چگونه مدیر خود را شگفت زده کنیم؟
کارمندانی که در یک سازمان کار میکنند و نسبت به کار خود تعهد دارند، دوست دارند ارتقا یابند و پیشرفت در مسیر کاری خود را ببینند. کمتر پیش میآید که این دسته از کارمندان دیر به سرکار بیایند، روزهای زیادی به مرخصی بروند و وظیفه محوله را در مدت موردنظر به انجام نرسانند. با این وجود از میان ترفیعاتی که در یک سازمان اتفاق میافتند برخی از کارمندان تعجب میکنند که چرا نام آنها جزو افرادی که پستهای بهتر و حقوقهای بالاتر را میگیرند، نیست. فهمیدن دلیل این اتفاق خیلی هم سخت نیست: این دسته از کارمندان نمیتوانند انتظارات مدیر را برآورده کنند و به همین دلیل علیرغم تلاش زیادی که میکنند و آنچه را که خواسته شده به درستی انجام میدهند، نمیتوانند برجسته شوند.
در چنین شرایطی راهحل این است که کارمند، ارزشی را به آنچه انجام میدهد بیفزاید و اطمینان حاصل کند که بیش از آنچه به عنوان حقوق و دستمزد به آنها پرداخته میشود، به پیشرفت سازمان خود کمک میکنند. کارمند باید خود را به عنوان فردی اثبات کند که ارزش بسیار زیادی برای سازمان دارد به طوری که سازمان یا حداقل بخشی از آن به وجود او نیاز مبرمی دارد.
برای اینکه به چنین فردی در سازمان تبدیل شویم و بتوانیم مدیر ارشد خود را با پیشرفت خود شگفتزده کنیم، در ادامه به چند مرحله اشاره شده است:
مرحله 1) علاوه بر توسعه مهارتهایی که برای شغلمان نیاز داریم، درباره صنعت، رقبا و جدیدترین اتفاقات و چالشها نیز اطلاعاتی داشته باشیم.
توسعه شغل بسیار مهم است اما نباید همینجا متوقف شد. اگر واقعاً میخواهیم مدیر خود را شگفتزده کنیم، باید سعی کنیم همه چیز را درباره شرکت و صنعت خود بدانیم. برای مثال به عنوان یک مدیر بازاریابی، لازم است اطلاعات موشکافانهای درباره رقبا داشته باشیم و دائماً در جریان آخرین وقایع و پیشرفتهای بازاریابی در جهان باشیم.
اگر بتوانیم این دانش را به ارزشی برای سازمان خود تبدیل کنیم، به مدیر خود ثابت میکنیم که به شغل خود اهمیت میدهیم و فرد با برنامهای هستیم.
مرحله 2) به جای اینکه همیشه پاسخی داشته باشیم، جلوی به وجود آمدن سؤال را بگیریم.
اینکه وقتی مدیرمان سؤالی از ما میپرسد، بلافاصله پاسخی برای آن سؤال داشته باشیم بسیار خوب است اما بهتر آن است که کارمندی باشیم که اصلاً اجازه ندهیم سؤالی برای مدیر پیش آید. کارمند عالی کارمندی است که خواستههای مدیر خود را پیشبینی کند و قبل از آنکه مدیر خواسته خود را در قالب سؤالی مطرح کند، آن مسئله را برطرف کرده باشد. چنین کارمندی در وقت و انرژی مدیر خود صرفهجویی میکند و این مسئله برای مدیر بسیار باارزش است.
مرحله 3) به جای اینکه زمانی که ایرادی کشف شد، مسئولیت آن را بپذیریم، خودمان آن ایراد را نشان دهیم.
مسئولیتپذیری، هنری است که جایگاه خود را در بسیاری از سازمانها از دست داده است. اینکه زمانی که مشکلی به وجود میآید، مسئولیت آن را بپذیریم بسیار خوب است اما بهتر آن است که قبل از آنکه فرد دیگری اشتباه ما را کشف کند، خودمان آن را مطرح کنیم.
مرحله 4) به جای اینکه درخواست آموزش کنیم، خودمان قدم جلو بگذاریم.
کارمندی که از مدیر خود میخواهد برای آموزش او سرمایهگذاری کند، در حقیقت تعهد خود به توسعه و پیشرفت را نشان داده است اما بهتر آن است که بار این مسئولیت را به دوش مدیرمان نیندازیم و خودمان پیشقدم شویم و آموزشهای لازم برای موفقیت را ببینیم. در چنین شرایطی وقتی سایر کارمندان منتظر هستند مدیرشان آنها را برای آموزش به دوره و سمینار بفرستد یا برایشان کتاب و مجله تهیه کند، شما خودتان این کار را کردهاید و میتوانید درباره آن با مدیرتان صحبت کنید. مطمئن باشید مدیر از این روحیه شما استقبال خواهد کرد.
مرحله 5) سعی کنیم در هر ردهای که هستیم، کارمند دانشبنیانی باشیم.
برای آنکه همواره مدیر خود را با ایدههای جدید و روشهای خلاقانه شگفتزده کنیم، باید این ذهنیت را که کاری را که به ما گفته شده انجام دهیم و همان کار را مرتباً تکرار کنیم، کنار بگذاریم و خلاقیت را از یاد نبریم. مطمئناً برخی از راههای سازمان فرصت بیشتری برای خلاقیت و ابزار ایدههای جدید دارند اما این بدان معنی نیست که سایرین مانند ربات کار کنند و هیچ خلاقیتی نداشته باشند. دانشبنیان بودن یعنی اینکه در چارچوب وظایف و اختیارات خود به دنبال بهتر کردن اوضاع و پیشرفت سازمان باشیم و خود را بهروز کنیم.
مرحله 6) با دیگر واحدهای سازمان ارتباط داشته باشیم.
مطمئناً واحد شما در مواقعی به کمک سایر واحدها نیازمند است و اگر مدیر شما مشاهده کند که شما ارتباط خوبی با سایر افراد سازمان که در دیگر واحدها کار میکنند دارید، مطمئناً شگفتزده خواهند شد. میتوانید به مدیر خود پیشنهاد دهید که ارتباط با واحد خاصی را به شما بسپارد. بدون شک مدیر از این پیشنهاد شما خشنود خواهد شد.
مرحله 7) در زمان بحران آرامش خود را حفظ کنید.
شاید کمتر چیزی به اندازه توانایی ما در حفظ آرامشمان در اوضاع بحرانی بتواند توجه مدیرمان را جلب کند. باید خود را به صورت فردی نشان دهیم که قادر است آرامش خود را حفظ کند و بر احساساتس مسلط باشد. آرامش و اعتمادبهنفس ما در زمان به وجود آمدن یک بحران نشان دهنده توانایی ما در هدایت یک تیم است.
سبز باشید