14 روش برای ارتقای کیفیت روابط حرفهای
توانمندیها و شایستگیهای اجتماعی و هیجان، از عوامل تعیینکننده و تاثیرگذار بر کیفیت روابط اجتماعی به شمار میرود. برنامههایی که بر شایستگیهای هیجانی تاکید میکنند، مانند برنامه ارتقای استراتژیهای تفکر، نشان میدهد که آموزش مهارتهای هیجانی بر سازش اجتماعی و کیفیت روابط موثر است. خاستگاه نظری این دسته پژوهشها هوش هیجانی است. هوش هیجانی عبارت است از ظرفیت ادراک، ابزار، شناخت، کاربرد و اداره هیجانها در خود و دیگران.
به طور خیلی ساده، میتوانیم بگوییم که هوش هیجانی، توانایی کشف و مدیریت احساسات خود و دیگران است. افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، درک درستی از عواطف خود دارند و به همین دلیل میتوانند خود را در موقعیت دیگران قرار دهند و احساسات آنها را درک کنند. در نتیجه، این آگاهی منجر به تعاملات اجتماعی بهتر خواهد شد. علاوه بر این، فردی که هوش هیجانی بالایی دارد قادر است عکسالعملهایی را در افراد ایجاد کند که مطابق با خواستههای اوست.
افزایش نرخ مشکلات روحی از قبیل افسردگی و تنهایی که بخشی از آن مربوط به شرایط فعلی کشور و البته جهان میشود، میتواند فرصتی برای رهبران باشد تا هوش هیجانی را خیلی جدیتر از گذشته مدنظر قرار دهند. براساس یافتههای یک پروژه پژوهشی گوگل با عنوان "پروژه ارسطو"، تیمی که میخواهد عملکرد بالایی داشته باشد به سه چیز نیاز دارد: 1) آگاهی بالا از اهمیت تعاملات اجتماعی یا به عباتی "حساسیت اجتماعی"، 2) محیطی که هر فرد به اندازه کافی حق صحبت کردن داشته باشد و 3) امنیت روانی که به فرد این آرامش خاطر را بدهد که میتواند بدون نگرانی نظر خود را بیان کند. بکار بستن این سه نکته نیازمند رهبری است که هوش هیجانی بالایی داشته باشد.
نتایج یک پژوهش نشان میدهد که اگر کارمندان احساس کنند سازمانشان برای آنها اهمیت قائل است:
- 10 برابر بیشتر، شرکت خود را به عنوان محیطی مناسب برای کار کردن معرفی میکنند.
- 9 برابر بیشتر احتمال دارد که 3 سال یا بیشتر در کار خود بمانند.
- 7 برابر بیشتر حس مشارکت در کار را دارند.
- 4 برابر کمتر احتمال اضطراب و افسردگی دارند.
باتوجه به این آمار و ارقام که همگی تاییدکننده نقش مهم هوش هیجانی در ارتقاء تعاملات فردی و کاری هستند.
سوال اینجاست که چرا هوش هیجانی اینقدر اهمیت دارد؟
درست مانند هرم نیازهای مازلو، زمانی که انسان نیاز به غذا، آب و پناهگاه را برطرف میکند، به دنبال پذیرفته شدن میگردد. سپس، نوبت به یادگیری میرسد. چنین فردی در نهایت میخواهد رشد کند و به بهترین شکل خودش تبدیل گردد. مدیرانی که هوش هیجانی بالایی دارند قادر هستند حس پذیرفته شدن، یادگیری و رشد را در بین اعضای تیم کاری خود به وجود آورند.
انقلاب صنعتی نیازمند کارگران قدرتمند بود. عصر اطلاعات به نیروهای دانشمند نیاز داشت. آینده کاروکسب نیازمند نیروهایی است که هوش هیجانی بالایی داشته باشند. در دنیایی که هر روز تکنولوژیهای جدیدتری به بازار عرضه میشود، مهارتهای انسانی تبدیل به مزیت رقابتی نیروها و سازمانها شدهاند. تکنولوژی به ما کمک میکند که کارهایی را که در آنها خوب نیستیم یا برایمان خطرناک است، به دستاوردهای تکنولوژیک بسپاریم تا برایمان انجام دهند و به همین دلیل ما زمان و ظرفیت بیشتری در اختیار داریم که به احساسات یکدیگر توجه کنیم. امروزه بیش از هر زمان دیگری مشخص شده است که حرفهای بودن به معنای سرد و خشک بودن نیست. مرزهای بین کار و زندگی هرچه بیشتر در حال از بین رفتن هستند و این یعنی اینکه احساسات با ما در حال سفر کردن هستند. نمیتوانیم شادی یا عصبانیت کاری خود را در محل کارمان بگذاریم و به خانه برویم.
