وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

10 فرمان برای تدوین مارکتینگ پلن 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

10 فرمان برای تدوین مارکتینگ پلن

يك طرح بازاريابي (Marketing Plan ) مي‌تواند بخشي از يك طرح کار و کسب(Business Plan) باشد که فرآیند تدوین آن شامل حركت از چشم‌انداز (Vision) به ماموريت (Mission) و به اهداف كلان (Goals) و به اهداف عيني (Objectives)، حتي تا برنامه‌اقدام افراد سازمان مي‌باشد.  برای هر مسیری که قرار است طی کنیم باید نقشه کاملی داشته باشیم و مارکتینگ پلن هم نقشه راه کار و کسب ما است که باعث می شود با دید بازتری وارد  دنیای اسرارآمیز تجارت شویم.
گذشته از این مفاهیم، فناوری آشکارا چهره بازاریابی را تا میزان زیادی دستخوش تغییر کرده است. در عصر پرهیاهوی رسانه‌ها، ما بی محابا و سرسری از مقابل تبلیغات عبور میکنیم و بی آنکه توجهی به آنها داشته باشیم یک گوشمان را در میکنیم و دیگری را دروازه. دیجیتالیسم، بسترهای لازم را برای گسترش بازاریابی دهان به دهان فراهم کرده است. اما چه بر سر مفهوم پرکاربردی مثل مارکتینگ پلن آمده است؟ آیا فناوری، طراحی بازاریابی را نیز دستخوش تغییر کرده است؟
در یک مورد تردیدی وجود ندارد: اصول اولیه هم‌چنان به قوت خود باقی مانده‌اند. بازاریابی نیز به همین ترتیب، هم‌چنان و بلکه بیش از گذشته، ما را به آگاهی، علاقه، و اعتماد دعوت می‌کند. بازاریابی، هم‌چنان مانند گذشته، نیازمند تعریف بازار هدف ؛ شناخت این بخش‌های خاص از بازار ؛ و دستیابی به آدم‌های مناسب با پیام‌های مناسب است. قیمت‌گذاری هم‌چنان مهم‌ترین پیام است، و کم‌ترین قیمت – مثل همیشه – لزوما بهترین قیمت نیست.
مورد دیگری که شکی در آن نداریم این است که: آمیخته بازاریابی، یا همان تاکتیک‌های مارکتینگ، به سرعت در حال تغییر هستند. به عصر دیجیتالیسم و مشتریان اجتماعی خوش آمدید.
و اما جایگاه طرح بازاریابی در عصر دیجیتالیسم کجا است؟ در ادامه به ۱۰  مورد از الزامات تدوین یک طرح بازاریابی اشاره میکنیم.
یک برنامه بازاریابی می‌تواند شامل موارد زیر باشد:


