قیمت گذاری محصولات صادراتی
تصمیماتی که یک سازمان در زمینه قیمت گذاری اتخاذ می کند، از اهمیت بالایی برخوردار هستند زیرا تأثیر مستقیمی روی درآمد آن دارند. با توجه به محیط در حال تغییر بازارهای امروزی، گرفتن این تصمیمات کار آسانی نیست. قیمت گذاری محصولات صادراتی به محصولاتی اشاره دارد که در یک کشور ساخته و در یک یا چند کشور دیگر به مشتریان فروخته می شوند. در چنین شرایطی، موضوع قیمت گذاری پیچیده تر از قبل نیز می شود زیرا لازم است شرایط بازارهای خارجی و تفاوت های آنها از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و سیاسی را نیز مورد نظر قرار داد. در اینجا قصد داریم به مرور برخی از ادبیات تحقیق صورت گرفته در این زمینه بپردازیم.
آرگوسیلیدیس و ایندوناس، 2010
این دو محقق با استفاده از مفهوم بازاریابی رابطه ای (Relational Marketing)، به بحث درباره این نکته پرداختند که قیمت گذاری محصولات صادراتی باید به محرک های ارزش آفرین برای مشتری توجه کند. این تلاش باید به طور خاص بر توسعه هرچه بیشتر اعتماد بلند مدت در رابطه بین مشتری و شرکت تأیید داشته باشد. بنابراین استفاده از مفهوم قیمت گذاری رابطه ای توسط صادرکنندگان، به آنها اجازه می دهد که به راحتی رضایت مشتری را ارتقاء بخشند و اطلاعات لازم را از طریق واردکنندگان جمع آوری کنند.
گریفیث و یالچینکایا، 2010
ای دو در پژوهش خود درباره قیمت گذاری محصولات صادراتی، دیدگاه منبع- محور را اساس کار خود قرار دادند. بر اساس این دیدگاه، تفاوت در منابع ارزشمند، کمیاب و غیر پایدار به ایجاد مزیت رقابتی کمک می کند و این در نهایت به علمکرد بهتر شرکت می انجامد.
در ارتباط با قیمت گذاری محصولات صادراتی، دو سطح از منابع مرتبط با مزیت رقابتی وجود دارند: منابع کشور و منابع سازمان. در مورد منابع کشور باید اظهار داشت که برخی از آنها مانند سیستم آموزش پیشرفته، زیرساخت های قوی برای بازاریابی، بهره وری بالای نیروی کار و... نقش بسیار مهمی در پایین آمدن هزینه بازاریابی دارند و زمانی که هزینه بازاریابی پایین بیاید، شرکت می تواند محصول خود را با قیمتی پایین تر یا کیفیتی بالاتر از رقبا عرضه کند. عوامل اجتماعی، حقوقی و سیاسی نیز که بر فعالیت های اقتصادی تأثیر می گذارند از جمله همین منابع هستند. دسته دوم منابع یک سازمان هستند که شامل توانایی بازاریابی و توانایی عملیاتی آن سازمان می شوند. هرچقدر این توانایی ها بالاتر باشند، شرکت می تواند در اتخاذ قیمت های رقابتی تر برای محصولاتش بهتر عمل کند.
هالتمن، رابسون و کاتسیکیس، 2009
یکی از دیدگاه های رایج در زمینه تصمیمات استراتژی قیمت گذاری که پایه نظری بسیاری از تحقیقات را شکل می دهد، تئوری احتمال وقوع (Contingency theory) است. دلیل استفاده از این تئوری کاملاً مشخص است. هر استراتژی که اجرای آن تحت تأثیر عوامل محیطی باشد، با احتمالاتی در وقوعش مواجه است. بنابراین ارتباط بین استراتژی بازاریابی و عملکرد صادرات به محیطی درونی و بیرونی یک سازمان بستگی دارد. در این دیدگاه سه نوع متغیر وجود دارد: متغیرهای احتمالی، متغیرهای واکنشی و متغیرهای عملکردی. در بستر قیمت گذاری محصولات صادراتی، متغیرهای احتمالی به عوامل محیطی و سازمانی مرتبط با استراتژی قیمت گذاری (مانند حمایت دولت، اندازه شرکت) اطلاق می شوند. منظور از متغیرهای واکنشی، استراتژی ها و اقدامات در زمینه قیمت گذاری محصولات صادراتی (مانند روش قیمت گذاری، رویکرد قیمت گذاری و...) است و متغیرهای عملکردی، سنجش مشخص عملکرد صادرات (مانند میزان فروش، سهم بازار و ...) را شامل می شوند.
سبز باشید