موسسه Thinkers50، معتبرترین موسسه‌ای است که در هر سال به رتبه‌بندی خلاق‌ترین و تاثیرگذارترین متفکرین دنیا در حوزه‌های مدیریت و اقتصاد می‌پردازد. موسسه Thinkers50، مایکل پورتر استاد دانشکده کار و کسب هاروارد را به عنوان برجسته ترین متفکر در حوزه تجارت نام برده است. رده بندی انجام گرفته توسط این موسسه به همت شرکتی صاحب نام در حوزه مشاوره تجاری با مدیریت استورات کرینر و دس دیرلاو دو تن از مشاوران، مولفین و مربیان برجسته حوزه کار و کسب در بریتانیا انجام گرفته است. این فهرست که نخستین شماره از آن در سال 2001 منتشر شد؛ با عنوان برندگان اسکار مدیریت شناخته میشود. 
Thinkers50 از مایکل پورتر 69 ساله با عنوان پدر دانش مدرن استراتژی تجاری یاد کرده است. وی مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک را از دانشگاه پرینستون و کارشناسی ارشد  مدیریت  ام بی ای و دکترای اقتصاد کار و کسب را از دانشگاه هاروارد اخذ کرد. او در تمام مراحل تحصیلی شاگردی نمونه  و برجسته بود. درسال 1981 در 34 سالگی به درجه استادی در دانشگاه هاروارد نائل شد. او یکی از چهار استاد دانشگاه با این عنوان در سابقه 100 ساله هاروارد بود.
پورتر در زمینه مفاهیم و موضوع هایی همچون استراتژی، راهبرد رقابتی، مزیت رقابتی، زنجیره ارزش، و مزایای رقابتی ملل شهره آفاق است و یک متفکر با نفوذ محسوب می شود. او در این حوزه ها برای بنگاههای اقتصادی و حکومت های متعددی در سراسر جهان سخن گفته و مشاوره داده است. 
از دیدگاه پورتر اساس استراتژی این است که چه کارهایی را نباید انجام بدهیم، طبق تعریف من پرویز درگی نیز مفهوم استراتژی این است که چه کارهایی انجام بدهیم و چه کارهایی انجام ندهیم. از نظر وی استراتژی، تعریف محدوده‌ای است که یک شرکت می‌خواهد در آن، منحصر به فرد باشد. نخستین نکته در استراتژی این است که: شما نمی‌توانید برای همه کس، همه چیز باشید. اگر هدف شما چیزی غیر از سودآوری باشد (بزرگ بودن، رشد سریع، رهبر و پیشتاز تکنولوژی بودن)، دیر یا زود جایی سرتان به سنگ خواهد خورد. یکی از شناخته شده ترین الگوهای موجود در زمینه رقابت و استراتژی رقابتی، مدل نیروهای پنج گانه رقابتی است. 
 مدل نیروهای پنج گاه رقابتی پورتر تا به امروز در مراکز معتبر آموزشی تدریس میشود. مايكل پورتر اين پنج عامل را در تجزيه و تحليل صنعت لازم مي‌داند. تاثير و تاثر اين پنج عامل بر روي يكديگر ماهيت و يا شدت رقابت در صنعت را مشخص مي‌نمايد. اين قدرت جمعي نيروها است‌كه ظرفيت سودآوري‌نهايي يك تجارت را معين مي‌نمايد. پورتر معتقد است‌كه تمامي شركت‌ها به دنبال سود هستند و عاملي كه ميزان سود را تعيين مي‌نمايد، عامل شدت رقابت است و اگر شدت رقابت مشخص باشد، سودآوري نيز مشخص مي‌گردد. در اين راستا وظيفه‌ي استراتژيست‌ها، جستجوي موضعي در صنعت است‌كه در آن ، شركت‌ها بتوانند در برابر اين نيروها از خود دفاع كرده و يا به نفع خود، بر آنها تأثير گذارند.
وی همچنین به همراه دکتر مارک کرامر مفهوم ارزش مشترک را مطرح ساختند. پورتر و کرامر میگویند که اگر شرکتها طوری ارزش اقتصادی خلق کنند که به چالشهای جامعه هم رسیدگی شود، این یعنی خلق ارزش مشترک و در نتیجه جامعه و کار و کسب با هم آشتی میکنند و این اعتماد از دست رفته بر میگردد. رويكرد ارزش مشترك موفقيت شركت را با پيشرفت اجتماعي پيوند مي‌زند.
 Thinkers50 بر اساس شاخصهای زیر نسبت به رتبه بندی برجسته ترین متفکران حوزه تجارت اقدام کرده است:
1.    انطباق ایده ها با شرایط حاکم
2.    میزان تحقیقات
3.    کم و کیف ارائه ایده ها
4.    قابلیت دسترسی و انتشار ایده ها
5.    چشم انداز جهانی
6.    اصالت ایده ها
7.    اثرگذاری ایده ها
8.    کاربردپذیری ایده ها
9.    امکان تجاری سازی
10.    قدرت الهام بخشی
در ادامه این یادداشت به معرفی ۱۰ تن از تاثیرگذارترین متفکران کار و کسب جهان میپردازیم. کسانی که با نوشته‌های خود دریچه تازه ای از تجارت نوین را به روی ما گشوده‌اند:
۱. مایکل پورتر
همانگونه که پیش تر ذکر شد، وی خالق چارچوب نیروهای پنج‌گانه است که رویکردی درخصوص استراتژی شرکتی است. اين تجزيه و تحليل دو كاربرد دارد:
1. چنانچه هنوز وارد صنعتی نشده باشیم مي‌توانيم در خصوص ورود و يا عدم ورود به صنعت با استفاده از این مدل تصميم‌گيري کنیم و اگر هم اینک مشغول کار در صنعتی هستیم میتوانیم با استناد به این مدل در مورد ادامه فعالیت و یا خروج از صنعت تصمیم بگیریم.
2. با استفاده از اين روش مي‌توانيم مناسب‌ترين و سودآورترين موقعيت را در صنعت شناسايي کنیم.

 
۲. کلایتون کریستنسن
کریستسنن کرسی استادی مدیریت کار و کسب در دانشکده مدیریت هاروارد و درجه تدریس در حوزه مدیریت فناوری و عملیات در دانشکده عمومی مدیریت را در اختیار دارد. وی بیشتر بخاطر مطالعه نوآوری در سازمانهای تجاری معروف شده است. اولین کتاب او مشکلات نوآوران بود که به بیان تفصیلی تئوری تکنولوژیهای در هم گسیخته پرداخت. وی نویسنده‌ی کتاب‌های پرفروشی از جمله معضل نواوران (The innovator`s dilemma) است. در این کتاب وی نشان می‌دهد که چگونه ممکن است شرکت‌هایی که بر ارائه محصولات سطح بالا به مشتریان سودآور خود تمرکز می‌کنند، به دلیل نوآوری‌های نامتعارف، رقبای جدیدشان (نوآورانی که مشتریان سطح پایین‌تر را هدف می‌گیرند که به دنبال محصولات ارزان‌ترند) از میدان به در می‌شوند.
 

ادامه این مطلب را فردا خواهیم خواند
 

سبز باشید