نه ویژگی طلایی که تضمینکنندهی موفقیت هستند
خوشبختانه من در طول سالها فعالیت حرفهایام این فرصت را داشتهام که در دانشگاه بازار در کنار تعداد زیادی از مدیرعاملان و کارآفرینان موفق کسب تجربه کننم. حاج آقای پایداری (مالک شرکت میهن)، خانواده محترم نصیری (شرکت رامک)، رضا رامخو (مدیرعامل رونیکس)، خانواده محترم گرامی (شرکت گلستان)، آقای یوسفزاده (هولدینگ یوشیتا مالک برند لینا)، دکتر رسولاف، مدیرعامل وقت بانک اقتصاد نوین، حاج آقای درخور، مدیرعامل گروه صنعتی درخور- مهیا پروتئین، هیئت مدیرههای شرکتهای لورچ، داتیس، الدورا، بانک سامان، بیمه سامان و افراد و مجموعههای بسیار زیاد دیگری بودهاند که با دقت به سبک زندگی حرفهای آنها نگاه کردهام. نکتهای که همیشه برایم جالب بوده این است که این بزرگواران با وجود اینکه از اقوام مختلف ایرانی هستند و به لحاظ شرایط جغرافیایی خیلی با یکدیگر فاصله دارند اما از ویژگیهای مشترکی در سبک مدیریتی خود برخوردارند که باعث شده از افراد سرآمد صنعت و بازار باشند. برخی از این ویژگیهای مشترک عبارتند از:
1) آنها استاد اجرا کردن هستند
ایدهپردازی خیلی فرایند باارزشی است و اصلاً نمیخواهم ارزش آن را پایین بیاورم ولی آنچه یک فرد را به مدیری موفق تبدیل میکند، تعداد ایدههای او نیست بلکه تعداد کارهایی است که براساس ایدههایش توانسته انجام دهد. یکی از مدیران بزرگ به من گفت که هیچوقت از بیان ایدههای خود به دیگران نترس چون در 99 درصد مواقع اصلاً کسی حرف تو را جدی نمیگیرد چه برسد به آنکه در موردش فکر و آن را اجرا کند. تفاوت این مدیران بزرگ با افرادی که تأثیرگذار نیستند این است که زمانی که این افراد در حال فکر کردن به ایدههایشان هستند مدیران بزرگ در حال اجرا کردن ایدهها هستند.
2) نسبت به بازخورد منفی حساس هستند
شاید فکر کنید این یک ویژگی منفی است اما اگر دقیق به مسئله نگاه کنیم، میبینیم که این مدیران آنقدر نسبت به کاری که انجام میدهند یا محصولی که تولید میکنند، حساس هستند که با دریافت کوچکترین بازخورد منفی به فکر میروند که چرا نتوانستهاند بهترین باشند. آنها این حساسیت را در مسیر درست به پیش میبرند و سعی میکنند هر روز از روز قبل خود بهتر باشند.
3) آنها در تصمیم گرفتن تعلل نمیکنند
در خاطرات خانم ترزا تیلور که یکی از گرانقیمتترین مدیرعاملان امریکا است، میخواندم که از او پرسیده شده بود دلیل موفقیت خود را چه چیزی میداند. او پاسخ داده بود زیرا میتوانم به سرعت تصمیمگیری کنم. خیلی از ما در تصمیمگیری آنقدر تعلل به خرج میدهیم که فرصت از دست میرود و دیگر وقتی برای جبران نیست. مدیران بزرگ این ذهنیت را دارند که سریع تصمیم بگیرند و اگر جایی نیاز به اصلاح داشت، در مسیر آن را انجام دهند نه اینکه آنقدر صبر کنند که فرصت به کلی از دست برود.
4) آنها در مدیریت توجه سرآمد هستند
روزی یکی از این بزرگان از طریق مدیر منابع انسانی مطلع شده بود که فرزند یکی از کارگران کارخانه بیمار و در بیمارستان بستری است. ایشان با یک دسته گل حتی قبل از اینکه خود کارگر کارخانه به بیمارستان برود، پشت در اتاق حاضر بودند و از او و خانوادهاش دلجویی کردند. مدیران بزرگ از این دسته اقدامات کم انجام نمیدهند. آنها در انگیزه دادن به نیروهایشان فوقالعاده عمل میکنند و کارمندان کار را نه برای حقوق و پاداش بلکه برای خشنودی مدیر خود، با نهایت دقت به انجام میرسانند.
5) آنها کنترلکنندههای خوبی هستند.
یکی از ویژگیهای بارز این مدیران این است که اقدامات کنترلی را به خوبی انجام میدهند. آنها در راستای هدفگذاریهایی که انجام میدهند به دقت مراقب هستند که آنچه اجرا میشود با آنچه هدفگذاری شده، مطابقت داشته باشد و اگر در مرحله اجرا ایراداتی وجود دارد چه اقدامات اصلاحی باید صورت گیرد.
6) آنها نسبت به اطلاعات محیط حساس هستند.
این بزرگان از آنچه در اطرافشان میگذرد به شکل موشکافانهای اطلاع دارند. آنها بیش از هر کس دریافتهاند که تحقیقات چقدر میتواند به یک سازمان و مدیران آن قدرت پیشبینی بدهد و در تصمیمگیری به آنها کمک کند.
7) مراقب کیفیت هستند.
برای این بزرگواران کیفیت از اهمیت ویژهای برخوردار است چون نسبت به کاروکسب خود دید بلندمدتی دارند. حتی با افزایش رقابت آنها تنها به کیفیت محصول اکتفا نمیکنند و روی کیفیت ارتباطات هم متمرکز میشوند. آنها همیشه به نیروهای خود تأکید میکنند که ارتباطات باکیفیتی با واسطهها، مشتریان و تأمینکنندگان داشته باشند چون خشنودی مشتری است که سبب بقا و برندینگ میشود.
8) در ادبیات آنها واژه شکست وجود ندارد.
برای آنها شکست بیمعنی است. چند روز قبل در اینستاگرام مطلبی درباره اثر پاندولی منتشر کردم. این مدیران بزرگ مصداق بارز اثر پاندولی هستند زیرا هر بار که با مانعی مواجه میشوند گویی انرژی آنها چند برابر میشود و تا بر آن مانع غلبه نکنند، آرام نمیشوند.
9) برای آنها تعطیلات به معنای تعطیل کردن همه چیز نیست.
نکته دیگری که در ارتباط با این بزرگان توجه مرا جلب کرده و میکند این است که اکثر آنها چیزی به عنوان تعطیلات را متوجه نمیشوند و اعتقاد دارند باید به طور مرتب فعالیت کرد. البته این بدان معنا نیست که آنها به زندگی شخصی خود بیتوجه هستند بلکه آنها همیشه سعی میکنند ترازوی زندگی متعادلی داشته باشند. بنابراین ضمن آنکه به ترازوی زندگیشان توجه میکنند لزومی نمیبینند که کارهایشان را به خاطر تعطیل بودن زمین بگذارند.
سبز باشید