‌ها، تأثیرگذاری بر پویایی گروه یا خود را به گونه ای دیگر جلوه دادن، استفاده کنند. این می تواند از نشان دادن خشم ، جلب حمایت یا نشان دادن غم و اندوه بیش از حد برای فرار از مسئولیت باشد.

به عنوان مثال، دکتر L، یک پزشک، در حال حاضر نسبت تعهدات کاری خود بی مسئولیت شده است. رئیس بیمارستان او که از بار کاری پزشکان آگاه است، یک سخنرانی صمیمانه در مورد اهمیت مراقبت از بیمار و مأموریت بیمارستان ارائه می کند. انگیزه اصلی رئیس این است که پزشکان را ترغیب کند تا ساعات بیشتری را صرف کنند.

 

نمایش احساسی استراتژیک

 

احساسات واقعی پنهان

دستکاری‌کنندگان اغلب احساسات و مقاصد واقعی خود را پنهان می‌کنند و خود را قابل اعتماد نشان می‌دهند یا با احساسات عمومی همسو می‌شوند. آن‌ها ممکن است داستان‌ها یا آسیب‌پذیری‌های شخصی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند تا بتواند ارتباط برقرار کنند، در حالی که از آن‌ها برای اعمال کنترل یا ابراز نگرانی یا همدلی استفاده می‌کنند و ظاهری از درک متقابل، ایجاد می‌کنند اما در واقع از آن برای سوءاستفاده از احساسات شما استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال، جیمز، یک مدیر ارشد، به طور مداوم حمایت خود را از تعادل بین کار و زندگی در جلسات تیم ابراز می کند و بر اهمیت آن برای رفاه کلی زندگی تأکید می کند. با این حال، پشت درهای بسته، او مرتباً تیمش را تحت فشار قرار می‌دهد که تا دیروقت کار کنند، و این نشان می‌دهد که کسانی که این قوانین را رعایت نمی‌کنند ممکن است در طول همکاری با عواقب عدم رعایت قوانین مواجه شوند.

احساسات واقعی پنهان شده

 

انگیزه های نامحسوس

ویژگی بارز دستکاری هیجانی هدایت افراد به سمت تصمیماتی است که ممکن است به نفع آنها نباشد. در محل کار، این معمولا به دو صورت ظاهر می شود. مدیر شما ممکن است به بهانه اینکه شما را به سمت برتری سوق می دهد، حجم کاری بسیار زیاد با مهلت های غیرممکن را تعیین کند، اما در نهایت شما را برای شکست آماده می کند. یا ممکن است بازخورد مبهم یا متناقضی ارائه دهند که شما را در حالت عدم قطعیت نگه می دارد و ارزیابی موثر عملکردتان را برای شما دشوار می کند.

برای مثال، ریچل، یکی از رهبران تیم، به مارک پیشنهاد می کند که انجام یک پروژه خاص برای حرفه او عالی است. چیزی که مارک نمی‌داند این است که این پروژه سابقه مشکلاتی دارد و مشخص است که بیش از ارزش آن مشکل دارد. انگیزه ریچل برداشتن بار پروژه مشکل ساز از روی دوش خودش است، اما او آن را به عنوان یک فرصت برای مارک در نظر می گیرد.

 

انگیزه های ظریف

چگونه با دستکاری عاطفی مقابله کنیم؟

اگر فکر می کنید در محل کار از نظر عاطفی دستکاری می شوید، این پنج استراتژی را برای محافظت از خود و محل کارتان امتحان کنید.

  • به احساسات خود اعتماد کنید.

شهود اغلب اولین خط دفاع شماست. با گذشت زمان، غرایز خود را از طریق تجربیات و مشاهدات تقویت کرده اید. اگر چیزی ناخوشایند است یا باعث می شود که شما احساس ناراحتی طولانی مدتی داشته باشید، این احساسات را نادیده نگیرید. ضمیر ناخودآگاه شما ممکن است نشانه‌ها یا ناسازگاری‌های ظریفی را دریافت کند که ذهن خودآگاه شما هنوز آنها را پردازش نکرده است.

آدام گرانت در کتاب خود ببخش و بگیر، افراد را به عنوان بخشنده، گیرنده یا تطبیق دهنده دسته بندی    می کند. گیرندگان اغلب منافع خود را در اولویت قرار می دهند و می توانند منابع دستکاری عاطفی باشند. بخشندگان بیشتر نوع دوست هستند، در حالی که هدف تطبیق دهندگان برقراری تعادل بین دادن و گرفتن است. اعتماد به قلب شما ، می تواند به شما در تشخیص این انواع کمک کند، به خصوص تشخیص اینکه چه زمانی ممکن است یک فرد گیرنده از تاکتیک های دستکاری استفاده کند.

