گوش دادن پویا یعنی چه؟
تصوری که افراد مختلف درباره مهارت گوش کردنشان دارند شبیه تصور آنها از هوششان است. اکثر افراد فکر میکنند که بالاتر از سطح میانگین قرار دارند اما در واقعیت داستان به شکل دیگری است.
گوش دادن مهارتی است که همه ما میخواهیم به آن دست یابیم. مطالعهای که اخیراً در دانشگاه جورج واشنگتون انجام شده نشان میدهد که گوش دادن میتواند تا 40 درصد روی عملکرد کاری یک مدیر تأثیرگذار باشد.
در محیط کار آنقدر صحبتهای مختلف بین همکاران رد و بدل میشود که فرصتهای زیادی برای گوش کردن فراهم میآید. علاوه بر ارتباطات کلامی، اطلاعات باارزشی نیز وجود دارند که میتوان آنها را از طریق تن صدا، زبان بدن و آنچه گفته نمیشود، کشف کرد.
به عبارت دیگر، اگر نتوانیم گوشها (و چشمهای) خود را باز نگه داریم، باید از بازی بیرون برویم. اکثر ما فکر میکنیم که به اندازه کافی بر مهارت گوش کردن مسلط هستیم اما گوش دادن پویا مهارتی است که باید آن را آموخت و بر آن مسلط شد. در این یادداشت سعی شده به استراتژیهای لازم برای نیل به این هدف اشاره شود:
تمرکز
بزرگترین اشتباهی که بیشتر افراد در ارتباط با گوش دادن مرتکب میشوند این است که آنقدر روی آنچه باید در ادامه بگویند تمرکز میکنند که نمیتوانند به درستی به آنچه گفته میشود گوش کنند. تمرکز کردن ممکن است در گفتن ساده به نظر برسد اما افکاری که مرتباً در ذهن گردش میکنند، اختلالات زیادی در آن به وجود میآورند.
1. گوشیمان را کنار بگذاریم.
غیرممکن است که سرمان مدام در گوشی همراهمان باشد و بتوانیم به خوبی به طرف مقابل گوش کنیم. هیچ چیز مانند پیامکی که در وسط یک جلسه دریافت میکنیم نمیتواند تمرکز ما را از بین ببرد. وقتی که با فردی صحبت میکنیم یا در جلسهای حضور داریم، تعهد حکم میکند که تمام انرژی خود را برای آن مکالمه یا جلسه صرف کنیم.
2. سؤالات درستی بپرسیم.
فرد مقابل ما خوشحال میشود وقتی بداند که به او گوش میکنیم و یک سؤال ساده به او نشان میدهد که آنچه میگوید برای ما اهمیت دارد. سؤالات درست و بجا احترام و قدردانی بسیار بیشتری از چیزی که بتوانید تصورش را بکنید، برای شما به همراه میآورد. این سؤالات را میتوانید هم برای توضیح بیشتر آنچه گفته شده و هم برای دریافت اطلاعات بیشتر بپرسید. برای مثال سؤالاتی مانند "بعد چه اتفاقی افتاد؟" یا "چرا چنین حرفی زد؟" از جمله این سؤالات هستند. نکته همه این است که سؤالات ما به ارتباط هرچه بهتر منجر شوند و مسیر مکالمه را منحرف نسازند.
3. گوش دادن انعکاسی را تمرین کنیم.
روانشناسی به نام کارل راجرز عبارت "گوش دادن انعکاسی" را برای اولین بار به کار برد. منظور او از گوش دادن انعکاسی بیان خلاصه و مجدد آنچه گفته شده با هدف کسب اطمینان از برداشت درست از حرفهای گوینده است. گوش دادن انعکاسی به معنای تکرار کردن حرفهای گوینده نیست بلکه هدف این است که با کلمات و عبارات خودمان به او نشان دهیم که منظور او را درک کردهایم.
4. از گفتن گزارههای ارزشی خودداری کنیم.
اگر میخواهیم مهارت گوش کردن خود را ارتقا دهیم باید ذهن بازی داشته باشیم و از قضاوت کردن و بیان گزارههای ارزشی خودداری کنیم. هیچ کس نمیخواهد با کسی مذاکره کند که قبل از شروع مذاکره، تصمیم خود را گرفته و علاقهای به گوش کردن ندارد. داشتن ذهن باز در محیط کار نیز الزامی است تا فرد پذیرنده ایدهها و کمکهای دیگران باشد.
این بدان معنا نیست که اعتقادات و ارزشهای خود را کنار بگذاریم. منظور این است که تا زمانی که به درک درست و جامعی از صحبتهای طرف مقابل نرسیدهایم، از قضاوت کردن پرهیز کنیم. و رسیدن به درک درست نیازمند گوش دادن پویا و فعال است.
جمعبندی
دنیای امروز دنیای پرمشغله و پرازدحامی است و به نظر میرسد سرعت زندگی هر روز بیشتر از روز گذشته میشود. در میان این مشغلهها و سرعت زیاد، باید زمانی را بیابیم و در آن زمان تمرین کنیم که مهارت گوش کردن به دیگران را در خود تقویت کنیم. تقویت این مهارت هم در محیط کار و هم در زندگی شخصی به پیشرفت ما کمک خواهد کرد.
سبز باشید