۱. بازار هدف
جملگی نخبگان و فعالین عرصه بازاریابی بر این باورند که راه اندازی یک کار وکسب و پیشبرد اهداف آن مستلزم گزینش دقیق‌تر و سنجیده‌تر بازار هدف است. تلاش برای فائق آمدن برکل بازار و اصطلاحاً بازارگشایی و تولید هرگونه محصول، تلاشی بیهوده است. در عوض باید دنباله‌روی استراتژی تمایز و انتخاب قسمتی متمرکز از بازار باشیم که قابلیت هدفگذاری را دارا باشد. درواقع به بیان دیگر،  استراتژی «خوشامد‌گویی به همه»، یک روش منسوخ بوده و به سهم بالاتر از بازار منجر نخواهد شد. بدين‌رو، انتخاب بازار هدف درست و تعامل با مشتريان براي اينكه هم آنها و هم شما به خوشحالي و خشنودي برسيد، ضروري است.
هر چه بهتر بازار هدف خود را تعریف کنیم، در بازاریابی عملکرد بهتری خواهیم داشت. کارشناسان توصیه می‌کنند یک مشتری هدف ایده‌آل را با تمام جزییات برای خود تعریف کنید. سعی نکنید رضایت همه را جلب کنید. در عوض، رضایت گروه خاصی از خریداران را جلب کنید که دارای مجموعه‌ی مناسبی از نیازها، عادات، موقعیت مکانی و غیره باشند.
۲. انتقال پیام و شناساندن
خلاصه‌ای از شعارهای اصلی تبلیغاتی، نقاط اصلی فروش، گزاره‌ی ارزش و غیره (می‌توانیم همه‌ی این‌ها را پیام‌رسانی بنامیم) است. همانطور که پیش‌تر در یادداشتها و یا کتابهای من پرویز درگی خوانده‌اید؛ بازاریابی عبارت است از کسب خشنودی مشتری به شیوه‌ای سودآور و به طور مستمر بهتر از رقبا، با تکیه بر سه کلمه‌ی شناسایی، شناساندن و خشنودی. که شناساندن با رساندن پیام از طریق کانالهای مختلف ارتباطی حاصل می‌شود.
۳. رسانه
مفهوم رسانه در حال حاضر تقریبا منحصر به رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی محتوا شده است. حالا بازاریابی قدمی رو به جلو گذاشته و مفاهیمی نظیر بازاریابی توزیع‌یافته، و تعامل واقعی در آن نمود یافته است؛ یعنی کاری فراتر از “‌ارسال محتوا و دعا به درگاه خدا برای نزول مشتری‌”‌. هم‌زمان که به این موضوع می‌اندیشید، به این مهم نیز فکر کنید که مشتریان بالقوه‌تان در چه جاهایی با پیام شما مواجه خواهد شد. چه کارهای دیگری نیز می‌توانیم انجام دهیم که آدم‌های مناسب بتوانند به پیام‌هایمان دسترسی پیدا کنند؟ و چه می‌توان کرد که  نظرات‌‌ مخاطبان خود را دنبال کنیم؟
۴. قیمت‌گذاری
قیمت‌گذاری می‌بایست متناسب  با محصول یا خدمت، بازار، یا پیام‌تان هماهنگی داشته باشد. تصور نکنید که کم‌ترین قیمت برنده میدان خواهد بود. قیمت‌گذاری مهم‌ترین بخش از پیام بازاریابی‌تان است. بطور مثال آیا حاضر هستید غذای لوکسی مثل ماهی سوشی که کهنه و مانده شده را فقط به خاطر ارزان بودن قیمت‌اش خریداری کنید؟ قیمت‌های‌ ما باید با محصول و بازار هدف‌مان انطباق داشته باشد. بطور مثال اگر بی‌مورد تخفیف بدهید و یا کالایی خاص را مشمول کاهش هزینه کنید؛ اعتبار و وجهه محصول نزد مشتری خدشه‌دار خواهد شد. و اگر استراتژی شما فروش محصولات/خدمات باکیفیت، با کم‌ترین قیمت است، حتما از هماهنگی آن با سایر استراتژی‌های بازاریابی‌تان مطمئن شوید.
۵. کانال‌ها
يكي از مهمترين چالشهاي مديران بازاريابي و توليدكنندگان، انتقال كالاهاي توليدي خود به بازارهاي هدف است. اهميت تصميمات اتخاذ شده در خصوص كانالهاي توزيع، به اين دليل است كه شركت مجبور است براي مدتي طولاني به اين تصميمات پايبند و متعهد بماند. چراكه چندين سال طول مي‌كشد يك سيستم توزيع بطور مطلوب مستقر شود و به آساني قابل تغيير نيست. از این رو بنگاه‌های تولیدی همواره با چالشی بنام مسیرهای توزیع مواجه هستند؛ این مسیرها می‌توانند مستقیم باشند (معمولا از طریق اینترنت، و یا به تازگی از طریق گوشی‌های همراه) یا از طریق واسطه‌ها و خرده‌فروش‌ها، یا مستقیما از طریق خودِ خرده‌فروش‌ها ایجاد شوند. بنگاه های تجاری اطلاعاتی و خدماتی نیز به بررسی مسیرهای رسیدن به مشتری نیاز دارند.. هر کار و کسبی نیازمند شکلی از آمد‌ و شد است.
۶. ترویج و چاشنی های فروش
چاشنی‌های فروش همراه با تبلیغات به منظور تشویق مصرف‌کنندگان به خرید برندی خاص و ایجاد تقاضا برای آن به کار گرفته می‌شوند. از این گونه چاشنی ها به عنوان سیاستهای ترویجی فروش نیز یاد می شود. این روزها، حضور ثابت در شبکه‌های برجسته‌ی اجتماعی و جدی گرفتن فلسفه حضور آنلاین می‌تواند سیاستهای ترویجی بازاریابی را محقق سازد. امروزه سیاستهای ترویجی بازاریابی میتواند شامل بازاریابی ایمیلی، آگهی‌های بازرگانی ، روابط عمومی، قیمت‌گذاری، و رویدادهای خاص باشد.

۷. وظایف و نقاط عطف 
هر برنامه کارآمدی نیازمند تعریف برخی وظایف خاص است؛ در غیر این صورت، چیزی فراتر از یک تئوری نخواهد بود. باید بتوانید میزان پیشرفتهای حاصله را با نقاط عطف از پیش تعیین‌شده در برنامه ارزیابی کنید. نقاط عطف به ما کمک می‌کند تا بتوانیم اهداف خود را محقق کنیم. 
۸. متریک‌ها و شاخص‌های مهم
کار کردن منطبق بر یک برنامه، نیاز به اعداد و ارقام واقعی دارد. این اعداد و ارقام می‌تواند شامل ترافیک سایت یا میزان پاخور فروشگاه، سفارشات، ارائه‌ها، سمینارها، میزان تبدیل بازدیدکنندگان سایت ه به مشتریان فعال، تعداد توییت‌ها، مطالب، لایک‌ها، دنبال‌کنندگان و غیره باشد. برای هر چیزی قابلیت اندازه‌گیری تعریف کنید.
۹. برنامه زمانی خود را بازبینی کنید
برنامه باید تا حد امکان کوتاه باشد؛ یعنی فقط شامل فهرست‌ها و جداول؛ زیرا با در نظر گرفتن شرایط متغیر بازار تاریخ انقضاء برنامه‌ها زود فرا می‌رسد و ممکن است یک برنامه بازاریابی طی چند هفته ناکارآمد شود، و بعد از آن، نیازمند بازبینی استراتژیک است. ممکن است شرایط محیطی در برنامه شما ایجاد اختلال کند باید از قبل جلساتی ماهیانه برای بررسی نتایج و بازبینی طرح برگزار کنید.
۱۰. بودجه‌بندی
مدیریت دارایی‌ها و پول یک ضرورت است. یک برنامه بازاریابی کارآمد باید شامل برآورد بودجه برای هزینه‌ها، و میزان فروش حاصل از فعالیت‌های مختلف باشد.

منبع:
https://www.sba.gov/blogs/10-essentials-marketing-plan-2016

سبز باشید
 

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.