توجه کردن به نیازهای کارمندان این مزیت را دارد که باعث ایجاد پیوندهای قوی‌تری بین افراد حرفه‌ای سازمان با مجموعه خود می‌شود. علاوه‌بر این، برآوردن نیازهای مهم کارمندان سبب می‌شود که فرهنگ شرکت ارتقا یابد و استعدادهای جدیدی جذب سازمان شوند. 

بی‌توجهی به نیازهای کارمندان می‌تواند تأثیرات مخربی روی کاروکسب بگذارد. بیشتر کارفرمایان تلاش می‌کنند تا نیازهای پایه‌ای کارمندان را پوشش دهند، نیازهایی همچون حقوق و مزایا و ابزار لازم برای انجام دادن کار. اما نیازهای اصلی و مهم کارمندان فراتر از این موارد است و به همین دلیل معمولاً بین کارفرما و کارمند تضادها و کشمکشهایی در زمینه رفع نیازها پیش می‌آید.

در اینجا به نیازهایی پرداخته شده است که کمتر از سوی کارفرمایان و مدیران مورد توجه قرار می‌گیرند. بدون شک توجه بیشتر به این نیازها مهم می‌تواند به بالا رفتن شادی کارمندان در محل کار، قوی‌تر شدن ارتباطات آنها با سازمان و در نهایت بهره‌وری آنها بینجامد.

 

1. ارتباطات دوستانه

ارتباطات کاری بخش مهمی از رضایت شغلی کارمند را ایجاد می‌کنند اما ارتباطات میان همکاران به تنهایی کافی نیست. یکی از نیازهایی که کمتر از جانب کارمندان مطرح می‌شود اما به شدت روی عملکردشان تأثیرگذار است، نیاز به ارتباطات دوستانه با مدیر است. در پژوهشی که امسال توسط مؤسسه تحقیقاتی ویرجین پاس (Virgin Pulse) انجام شد، 19% از افراد شرکت‌کننده اعلام کردند که مایل هستند مدیرانشان به رفاه اجتماعی آنها بیشتر اهمیت دهند. به‌علاوه، 60% از افراد حاضر در این تحقیق نیز اعلام کردند که ارتباط با مدیرشان روی تمرکز و بهره‌وری آنها و تأثیر مثبت می‌گذارد و 44% نیز بیان کردن که این ارتباط تأثیر مثبتی روی سطح استرس آنها دارد.

ایجاد ابزاراهای لازم برای همکاری تیمی به تنهایی نمی‌تواند کافی باشد و مدیریت ارشد سازمان باید خود نیز در این فعالیتها حضور فعال داشته باشد. می‌توان با توجه به شناختی که از کارمند حاصل می‌شود، ارتباطات دوستانه‌ای با او برقرار کرد و در مورد موضوعاتی خارج از مسائل کاری با او به صحبت پرداخت. البته مجدداً یادآوری می‌کنم که اینگونه ارتباطات بستگی به شناخت مدیر از کارمندش دارد زیرا برخی از افراد مایل به صحبت کردن در مورد مسائل غیرکاری در محل کار نیستند. هوش عاطفی مدیر در انتخاب روش مناسب به او کمک می‌کند.

 

2. حمایت مالی

بدون شک حقوقی که کارمند آخر ماه دریافت می‌کند، بخش بسیار مهمی از میزان رضایت شغلی او را به وجود می‌آورد. اما مهمتر از آن برای کارمند این است که کارفرمایش به وضعیت کلی مالی او نیز توجه کند.

منظور از حمایت مالی تنها پرداخت حقوق و سایر تعهدات مالی شرکت نسبت به کارمندانش نیست. هرچند انجام درست و به موقع این تعهدات تأثیرات بسیار بالایی روی نحوه ارتباط کارمند با سازمان می‌گذارد، اما برای مثال یکی از مسائلی که کمتر به آن توجه می‌شود، آموزش مالی کارمندان توسط شرکت است. آموزش مالی و آموزش نحوه درست سرمایه‌گذاری توسط شرکت به کارمند این ذهنیت را می‌دهد که شرکت علاوه بر وفادار ماندن به تعهدات مالی خود، به فکر بهترین روش استفاده از منابع مالی توسط کارمند خود نیز می‌باشد.

 

3. سلامت عاطفی

برای کارمندان اهمیت دارد که سازمانشان به احساسات آنها نیز اهمیت دهد. استرس یک مشکل بزرگ در میان نیروی کار است و موانع بزرگی را هم برای کارمند و هم کارفرما ایجاد می‌کند. همچنین، کشمکش میان اعضای تیم زمانی که مورد بی‌توجهی مدیریت قرار می‌گیرد، می‌تواند موجب افزایش تنش و نارضایتی و سایر تأثیرات سوء عاطفی شود.

به همین دلیل لازم است مدیریت کارمندان را تشویق کند تا از به زبان آوردن مشکلات و دغدغه‌های خود ترسی نداشته باشند. مدیریت می‌تواند جلسات سازنده و منظمی با اعضای تیم داشته باشد و در این جلسات استرس آنها را کاهش دهد، کشمکش‌ها را برطرف کند و برای مشکلات موجود به دنبال ارائه راهکار باشد.

 

4. کار ارزشمند

برای کارمندانی که نسبت به کار خود عشق و علاقه دارند، اینکه ساعت مشخصی به سر کار بیایند، کارشان را انجام دهند و ساعت معینی نیز محل کار خود را ترک کنند، به تنهایی رضایت‌بخش نیست. برای این دسته از کارمندان معنا و ارزشی که پشت کارشان وجود دارد، بسیار مهم است. آنها دوست دارند در چشم‌انداز کلی شرکت جایی داشته باشند و در آن نقش ایفا کنند.

بنابراین مدیریت باید با شناسایی این کارمندان به آنها این حس را القا کند که کاری که انجام می‌دهند، برای کل سازمان دارای ارزش است و به چشم‌انداز آن کمک می‌کند. بدین طریق انگیزه کارمند برای بهتر کار کردن افزایش می‌یابد و ارتباط او با مجموعه‌اش مستحکم‌تر می‌گردد.

 

سبز باشید