به عنوان مثال، در یک جلسه تیمی، یکی از همکاران بیش از حد شما را تحسین می کند. بعداً درخواست لطفی می کنند که از سیاست های شرکت منحرف می شود. آنها از شما می خواهند که به خاطر ستایشی که قبلاً از شما کردند، آنها را جبران کنید.

از خود بپرسید: چرا این تعامل باعث ناراحتی من می شود؟ آیا رفتار یا درخواست آنها با تعاملات قبلی ناسازگار یا ناهماهنگ است؟ با بخشنده ها، گیرنده ها یا تطبیق دهنده ها، مطابقت دارد؟

به جای تسلیم فوری به درخواست، کمی مکث کنید، برای پردازش اطلاعات زمان بخرید و تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید.

  • به دنبال دیدگاه های بیرونی باشید.

گاهی اوقات، قرار گرفتن در انبوه چیزها می تواند قضاوت ما را تیره و تار کند و عینیت ما را مبهم کند. وقتی شک دارید، به همکاران، مربیان یا دوستان قابل اعتماد تکیه کنید. به اشتراک گذاشتن تجربیات و جستجوی بازخورد می تواند دیدگاه تازه ای را ارائه دهد و به شما کمک کند تا نیت واقعی را از تاکتیک های دستکاری تشخیص دهید.

به عنوان مثال، یکی از اعضای تیم اغلب با درخواست های احساسی به شما مراجعه می کند. آنها برای دومین یا شاید سومین بار در ساعات پایانی روز جمعه به شما مراجعه می کنند و در مورد حجم کاری بسیار زیاد خود صحبت می کنند و از شما می پرسند که آیا می توانید بخشی از آن را در آخر هفته انجام دهید، به این معنی که شما آخرین امید آنها برای تسکین هستید.

از خود بپرسید: آیا من به شدت عاطفی درخواست واکنش نشان می دهم یا اینکه شایستگی واقعی دارد؟ چگونه اغلب این اتفاق می افتد؟ کسی که هیچ نگرانی عاطفی ندارد چگونه به این وضعیت نگاه می کند؟

با یک مربی یا همکار مورد اعتماد صحبت کنید. این فرصتی برای «با صدای بلند فکر کردن» است، یک استراتژی بازخوردی که می تواند به شما کمک کند، وضعیت خود را با وضوح بیشتری پردازش کنید.

  • بر حقایق تکیه کنید.

دستکاری های عاطفی اغلب احساسات را تقویت می کنند تا استدلال منطقی و تفکر انتقادی را تحت الشعاع قرار دهند. این تاکتیکی است که بر روی واکنش‌های احساسی طبیعی ما کار می‌کند و به طور بالقوه توانایی ما را برای دیدن عینی موقعیت‌ها مختل می‌کند. هنگامی که خود را تحت تأثیر این روش می بینید، بسیار مهم است که تمرکز خود را به قلمرو حقایق و شواهد برگردانید. این تغییر مستلزم پرسش فعال و ارزیابی انتقادی وضعیت بر اساس داده های سخت، شواهد ملموس و سازگاری واقعی است. تکیه بر حقایق کمک می‌کند تا اطمینان حاصل شود که پاسخ‌های شما در واقعیت تثبیت می‌شوند و احتمال اینکه شما توسط روایت‌های احساسی متقاعدکننده دستکاری شوید، کمتر می‌شود.

برای مثال، تصور کنید یکی از اعضای تیم توضیحی صمیمانه برای تاخیر در بخشی از پروژه ارائه می دهد. در حالی که در ابتدا واقعی به نظر می رسد، متوجه می شوید که برخی از جزئیات، اغراق آمیز یا متناقض به نظر می آیند. همکار شما داستان پیچیده‌ای در مورد چالش‌های شخصی می‌بافد و به طور نامحسوس به این موضوع اشاره می‌کند که با حمایت بیشتر شما یا تیم می‌توان از این مسائل جلوگیری کرد. آنها ممکن است در تلاش برای برانگیختن همدردی باشند تا مسئولیت را از روی دوش خود بردارند.

از خود بپرسید: چه شواهد محکمی ادعای آنها را تأیید می کند؟ آیا در توضیح آنها تناقض وجود دارد؟ آیا من تصمیم خود را بر اساس حقایق قابل تأیید می گیرم یا عمدتاً بر اساس واکنش احساسی خود به توضیح آنها؟

در برابر انگیزه فوری برای همدردی یا قضاوت اعضای تیم مقاومت کنید. در عوض، جدول زمانی پروژه را به طور روشمند مرور کنید، ارتباطات قبلی را بررسی کنید و سابقه عملکرد آنها را در شرایط مشابه ارزیابی کنید. این رویکرد واقعی، به شما این امکان را می‌دهد که دیدگاهی متعادل‌تر و عینی‌تر شکل دهید و احساسات را از ارزیابی حرفه‌ای جدا کنید.

  • جدایی عاطفی را تمرین کنید.

