کارخانه خلاقیت: درسهایی از پیکسار
پیکسار یکی از شرکتهای سینمایی است که در سال 1986 توسط استیو جابز و ادوین کتمول بنیان نهاده شد. استودیویی حدودا 30 ساله که با ساخت بیش از 15 فیلم بلند و 27 نامزدی و جایزه اسکار و فروش حدود 10 میلیارد دلاری خود، یکی از کمپانیهای برتر سرگرمی در جهان محسوب میشود. داستان پر فراز و فرود استودیو انیمیشن سازی پیکسار در کتابی خواندنی به قلم اد کتمول به نام "کارخانه خلاقیت" تشریح شده است. شرکتی جوان و قابل احترام که در ابتدا استودیویی کوچک و پیش پا افتاده بود اما با نبوغ ویژه استیو جابز توسعه یافت، تا آنجا که امروز در کمتر فهرستی است که نام پیکسار به عنوان شرکتی پیشرو مطرح نشود.
اما راز موفقیت این کمپانی جوان چیست؟ چه شد که یک شرکت فناوریبنیان دچار چالش، امروز به یکی از غولهای سرگرمی جهان تبدیل شده است؟ در این یادداشت با نکاتی کسب و کاری درباره پیکسار آشنا می شویم، درسهایی که میتوانیم از موفقیت چشمگیر پیکسار طی سالهای اخیر یاد بگیریم.
• درس اول: فناوری و ریسک، دو عنصر کامیابی شرکتهای موفق
پیکسار تا اواخر سال 1995 میلادی تنها به ساخت انیمیشن های کوتاه میپرداخت تا اینگونه سرمایه گذاران را نسبت به قابلیتهای فناورانه خود مجاب کند. اد کتمول و تیم او که شامل حدود 40 انیماتور و متخصص علوم کامپیوتری میشد تصمیم داشت تا با فناوری در اختیار خود، کاری را صورت دهد که تا پیش از این سابقه نداشت. درواقع او میخواست اقدامی کند که تا پیش از این کسی فکرش به انجام آن نیز نرسیده بود: ساخت یک فیلم موضوعی بلند، آن هم تنها به وسیله رایانه.
انیمیشن شاهکار داستان اسباب بازی، محصول نهایی سخت کوشی، نبوغ و خلاقیت تعداد کم شماری متخصص خوش فکر بود که با همین ایده ساخته شد و گیشه را قبضه کرد. این فیلم موفق نشان داد که چگونه یک شرکت کوچک نه چندان مطرح میتواند با دو عنصر ریسک و نوآوری به مزیت رقابتی دست یابد و پله های ترقی را به سرعت و پرشتاب طی کند. چنانچه بنگاههای تجاری صرف نظر از اندازه، امکانات و تعداد کارکنان خود؛ اراده عبور از مرزهای محدودیت را داشته و فناوریهای جدید را با آغوش باز پذیرا باشند، نتایج غیرقابل تصور خواهد بود.
• درس دوم: به دنبال استعدادهای تازه نفس باشیم
پیکسار یکی از شرکتهای شاخص در ارزیابی و جذب استعدادهای شایسته و جوان است. متوسط سن استخدام شدگان پیکسار در سال 2004، سی و پنج سال بود و بسیاری از تصویرگران آن حتی جوانتر بودند. البته آنها متخصصان کارآزموده و مجرب را نیز به عنوان مشاور جذب میکنند. از جمله باد لاک 53 ساله که شهرت بسیاری در دنیای کارتون دارد.
ارزیابی نیروهای شایسته، توسعه مهارتهای ایشان و بهبود عملکرد تیمی علاوه بر آنکه زمینه توسعه بازار پیکسار را فراهم میکند، بر غنای تولیدات آن نیز می افزاید.
• درس سوم: از اشتباهات به عنوان ابزاری برای یادگیری استفاده کنیم
اد کتمول، مدیر پیکسار، از هر فرصتی بهره میگیرد تا گریزی هم به اشتباهات قبلی شرکت خود بزند، به امید آنکه این اشتباهات تکرار نشوند. البته کتمول از این کار خود هدف بزرگ دیگری را نیز دنبال می کند. آن هم اینکه نیروهای جوان با خیال آسود ایده های خود را در میان بگذارند، بی آنکه از عدم پذیرش ایده های خود دل نگران شوند. کتمول هیچگاه، هیچیک از ایده های کارمندان خود را دست کم نمی گیرد، چه آنکه بسیاری از پیشرفتهای فنی پیکسار مرهون همین ایده های خام کارکنان این کمپانی است. به قول یکی از بزرگان کسب و کار "دو برابر کردن میزان اشتباهات، یکی از راههای مهم رسیدن به توفیق است."
• درس چهارم: محصول خود را ممتاز و خواستنی نمایید
گرچه داستان اسباب بازی از لحاظ جلوههای رهبری یک سر و گردن از رقبایش بالاتر بود و لقب اولین انیمیشن تمام رایانه ای جهان را به خود اختصاص داد، اما این محصول پیکسار بدون داستانی جذاب و آموزنده نمیتوانست ارزش آفرینی چندانی داشته باشد. درواقع بهره گیری از قصه های قوی و خوش ساخت با درونمایه های آموزنده، یکی از چاشنی های ترویج همیشگی پیکسار برای محصولات خود بوده است.
میتوان گفت که خوب فروختن یک محصول و یا زیبایی ظاهری آن اگرچه مهم است، اما هیچ چیز نمیتواند جایگزین تمایز و کیفیت متفاوت باشد. به بیان دیگر محصول باید به اندازه کافی خوب باشد و البته خوب بودن و کم و کیف آن را مشتری مشخص میکند. بنابراین در درجه اول تمرکز خود را جلب محصولی کنیم که مخاطب آن را میخواهد و به آن نیاز دارد.
• درس پنجم: تنها به بهترینها راضی شویم و دور و بر خود را با قهرمانان پر کنیم.
پیکسار به انجام کارهای سخت و کسب نتایج شگفت انگیز مشهور است. این استودیو در طول حیات کاری خود بارها دست به اقدامات جالب توجه زده است. به طور مثال، زمانی که این شرکت، انیمیشن شجاع را ساخت، بسیاری از مکانها و صحنه های فیلم را که چندان در داستان موثر نبودند حذف کرد بگونهای که فیلم در انتها 5 برابر کوتاهتر شد. هرچند پیکسار با این اقدام تعجببرانگیزش به ظاهر ساعتها وقت و انرژی خود را اتلاف نمود، اما نتیجه فیلمی بود که میتوان آن را تلفیقی از بهترین بهترینها دانست. پیکسار پر است از بهترین بهترینها. در این شرکت قهرمانان الهام بخش بسیاری وجود دارند که به پیشرفت یکدیگر کمک می کنند. به قول یکی از کارکنان پیکسار: ستاره ها را در دست بگیر و یا دست کم زندگی ات را با نورشان روشن کن.
سبز باشید