پنج رمان کلاسیکی که خواندن آن از شما مدیر کارآمدتری میسازد
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، یکی از معدود فعالیتهای مستمر و باسابقه فرهنگی کشور است. 28 دوره برگزاری بدون وقفه و تعطیلی نمایشگاه (که وارد ایستگاه بیست و نهم شده است) با وجود مشکلات فراوانی که پیش رو بوده، بدون شک یک موفقیت بزرگ در حوزه فرهنگ است.نمایشگاه امسال که انتشارات بازاریابی نیز مفتخر به میزبانی همراهان عزیز در سالن ناشران عمومی(شماره یک)، راهروی 2، غرفه 61 است، فرصتی برای آشتی دوباره با کتاب است.
کتابهای حوزه مدیریت همواره جایگاه ویژهای در میان خوانندگان داشتهاند. اما عموما زمانی که حرف از کتابهای حوزه رهبری کار و کسب به میان میآید، ذهنمان به عناوین تخصصی بیشتر معطوف میگردد. اما آنگونه که اسکاتی مکلنان استاد اقتصاد سیاسی مطرح میکند، محدود کردن ذهن به راهنماهای متداول موفقیت، زندگینامه افراد موفق و مطالعات موردی موجب میشود که فرصتی بزرگ از کف برود. چرا که بطور مثال یکی از گنجینههای بزرگ و منابع یادگیری اصول مدیریت و رهبری را میتوان در میان کتابهای ادبی یافت. کتابهای ادبی برخلاف کتابهای سنتی تخصصی کار و کسب، این امکان را فراهم میاورند که خواننده بتواند سیر و سلوکی عمیق در شخصیت کاراکترها صورت داده و از نزدیک زندگی آنها را لمس کند. مک لنان میگوید: «ما شخصیتهای داستانی را نه فقط در محیط کارشان درک میکنیم، بلکه آنها را در برشهای مختلفی از زندگی واقعی و ملموس نظیر لحظات تصمیمگیری و دیگر عرصههای حساس و تعیین کننده زندگی میبینیم. ادبیات میتواند موثرتر و بیپردهتر از کتابهای بیوگرافی و مطالعات موردی، واقعیت را به نمایش بگذارد.»
در ادامه تعدادی از رمانهای مشهور و آموزههای آن برای مدیران کار و کسب را مرور میکنیم:
گتسبی بزرگ – اثر فیتز جرالد
در ویکیپدیا آمده که گتسبی بزرگ (به انگلیسی: The Great Gatsby) رمانی است بقلم نویسنده آمریکایی اف. اسکات فیتزجرالد که برای اولین بار در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر گردید. ماجراهای این کتاب در نیویورک و لانگ آیلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق میافتند.
ایالات متحده آمریکا در سالهای ۱۹۲۰ بهدنبال شوک و هرج و مرجی که جنگ جهانی اول بوجود آورده بود از رشد اقتصادی بی سابقهای بهرهمند گردید. شکوفایی اقتصادی و ثروتی که این شکوفایی بهدنبال داشت باعث آن شد که بر تعداد میلیونرهای جامعه آمریکایی دم به دم افزوده گردد. علاوه بر این از آنجا که در همان سالها قانون منع تولید و فروش مشروبات الکلی در ایالات متحده آمریکا حکم فرما بود، عدهای از راه تولید و توزیع قاچاق اینگونه مشروبات ثروتهای باد آوردهای را به چنگ آوردند.
فیتز جرالد هرچند همچون یکی از شخصیتهای داستانش، نیک کراوی مردمان ثروتمند و زرق و برق آن دوران را میستود ولی با زر پرستی و سقوط اخلاقی منتج از آن میانه خوبی نداشت. چاپ اول گتسبی بزرگ (در سال ۱۹۲۵) موفقیت چندانی کسب نکرد و در طول مدت ۱۵ سال باقیمانده از عمر فیتز جرالد فقط حدود ۲۵٬۰۰۰ جلد از آن به فروش رسید. کتاب در سالهای پایانی ۱۹۳۰ (دوران رکود اقتصادی بزرگ) و همچنین در خلال جنگ جهانی دوم بطور کلی بدست فراموشی سپرده شد، اما بعد از جنگ، در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۵۳ تجدید چاپ شد و بلافاصله خوانندگان و طرفداران بیشماری یافت. گتسبی بزرگ هم اکنون یکی از بزرگترین رمانهای آمریکایی به شمار میآید و آنرا در مدارس و دانشگاههای سراسر جهان (در رشته ادبیات آمریکا) بهعنوان یکی از کتب استاندارد تدریس مینمایند.