در حالی که احساسات بخشی جدایی ناپذیر از تعامل انسانی است، لحظاتی وجود دارد که جدا شدن از احساسات، برای دیدن واضح تر چیزها مفید است. جدایی عاطفی تلاشی آگاهانه برای مدیریت واکنش عاطفی ما به یک موقعیت است. این به معنای سرد بودن یا بی توجهی نیست، بلکه به معنای نگاه کردن به موقعیت ها از نقطه نظر خنثی است. هدف، حفظ فاصله عاطفی است که امکان فرآیند تصمیم گیری را فراهم می کند که تحت تأثیر جذابیت های احساسی قرار نگیرد.

به عنوان مثال، تصور کنید که در حال مذاکره هستید که در آن یک همکار از روابط شخصی برای تأثیرگذاری بر نتیجه استفاده می کند، شاید با به اشتراک گذاشتن یک داستان شخصی تأثیرگذار. آنها ممکن است شرح مفصلی از یک بحران خانوادگی که با آن روبه رو هستند را به اشتراک بگذارند و تأکید کنند که چگونه نتیجه این مذاکره می تواند تسکین مورد نیاز را برای آنها فراهم کند تا شرایط را به نفع خود تغییر دهند.

از خود بپرسید: آیا من بر اساس محتوای احساسی داستان آنها واکنش نشان می دهم یا تمرکز خود را بر شرایط و اهداف واقعی مذاکره حفظ می کنم؟ اگر این تأثیرات عاطفی را کنار بگذارم و صرفاً بر جنبه های عینی سناریو تمرکز کنم، واکنش من چگونه ممکن است تغییر کند؟

در آن لحظه وارد فرآیند ذهن آگاهی شوید. نفس عمیق بکشید و از نظر ذهنی از موقعیت عقب نشینی کنید. جنبه عاطفی آنچه ارائه می شود را بپذیرید، اما آگاهانه تصمیم بگیرید که بر هدف اصلی مذاکره تمرکز کنید. مذاکره برای ایجاد آرامش برای همکار شما نیست، بنابراین نباید نتیجه جای خود را به این ملاحظات بدهد. این تغییر ذهنی می تواند به شما کمک کند به جای واکنش عاطفی، از موضع بی طرفی آگاهانه پاسخ دهید.

  • مرزها را تعیین کنید.

یکی از مؤثرترین راه‌ها برای محافظت در برابر دستکاری عاطفی، ایجاد پیشگیرانه مرزهای روشن و محکم است. با تعریف و بیان اینکه کدام رفتارها و تعاملات برای شما قابل قبول و معقول است (و کدام غیر قابل قبول است)، معیاری را برای نحوه رفتار تعیین می کنید. این وضوح نه تنها به عنوان سپری در برابر دستکاری احتمالی عمل می کند، بلکه باعث ایجاد یک محیط حرفه ای شفاف و محترمانه می شود. اگر دیگران مرزهای شما را درک کنند، احتمال کمتری وجود دارد که تصور کنند شما به خاطر آنها از آن مرزها عبور خواهید کرد.

به عنوان مثال، موقعیتی را در نظر بگیرید که در آن مدیر شما به طور منظم مشکلات شخصی را در میان می‌گذارد، و به طور نامحسوس اشاره می‌کند که باید ساعات کاری خود را افزایش دهید تا نیازهای او را برآورده کنید.

از خود بپرسید: آیا این درخواست، مرزهای حرفه ای من را نقض می کند؟ آیا من به طور ناخواسته مجبور می شوم از نقش شغلی خود عبور کنم؟

یک گفتگوی صریح و محترمانه با مدیر خود آغاز کنید. وضعیت آنها را تایید کنید، اما مرزهای حرفه ای خود را نیز به وضوح بیان کنید. برای مثال، ممکن است بگویید: «در حالی که چالش‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو هستید را درک می‌کنم و با آنها همدلی می‌کنم، باید بین وظایف حرفه‌ای و زمان شخصی‌ام تعادل برقرار کنم. بیایید راه‌حل‌های جایگزینی را بررسی کنیم که منجر به برد برای هر دوی ما شود، مانند منابع اضافی یا پشتیبانی.»

 

هر چقدر هم که ظریف باشد، دستکاری عاطفی می تواند اعتماد، اطمینان و روحیه ای را که برای ایجاد آنها سخت تلاش کرده اید، از بین ببرد. شناسایی، پیشگیری و برخورد با آن در محل کار، اقدامی از روی هوشیاری، شجاعت و اقدام قاطع است. با تقویت انعطاف‌پذیری خود در برابر این چالش‌های پنهان، نه تنها رفاه خود را حفظ می‌کنید، بلکه محل کار حامی تر و ایمن‌تری را نیز به وجود می آورید.

 

منبع: by Luis Velasquez

ترجمه شده در واحد نوآوری و بهبود TMB

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.