برخی از اشتباهاتی که سر کار مرتکب میشویم
به هم زدن آرامش خود و دیگران در محل کار تنها با پرت کردن صندلی به سمت همکار یا بیرون آمدن از یک جلسه به نشانه اعتراض اتفاق نمیافتد. اشتباهات کوچک و بزرگ دیگری نیز هستند که میتوانند تصویر ما را در ذهن همکاران و مدیرمان مخدوش کنند.
آنچه در ادامه میآید رفتار نادرستی است که باید به هر قیمتی که شده از انجام آنها در محل کار خودداری کرد. با خواندن این موارد، نمونههایی را در دنیای واقعی به ذهنتان بیاورید که همکارتان –یا حتی خودتان- با انجام چنین رفتاری به خود و سازمان ضرر وارده کرده است.
1) کمک به ناتوان جلوه دادن همکار
عنوان این مورد، خود گویای همه چیز است. ناتوان جلوه دادن همکار چه با قصد و نیت و چه بدون آن، میتواند منبع بزرگی برای کشمکش و مجادله باشد. یکی از نمونههای رایج در این زمینه، کمک کردن به همکار برای حل یک مسئله است. معمولاً این کار با هدف جلوگیری از به وجود آمدن کشمکش صورت میگیرد ولی خودش میتواند به دلیلی برای کشمکش تبدیل شود. اینکه کاری کنیم همکارمان در نگاه دیگران فردی ضعیف و ناکارآمد به نظر برسد، نوعی ناتوان جلوه دادن او است. حال آنکه قصد و نیت ما از این کار خیرخواهانه باشد.
2) شایعه پراکنی
شایعه پراکندن در مورد دیگران به ویژه اگر این افراد از اعضای تیم یا سازمان باشند، تصویر بسیار مناسبی از فرد شایعه پراکن به وجود میآورد. اگر شایعه به گوش خود فرد برسد باید منتظر عکسالعملهای بعضاً شدید او باشیم. حتی اگر این اتفاق هم نیفتد، همین که ما به عنوان فردی که در مورد همکارمان شایعهسازی میکنیم، شناخته شویم، بیشترین تخریب را به شخصیت سازمانی ما وارد میآورد زیرا تمام همکاران ما به این نتیجه خواهند رسید که ما پشت سر همه آنها شایعه میسازیم.
3) تشویق شدن به خاطر دستاورد دیگران
وقتی فردی از میان همکارانمان، کار ما را به اسم خود تمام میکند، چه حسی نسبت به کار او پیدا میکنیم؟ این حس فوقالعاده بد دقیقاً همان حسی است که همکارمان نسبت به ما پیدا میکند زمانی که کار خوب او را به اسم خودمان تمام میکنیم و به جای او تشویق میشویم. این کار علاوهبر اینکه به لحاظ اخلاقی کاملاً مردود است، نشان میدهد که شما برای تیم و روابط کاری خود هیچگونه اهمیتی قائل نیستید و تنها منافع شخصی خودتان برایتان مهم است.
4) ابراز افراطی احساسات
اگر تجربه مدیریت کردن تیم یا سازمانی را در پرونده کاری خود داشته باشید، بیگمان میتوانید به نمونههای زیادی اشاره کنید که در آنها یکی از اعضای سازمان به طور غیرمعمولی به ابراز احساسات خود پرداخته است. اینگونه عکسالعملها معمولاً به شکل فریاد زدن، گریه کردن یا به گریه انداختن دیگران، پرتاب کردن اشیا، کوبیدن در و مواردی از این دست نمایان میشوند.
اینگونه رفتار نشاندهنده هوش هیجانی پایین فرد هستند و راه را برای اخراج شدن او از سازمان هموار میکنند. زمانی که فرد چنین رفتاری از خود نشان دهد، مدیریت سازمان صلاحیت او را به عنوان فردی که بتوان به او اعتماد کرد، زیر سؤال میبرد. حتی اگر چنین عکسالعملهایی به خاطر اشتباه یکی از اعضا باشد، باز هم توجه منفی همکاران را به شما جلب خواهد کرد و از شما چهره فردی خشن، ترسناک، بیثبات و غیرمنطقی را خواهد ساخت.
5) به زبان آوردن تنفر نسبت به کار
مطمئن باشید هیچ کدام از همکاران شما دوست ندارد تنفر شما را نسبت به کارتان بشنود. شما با این کار نه تنها به خود بلکه به تمام همکارانتان هم بیاحترامی میکنید زیرا آنها نیز در همان سازمان مشغول به کار هستند. اینکه شما به هر دلیلی کارتان را دوست ندارید مشکل شخصی شماست و لزومی ندارد دیگران را درگیر این مسئله کنید.
6) بیش از حد از خود تعریف کردن
زمانی که شما به موفقیتی دست مییابید و آن را بارها و بارها با صدای بلند برای همکارانتان تعریف میکنید، این حس در آنها به وجود میآید که موفقیت برای شما آنقدر کم اتفاق میافتد که وقتی به موفقیتی میرسید خیلی ذوق زده میشوید و از صحبت کردن درباره آن دست برنمیدارید. این کار همچنین نشان میدهد که فرد به لحاظ ظرفیتی آنقدر بزرگ نشده که بتواند موفقیتهای خود را مدیریت کند.
7) خوردن غذاهای بودار
ما ایرانیها مشهور هستیم به داشتن غذاهای خوش رنگوبو. اما سر کار جای خوبی برای خوردن غذاهایی که بوی زیادی تولید میکنند –مانند ماهی- نیست. به طور کلی در یک ساختمان کاری، خوردن غذایی پذیرفته شده است که همه چیز آن به آشپزخانه محدود شود.
شاید این مورد خیلی کوچک به نظر برسد اما میتواند برداشت بسیار بدی نسبت به سازمان در نگاه مشتریان و اربابرجوعان به وجود آورد.
سبز باشید