در گذشته، ارتباط کارمند با کارفرما به شدت تراکنشی بود. اما امروزه این ارتباط به کلی تغییر کرده است و عناصر انسانی بسیاری به آن اضافه شدهاند. به همین دلیل مدیر باید آشنایی بسیار بیشتری با ابعاد عاطفی زندگی کارمندان خود داشته باشد. برای مثال مجموعه هیلتون بخشی از هزینه فرزندخواندگی کارمندان خود را متقبل میشود یا فیسبوک در صورت فوت یکی از اعضای خانواده نیروهای خود، تا 20 روز به آن فرد مرخصی با حقوق میدهد. توجه به احساسات کارمندان در تمام گروههای سنی اهمیت دارد، اما در مورد دهه هفتادی ها این موضوع خیلی مهمتر است. پژوهشها و نظرسنجیهای مختلف حاکی از این نکته مهم هستند که این نسل به شدت در برابر حس تنهایی و افسردگی آسیبپذیر است و پتانسیل بسیار بالاتری برای گرفتار شدن در دام اختلالات روحی و روانی را دارد. از اینرو، آینده کاروکسب که خواسته یا ناخواسته با این نسل سروکار دارد، در گرو توجه بسیار زیاد به هوش هیجانی است.
اما در مسیر ارتقای کیفیت ارتباطات عوامل دیگری در کنار هوش هیجانی نیز اثرگذار است. در ادامه ۱۴ روش دیگر برای ارتقای کیفیت روابط را مرور میکنیم:
14 روش برای ارتقای کیفیت روابط حرفه ای:
شبکهسازی با افرادی که به ارزشهای پایبندند
روابط عمیقْ فرصتهایی برای ارتقای شبکهی شما به وجود میآورند. مطالعات نشان دادهاند که خرید از یک کمپانی محلی میتواند ثروت را دوباره با سرعت بیشتری به همان جامعه تزریق کند. همین درمورد شبکه نیز صدق میکند. تمرکزتان بر ایجاد و پرورش روابطتان با کاروکسبهایی باشد که به ارزشهای مشابه با شما پایبندند.
کنجکاویتان از هویت کاری فراتر رود
روابط قوی میتوانند بر افراد و پیامدها تاثیر مثبت داشته باشند. برای ارتقای کیفیت روابط باید حواسمان باشد که خودِ واقعی افراد را بپذیریم نه هویتی که بر سر کار دارند. رهبران باید کنجکاویشان را از حیطهی کاری فراتر ببرند و انسانیت افراد را ببینند. وقتی از آدمها بخواهیم که با هویت کاملشان سر کار بیایند، همگام با آنها یاد میگیریم و رشد میکنیم.
فعالانه گوش دهید
گاهی چنان هیجان بیان نکتهی بعدی را داریم که از ارزش گوش دادن فعالانه غافل میمانیم. روابط باید یک سرمایهگذاری 50-50 بین طرفین باشند. یکی از راههایی که به وسیلهی آن میتوان نشان داد که برای طرف مقابل ارزش قائلید این است که به همان اندازهای که صحبت میکنید، به حرف او گوش دهید. گوش دادن فعالانه نیازمند کنشهایی چون زبان بدن و تصدیق و تشویق است.
سعی کنید بلافاصله با دیگران جوش بخورید
هنگامی که در دنیای کاروکسب به ایجاد روابط مشغول هستید، زمان جزو آن دسته از ملزوماتی است که نادر است. اگر بنا به ادامهی روابط باشد، باید مهارت جوش خوردن سریع با آدمها را فرابگیرید. رهبران باید پیش از آنکه طرف مقابل را ببینند، تا جای ممکن درمورد او بدانند. فهمیدن عادتها، خلق و خوها و ارزشهای طرف مقابل یک مزیت محسوب میشود.
تمرکزتان را بر علایق آنها بگذارید
ضروری است که به منظور تسریع کردن فرایند ایجاد اعتماد، تمرکزتان بیشتر روی علایق طرف مقابل باشد تا خودتان. این کار کیفیت رابطه را قویتر میکند و نشان میدهد که رابطه براساس رویکردها و علایق خودخواهانه نیست.
برای ژرفتر کردن حد درک، از خود فروتنی نشان دهید
فروتن باشید. این قبل از همه به این معناست که باید با خودتان روراست باشید. سپس، توانایی منحصربهفردتان در گوش سپردن به نقطهنظر فرد مقابل، با هدف درک کردن او، را نشان دهید. وقت گذاشتن برای گوش دادن صمیمانه به حرفهای دیگران سخت است اما چیزی است که در خاطر آنها مینشیند. آنها این رفتار را به شکل مثبتی به یاد خواهند داشت و هرچقدر که رابطه جلوتر برود، به شما بیشتر اعتماد خواهند کرد.