نیک کراوی از اهالی غرب میانه آمریکاست و برای ادامه زندگی به ساحل شرقی آمریکا آمده است. نیک در همسایگی فردی به نام جی گتسبی زندگی جدید خود را در غرب آغاز میکند. گتسبی بسیار ثروتمند است و بخاطر مهمانیهای باشکوهی که در خانه اربابیاش واقع در لانگ آیلند، «وست اگ»، که در آن روزها کمی از مد افتاده تر نسبت به «ایست اگ» است. برگزار میکند شهره خاص وعام است. در مورد ثروت هنگفت او و اینکه این ثروت چگونه بدست آمده است شایعات زیادی بر سر زبانها است. هیچکس چیزی از گذشته وی نمیداند.
مکلنان این کتاب را رویای آمریکایی می داند. کتابی که روایتگر داستان کشاورززادهای است که به انگیزه یافتن عشق گمشده خود پلههای ترقی را به سرعت میپیماید. به گفته مکلنان در سخنرانی خود در دانشگاه استنفورد، «آنچه در مورد گتسبی هیجانانگیز است، ایدهآلگرایی، رویابافی و شفافیت بینظیر هدف در ذهن اوست، که گتسبی را متمایز از دیگران میکند. زندگی گتسبی به ما میاموزد که زندگی چگونه دستخوش تحول میشود آن هم زمانی که هدفهایی بالاتر از امنیتطلبی، تنآسایی و عاقیط طلبی، قدرتطلبی و تحقق امور روزمره برای خود تعیین کنیم.» زندگی گتسبی ما را تشویق میکند تا برای داشتن زندگی بهتر در آینده تلاش بیشتری داشته باشیم. گتسبی یک مبارز آرمان گرا است که عاشقانه در راه هدف بزرگ خود حرکت میکند. او به ما کمک میکند تا بتوانیم تصویر و تصوری از محدوده خارج از امنیتمان و همسو و همراستا با هدفمان را در نظر گرفته و تصور نماییم و در راه آن قدم برداریم.
بازمانده روز – اثر کازو ایشی گورو
بازمانده روز (به انگلیسی: The Remains of the Day) سومین کتاب نوشته کازو ایشی گورو نویسنده انگلیسی-ژاپنی است که در سال ۱۹۸۹ موفق شد جایزه بوکر را از آن نویسندهاش کند.
همانند دو رمان پیشین ایشیگورو، بازمانده روز هم از زبان اول شخص روایت میشود. آقای استیونز، راوی داستان، سرپیشخدمت خانهای اشرافی در انگلستان است که خاطرات زندگی گذشتهاش را در خلال اتفاقاتی که هماکنون روی میدهد بازگو میکند. قسمت عمده داستان به رابطه حرفهای و مهمتر از آن عاطفی استیونز با یکی از همکاران قدیمش، خانم کنتن سرخدمتکار خانه میپردازد. این کتاب داستان «باتلری / پیش خدمتی» پا به سن گذاشته به نام استيونز است كه بيش از ۳۰ سال و در سال های بين دو جنگ جهانی، در سرای لُرد دارلينگتن -متعلق به لُرد بانفوذ انگليسی، حامی نازی ها و دارای نقش شایانی در تصمیم گیری های سیاسی انگلستان- خدمت کرده است. استیونز پس از مرگ لُرد دارلينگتن و آغاز به كار برای صاحب جديد سرای دارلينگتن، یعنی آقای فارادی که تاجری آمريكايی است، با پیشنهاد ارباب جدیدش به شش روز مرخصي و بوسیلۀ اتومبیل وی برای سفری راهی وِست كانتری می شود تا «ميس كِنتن» شخصیت دیگر این داستان را که در سرای دارلينگتن همکار وی و سر خدمتکار بود، ملاقات کند. «ميس كِنتن» پس از ازدواج با یکی از خدمه های سرای دارلینگتن، کار خود را رها كرده است و سال ها بعد در نامه ای به استيونز می گويد كه همسر خود را ترك كرده و استيونز هم اميوار است در ملاقاتی كه با او دارد، بتواند او را به بازگشت به سرای دارلينگتن و كار در آنجا ترغيب كند.
این رمان به ما میاموزد که در دنیای کنونی چنانچه میان فعالیت حرفه ای و زندگی تعادل و توازن قابل قبولی برقرار شود علاوه بر اینکه رضایت درونی را به دنبال خواهد داشت؛ منزلت اجتماعی هر حرفه ای نیز قابل ارتقاء خواهد بود. به تعبیر دیگر، اگر هر حرفه ای بتواند تشخّص معقول را در اجتماع کسب کند، یعنی آن وظیفه محوله اش را به بهترین نحو و در شایسته ترین شکل ارائه کند، می توان امیدوار بود که منزلت اجتماعی به نسبت بالاتری را هم به خود اختصاص خواهد داد.
