موفقیت در کاروکسب به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که برخی از آنها در کنترل مدیر ارشد و برخی دیگر خارج از اداره و کنترل او هستند. مدیریت ارشد یک سازمان باید در تلاش باشد تا نظارت دقیقی روی عوامل محیطی صورت گیرد بطوریکه این عوامل نتوانند تأثیر سوء روی مجموعه تحت مدیریت او داشته باشند. از طرفی، تمرکز اصلی مدیریت سازمان باید روی عواملی باشد که تحت کنترل او است. یکی از این عوامل تأثیرگذار بر کاروکسب ها گزینش درست نیروها است. این مسئله به ویژه برای کاروکسب‌هایی که به تازگی فعالیت خود را آغاز کرده‌اند اهمیت بیشتری دارد. نیروهایی که به عنوان اولین نیروها دارد یک سازمان می‌شوند پایه‌گذار فرهنگ آن سازمان هستند و به نوعی نقش فونداسیون را بازی می‌کنند. این دسته از کارکنان در حقیقت همان خشت اول دیوار هستند که معمار سازمان باید مراقب باشد که آنها را کج ننهد زیرا احتمال این خطر وجود دارد که اگر فرهنگ نامناسبی در سازمان شکل بگیرد این دیوار تا ثریا کج بالا رود.

در مراحل ابتدایی شکل‌گیری یک کاروکسب هیچ چیز خطرناک‌تر از استخدام یک فرد نامناسب نیست؛ فردی که با   چشم انداز سازمان همخوانی ندارد یا از قابلیت لازم برای انجام وظایف محوله‌اش برخوردار نیست. شاید مدیریت بتواند به سرعت قضیه را حل و فصل کند اما همه می‌دانیم که برای مدیری که تازه مسئولیت کاروکسبی را به عهده گرفته، مهم‌ترین چیز حفظ آرامش و تمرکز است. به همین دلیل می‌توان گفت که اشتباه در استخدام کردن یکی از خطرناک‌ترین و پرهزینه‌ترین اشتباهات یک کاروکسب نوپا است.

 

نیروهای خوب نیروهای خوب را جذب می‌کنند.

برای فرد بااستعدادی که به دنبال سازمان مناسبی می‌گردد، هیچ چیزی جذاب‌تر از این نیست که تیمی از افراد بااستعداد و بامهارت را در سازمان شما ببینید. شما هر فرد شایسته‌ای را که در سازمان خود استخدام کنید راه را برای استخدام فرد شایسته بعدی باز کرده‌اید و بدین ترتیب قادر خواهید بود به تیمی از افراد بااستعداد و پیشرو دست یابید که منافع زیادی را نصیب سازمان می‌کنند.

بدون شک اگر نیروهایی که به عنوان اولین نیروها در سازمان خود استخدام می‌کنیم، نیروهای شایسته‌ای نباشند راه را برای ورود نیروهای باکیفیت بسته‌ایم. بدتر از این، برخی مواقع مدیریت ارشد یک کاروکسب به دلیل اینکه نمی‌خواهد نیروهای قدیمی خود را تعدیل کند، باعث می‌شود این افراد در سازمان بمانند و به تدریج روی فرهنگ و چالاکی آن تأثیر منفی بگذارند.

 

استخدام کردن یک مهارت است.

متأسفانه مسئله‌ای که گریبان‌گیر تعداد زیادی از کاروکسب‌های جوان می‌شود این است که مؤسس چون خودش سرمایه‌گذاری کرده احساس می‌کند باید افراد موردنظر خودش را به سازمان بیاورد به همین دلیل مسئولیت استخدام‌ها را به عهده می‌گیرد. درست است که در هر استخدامی، سلیقه فرد استخدام‌کننده تا حدی اثرگذار است اما استخدام کردن یک مهارت است که هر فردی به دلیل اینکه سرمایه‌گذاری کرده و کاروکسبی را راه انداخته، الزاماً صاحب آن مهارت نیست. بنابراین مالک یک سازمان برای آنکه سازمان پویاتری داشته باشد و در نهایت منافع خودش بیشتر تأمین شود باید به افرادی اطمینان کند که در استخدام کردن صاحب تجربه و مهارت هستند و اینکار را به صورت کاملاً تخصصی و حرفه‌ای انجام می‌دهند.

 

کار وکسب های جوان فرصت اشتباه ندارند

کاروکسب‌های جوان کوچک و جوان مانند سازمان‌های بزرگ و تثبیت شده فرصت مرتکب شدن اشتباهات زیادی را ندارند. در این شرکت‌ها، مدیریت مجموعه همواره با محدودیت منابع مالی و انسانی مواجه است و با وجود تمام محدودیت‌ها باید بهترین محصول یا خدمت را به مشتری خود ارائه دهد و بهترین مدل کاروکسب را داشته باشد. از اینرو و با در نظر گرفتن این نکات، مدیریت یک کاروکسب کوچک باید در استخدام‌های خود نهایت دقت را به خرج دهد تا بتواند بیشترین بهره‌وری را از هر استخدام خود نصیب مجموعه بکند. این میسر نمی‌شود مگر اینکه مدیریت ارشد به اهمیت استخدام اولین نیروهای سازمان پی ببرد و با مسئله استخدام به شکلی اصولی و عملی برخورد کند.

 

 

سبز باشید