سازمان مرکزی خود را کجا انتخاب کنیم؟
زمانی که قرار است کاروکسبی را راهاندازی کنیم، معمولاً به یک مشکل مشترک برمیخوریم: آیا باید بازار بزرگی را پیدا کنیم و کاروکسب خود را در شهر بزرگی بنا کنیم که بتواند از آن بازار پشتیبانی کند یا اینکه بازار خود را کوچکتر کنیم و با رفتن به شهری کوچکتر مشکلات شهرهای بزرگ را نداشته باشیم؟
محلی که برای بنا کردن ساختمان مرکزی کاروکسب خود انتخاب میکنیم نقش بسیار مهمی در ادامه مسیر ما دارد. کاروکسبهای مختلفی را سراغ داریم که اصرار داشتهاند در شهری بزرگ فعالیت کنند اما نتوانستهاند از پس مشکلات آن برآیند و در طرف مقابل کسبوکارهایی را نیز میشناسیم که با توجه به محدود بودن بازار در شهرهای کوچک نتوانستهاند به اهداف خود دست یابند.
همیشه بزرگتر بودن به معنای بهتر بودن نیست
شادی فردی و رفاه روانی مؤسس یک کاروکسب نقش بسیار مهمی در موفقیت او ایفا میکند. خیلی مهم است که از محیط اطراف خود انرژی بگیریم و به چیزهایی دسترسی داشته باشیم یا کارهایی را بتوانیم انجام دهیم که مایلیم خارج از محیط کار سراغشان برویم. بنابراین اگر بودن در شهرهای بزرگ ما را عصبی و آشفته میکند دلیلی وجود ندارد که کاروکسب خود را در یک شهر بزرگ راهاندازی کنیم.
خیلی از افرادی که ایدهای برای راهاندازی یک کاروکسب دارند گمان میکنند که محل فعالیت آنها باید حتماً یک شهر بزرگ – و در بیشتر موارد تهران – باشد تا بتوانند کاروکسب سودآوری داشته باشند و به دلیل اینکه از پس هزینههای این کار بر نمیآیند ایده خود را عملی نمیسازند. این در صورتی است که اگر تحقیقات بازار به درستی انجام شود کار کردن در یک منطقه کوچک در مواردی پرسودتر از یک کلان شهر است. برای مثال با هزینهای که باید در تهران برای خریدن یک دفتر کار 50 متری کرد میتوان در شهری کوچکتر یک دفتر بزرگ و شکیل احداث کرد. در مورد سایر هزینههای جاری یک کاروکسب نیز اوضاع به همین منوال است.
بنابراین نمیتوان یک قانون کلی داد و عنوان کرد که کار کردن در یک کلان شهر مانند تهران همواره به نفع مالک یک کاروکسب یا سهامداران آن خواهد بود. به جای این کار، باید تحقیقات بازار را جدی گرد و پس از انجام دادن بررسیهای جامع اقدام به راهاندازی یک کاروکسب و احداث دفتر مرکزی آن کرد.
سؤالات درستی بپرسیم
با توجه به روشن شدن اهمیت محلی که برای احداث دفتر مرکزی یک کاروکسب انتخاب میشود، باید معیارهایی داشته باشیم که به ما کمک کنند بهترین تصمیم را بگیریم و مناسبترین گزینه را انتخاب کنیم.
1. چقدر پول داریم؟
شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، اصفهان یا تبریز برای کسانی که میخواهند بازار گستردهای داشته باشند و سرمایه زیادی جمع کنند گزینههای مناسبی هستند اما در عین حال باید توجه داشت که فعالیت در این کلان شهرها هزینه بالایی نیز دارد. بنابراین باید قبل از شروع کار به مسائلی همچون هزینه فضای دفتر، حقوق نیروی کار شایسته در آن منطقه، هزینههای جاری و سایر مسائل مرتبط توجه کرد. پس از محاسبه تمام این هزینهها میتوانیم تصمیم بگیریم که آیا میتوانیم در یک شهر بزرگ فعالیت داشته باشیم یا نه.
2. صنعت من کجاست؟
مهم است که جایی کار کنیم که آن را دوست داریم اما انتخابی که انجام میدهیم باید از منظر کاروکسبی نیز معنادار باشد. برای مثال ممکن است ما دوست داشته باشیم کاروکسب خود را که در زمینه مُد میباشد در شهر کوچک محل تولدمان بنا کنیم اما باید در نظر داشته باشیم که چنین صنعتی اقتضا میکند که در یک کلان شهر حضور داشته باشیم. ممکن است بخش قابل توجهی از فروش ما به صورت آنلاین باشد اما باز هم ملاقاتهای حضوری با مشتریان کلیدی از اهمیت بالایی برخوردار است.
3. محدودیتهای هر شهر چیست؟
مسافرتهای طولانی بین شهری و ترافیک سنگین به شیوه معمول زندگی در شهری مانند تهران تبدیل شده است. اگر نشستن در ماشین شخصی یا مترو و اتوبوس برای مدت زمان طولانی خون شما را به جوش میآورد، بهتر است چنین شهری را برای فعالیت کاروکسب خود انتخاب نکنید. همچنین باید تعیین کنیم که کاروکسب ما به چقدر فضای فیزیکی نیاز دارد. اگر به انبارهای بزرگ نیازمند هستید باید تا جای ممکن از انتخاب مناطقی که اجارهبهای بالایی دارند، خودداری کنید.
نکته بعدی که در ابتدای فعالیت یک کاروکسب بسیار مهم است تأمین منابع انسانی شایسته میباشد. باید مطمئن شویم که کار خود را در جایی شروع میکنیم که نیروی انسانی بااستعداد با کیفیت مورد نظر ما پیدا میشود.
سبز باشید