جهت ارتقای کیفیت روابط، انسان درون را در معرض دسترس دیگران بگذارید
امروزه رابطه ایجاد کردن با مشتریان و افراد داخل سازمان نیازمند این است که با مکالمات شفاف به دیگران نشان دهید که در باطن شما به عنوان یک رهبر چه میگذرد. افراد برایشان مهم نیست که چه دستاوردهایی دارید. افراد خواهان ایناند که پیش از ارئهی راهحل با تکصدای سازمان روبرو شده و آن را به خوبی درک کنند.
هر روز به اعتمادپذیری خوا بیافزایید
روابط عمیق، چه شخصی و چه حرفهای، همواره بر پایهی اعتماد هستند و اعتماد نیز تنها درصورتی به دست میآید که در گذر زمان چیزی جز حقیقت در میان طرفین نباشد. رهبران باهوش میدانند که آدمها با توجه به میزان اعتمادی که ایجاد کردهاند از آنها خرید میکنند یا به آنها میپیوندند.
نقاط ضعف خود را بشناسید و نقاط قوتتان را مستحکم کنید
آدمها برخلاف روابط شخصیشان، معمولاً در روابط کاری حسابی محتاط عمل میکنند تا مبادا کسی با دیدگاه منفی به آنها ننگرد. افراد معمولاً سر کار وقت زیادی را پای پنهان کردن ضعفها و اشتباهات میگذارند در حالی که باید به رشد نقاط قوت و استعدادهایشان بپردازند. در روابط مطلوب نقاط ضعف طرفین پذیرفته میشود و به همین خاطر هم هست که رهبران باید در مواجهه با طرف مقابل شفاف عمل کنند.
با روشهای معقول در صنعت خود ارتباط برقرار کنید
استانداردها و سازوکارهای معمول در صنعتتان را بشناسید و طبق همانها عمل کنید. برخی از صنایع وابستهی ارجاعاتی هستند که در تعاملات آنلاین رخ میدهد. دیگر صنایع از طریق شبکههای اجتماعی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. پلتفرم مناسب را بشناسید و سپس برای حفظ ارتباط به صورت منتخب روی همان پلتفرم نظر بدهید یا مطلب بگذارید.
با ثابتقدمیْ قدردانی خود را اعلام کنید
ثابتقدمی یکی از جنبههای ایجاد روابط پرمعنا است که اغلب نادیده گرفته میشود. ما در گذر زمان برای چیزهایی که برایمان ارزش دارند، وقت میگذاریم. اگر کیفیت روابط در دنیای کاروکسب برایمان ارزشمند هستند، باید در آنها ثابتقدم باشیم. ثابتقدم بودن شما به طرف مقابل رابطه میفهماند که برایش ارزش قائلاید و به این ترتیب رابطه پرمعناتر میشود.
بفهمید چه چیزی باعث جان گرفتن آدمها در سر کار و در خانه میشود
مرز بین خانه و کار اکنون مبهم است. این به این معناست که باید تیمتان را در هر دو میدان به خوبی بشناسید. اینکه بدانید چه چیزی به آنها انگیزه میدهد کاملاً ضروری است. امروزه بیش از هر زمان دیگری مهم است که ارزشهای آنها با مقصود اصلی شرکت همراستا باشد. لوب مطلب این است که برای ارتقای کیفیت روابط تیمتان را بشناسید.
با یک لبخند خود را زیبنده کنید
هر روز در محل کار با یک لبخند رفت و آمد کنید. پس از آن خواهید دید که بسیاری از افراد رفتاری دوستانهتر با شما خواهند داشت یا خودشان نیز با یک لبخند از شما پذیرایی خواهند کرد. چرا؟ چون نورونهای قرینهی آنها به لبخند شما واکنش نشان خواهند داد. به لطف قانون تقابل فرد مقابل نیز احساس نیاز میکند که به شما لبخند بزند تا بیادبی نکرده باشد.
اغلب در روابط کاری صحبتهای رک و بیپردهی بیشتری نسبت به روابط شخصی وجود دارد. رهبران میتوانند با شناسایی سخنان خشنی که با نیت خیر بیان شدهاند، برای گفتگوها آماده شوند. این حرفها را یک حملهی شخصی به شخص خود تلقی نکنید. درعوض، آن را بازخوردی در نظر بگیرید که میتواند منجر به رشد شود.
نظرات رک و بیپرده را غنیمت بشمارید
اغلب در روابط کاری صحبتهای رک و بیپردهی بیشتری نسبت به روابط شخصی وجود دارد. رهبران میتوانند با شناسایی سخنان خشنی که با نیت خیر بیان شدهاند، برای گفتگوها آماده شوند. این حرفها را یک حملهی شخصی به شخص خود تلقی نکنید. درعوض، آن را بازخوردی در نظر بگیرید که میتواند منجر به رشد شود.