سیذارتا – هرمان هسه
سیذارتا (Siddhartha) نام کتابی است از هرمان هسه که به تحول معنوی یک مرد هندی برهمن میپردازد. این کتاب در سال ۱۹۲۲ و پس از آنکه هسه مدتی در دهه ۱۹۱۰ در هند به سر برد منتشر شد. سیذارتا در زبان سانسکریت، یعنی «کسی که به هدفش رسیدهاست». ماجرای داستان مربوط به دوران هند باستان و همزمان با بودا (سده ۶) است. «سیذارتا» پسر برهمنی است که در کرانه رودخانه و در کنار زورقها پرورش مییابد. دوستی دارد به نام «گوویندا» که با هم به درسهای پدر و فرهیختگان و افراد دانا گوش میدهند.
پدر از اینکه پسرش ولع یادگیری دارد بسیار خشنود است و وجود مادر مملو از عشق به سیذارتا. دوستش، گوویندا هم رفتار و روح و افکار والای او را دوست دارد اما سیذارتا احساس رضایت نمیکرد و روحش آرامش نداشت. احساس خلایی در زندگی داشت، و البته با گوش کردن به تعلیمات افراد دانا و روشنفکر نیز روحش اقناع نمیشد و آرامش واقعی را به دست نمیآورد. به خدا و آفرینش دنیا میاندیشید. او باید خویشتن خویش را مییافت. او پی برد که آموزش کافی نیست و باید خودش جستجو کند و راه را طی کند و بر خویشتن خویش چیره شود. بنابراین با دوستش تصمیم گرفتند که از خانه پدری بروند و شمن شوند و به ریاضت بپردازند. این کتاب روایتی دیگر از چگونگی حفظ توازن میان کفه کار و زندگی و یافتن خویشتن خویش است.
همه پسران من – آرتور میلر
نمایشنامه ی شگفت انگیز و بی نقص آرتور میلر روایت کننده ی نظام سرمایداری بی رحمی است که در آن مردی که در کار ساخت و ساز قطعات یدکی هواپیماهاست با آگاهی از نقص لوازمش اقدام به فروش قطعات می کند و باعث کشته شدن بیست و یک سرباز می شود....و بعد تر در دادگاه خود را تبریه کرده شریک بی خبرش را راهی زندان می کند...لاری پسر این مرد که در جنگ خلبان است از گناه پدر مطلع می شود و دست به خودکشی می زند... پدر احساس گناه می کند اما فکر می کند کاری که کرده برای ادامه ی زندگی مرفه خانواده ضروری بود ه است. همه پسران من با گوشزد کردن آرمانهای اخلاقی، یاداور میشود که اخلاق و ارزشهای انسانی یکی از پایه های مهم رفاه پایدار محسوب میشود. بطور کلی اخلاق کار و کسب موضوعی است که با گسترش آگاهیهای جامعه از طریق رسانهها و فناوریهای جدید توجه بسیاری را جلب کرده است، به طوری که برملا شدن تخلفات اخلاقی تاثیرات بنیادینی بر سازمانها گذاشته و گاه باعث ورشکستگی شرکتهای بزرگ شده است.
مرگ فروشنده – آرتور میلر
مرگ فروشنده (به انگلیسی: Death of a Salesman)، شناختهشدهترین نمایشنامه آرتور میلر است که در ۱۹۴۹ منتشر شد و جایزه پولیتزر نمایشنامه و جایزه تونی بهترین نمایشنامه را برای او به ارمغان آورد. این نمایشنامه اگرچه ظرف شش هفته در بهار ۱۹۴۸ نوشته شد، اما ده سال ذهن میلر را سرگرم خود کرده بود.
ویلی دستفروش دورهگرد نیویورکی، پس از سالها خدمت به مؤسسه واگنر به ناگهان درمییابد، دیگر چون گذشته توان سفرهای پیاپی ندارد و همهی لحظههایی که پشت استودی بیکر نشسته و چشمانش مناظر اطراف جاده را میکاود، در رویاهای خویش غوطهور است.
به یاد میآورد زمانی که بهترین فروشندهی شمال بود و هفتهای 250 دلار درآمد داشت، واگنر پیر به او قول داده بود که روزی متصدی نیویورک خواهد شد و اکنون در 60 سالگی هنوز فروشندهی دورهگردی که بهسختی روزگار میگذراند. این کتاب یادآور سه زندگی است. اما بسیاری از ما آنقدر درگیر مشکلات کاریمان میشویم که در بسیاری از موارد فراموش میکنیم کار فقط یک بُعد از زندگی ما است. البته شاید واژهی "مشکلات" دربارهی همهی ما کاربرد نداشته باشد، چون برخی آنقدر عاشق کارشان هستند که چیزی به جز آن را نمیبینند. میلر در نمایشنامهی خود تأکید میکند که اشتیاق زیاد لومان به فروشندگی باعث شده وی از دو زندگی دیگرش غافل بماند: زندگی خانوادگی و زندگی معنوی. و اتفاقاً شکست در همین دو زندگی است که تراژدی واقعی را رقم میزند و نه شکست در فروشندگی.
سبز باشید