وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

درس‌هایی برای مدیران از مربیان ورزشی 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

درس‌هایی برای مدیران از مربیان ورزشی

یکی از نقش‌های مهم هر مدیر که معمولاً تحت تأثیر کارهای روزمره قرار می‌گیرد و به فراموشی سپرده می‌شود، مربی‌گری است. مدیران، تصمیم‌گیرنده و انتشاردهنده ایده‌ها هستند اما بدون داشتن تیمی باانگیزه و با ترکیب مناسب که بتواند ایده‌های مدیر را اجرا کند، حرکت مثبتی صورت نخواهد گرفت.

درست همانطور که انگیزه و هدایت یک مربی ورزشی می‌تواند تعیین‌کننده پیروزی یا شکست تیمش باشد، یک مدیر نیز می‌تواند نقش مؤثری در موفقیت یا عدم موفقیت تیم خود ایفا کند. بنابراین بین این دو گروه شباهت‌هایی وجود دارد که بررسی آنها می‌تواند نکات ارزنده‌ای برای مدیران در بر داشته باشد. در ادامه به تعدادی از این نکات اشاره شده است.

 

باید رقابت را درک کنیم

ورزش و مدیریت دو عرصه رقابتی هستند. مربیان موفق می‌دانند که برای پیروز شدن در رقابت تنها اینکه خودمان خوب باشیم کافی نیست بلکه باید تحلیل مناسبی نیز از رقیب انجام داد. برای مثال اگر در ورزش فوتبال، دفاع‌های آخر یک تیم کند هستند بهتر است از عمق دفاع به آنها حمله کرد. اگر دفاع‌های یک تیم قد بلند هستند باید توپ را بیشتر روی زمین آورد. اگر رقیب یک بازیکن کلیدی دارد که به او متکی است باید در وهله اول آن بازیکن را کنترل کرد. از این نوع تحلیل‌ها در هر ورزشی وجود دارد.

این نوع تحلیل‌ها و تصمیماتی که بر اساس آنها گرفته می‌شود، از وظایف مربی تیم هستند. در دنیای کاروکسب نیز توجه به رقیب به همین اندازه حائز اهمیت است. فقط اینکه شرکت خودمان خوب باشد کافی نیست بلکه باید تحلیل دقیق و به‌روزی از رقبای کلیدی در بازار نیز داشته باشیم. اگر چنین تحلیل‌هایی را انجام ندهیم ممکن است محصول خوبی وارد بازار کنیم ولی رقیب ما محصول بهتری را معرفی خواهد کرد.

 

بازیکنان خوب جای کار تیمی را نمی‌گیرند

هیچ کس نمی‌تواند قدرت کار تیمی را دست کم بگیرد. مربیان خوب می‌دانند که ساختن یک تیم موفق تنها به پیدا کردن بازیکنان خوب خلاصه نمی‌شود. در یک تیم فوتبال بهتر است 11 بازیکن متوسط داشته باشیم که خوب با هم همکاری کنند تا اینکه 11 ستاره داشته باشیم که نه می‌توانند و نه می‌خواهند با هم همکاری کنند.  

مربیان بزرگ سعی می‌کنند به روش‌های مختلف بین اعضای تیم خود هماهنگی و همکاری به وجود آورند. آنها از بازیکنان‌شان می‌خواهند که تمام کارها را با هم انجام دهند از تمرین گرفتن تا تمیز کردن رختکن و جابجا کردن وسایل در زمین تمرین. به عنوان یک مدیر، ما نیز باید چنین رویکردی را در ذهن خود داشته باشیم. استخدام کردن افراد بااستعداد تنها به این دلیل که آنها بااستعداد هستند، استراتژی درستی نیست زیرا ممکن است در نهایت چند نیروی بااستعداد داشته باشیم که هیچ کدام‌شان تمایلی به کار تیمی نداشته باشد. قبل از استخدام نیروهای خود باید فرهنگ همکاری را در سازمان‌مان ایجاد کنیم. ترتیب دادن مراسمی برای معرفی نیروی جدید و خوشامد گفتن نیروهای قبلی به او یکی زاز وجود این فرهنگ می‌باشد.

 

احساسات و انگیزه همگام با هم جلو می‌روند

در ورزش و در کاروکسب، اگر می‌خواهیم تیم‌مان تیم‌مان سخت کار کند و تشنه رسیدن به موفقیت باشد، باید به نیروهای‌مان انگیزه بدهیم. احساسات ریشه انگیزه‌بخشی هستند پس برای اینکه به اعضای تیم انگیزه بدهیم باید بخش احساسی مغز آنها را فعال کنیم. به عبارت دیگر ارتباط مدیر با نیروهایش علاوه بر سطح کاری در سطحی قلبی و احساسی نیز ارتباط برقرار کند تا زمانی که می‌خواهد به آنها انگیزه بدهد نتیجه و بازخورد مثبتی دریافت کند.

 

شکست اجتناب‌ناپذیر است اما حتماً باید از آن چیزی آموخت

زمانی که یک تیم فوتبال بازی را واگذار می‌کند مسئولین و مریبان و بازیکنان آن تیم برای همیشه فوتبال را کنار نمی‌گذارند بلکه سعی می‌کنند از آن شکست درس بگیرند و همچنین به عنوان نیروی انگیزشی جهت بازی‌های آینده استفاده کنند. مربیان بزرگ این را می‌دانند که شکست خوردن اجتناب‌ناپذیر است اما خیلی سریع باید از فکر شکست بیرون آمد و با تحلیل علل شکست، برای بازی‌های بعدی آماده شد.

در کاروکسب نیز باید به همین میزان صبور بود و از هر شکست درسی برای بهره بردن از فرصت‌های بعدی گرفت. مدیران موفق فرهنگی را در تیم خود به وجود می‌آورند که شکست را پذیرفتنی می‌داند به شرط آنکه از هر شکست درس‌هایی برای موفقیت‌های آینده گرفته شود.

در پایان به همراهان عزیز پیشنهاد می‌کنم برای اطلاعات تکمیلی پیرامون این موضوع، کتاب "بازاریابی و زندگی با ورزش" تألیف اینجانب را مطالعه کنند. این کتاب توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده و خرید آن به صورت حضوری از فروشگاه انتشارات بازاریابی (با شماره 66408251 در تهران) و همچنین به صورت آنلاین (www.marketingshop.ir) امکان‌پذیر است. 

 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.