چرا برخی شرکتها همیشه در فهرست بهترین مکانها برای کار، بهترین ارائه‌دهندگان خدمات به مشتریان، و پرسودترین شرکتها در صنعت خود قرار می‌گیرند و برند کارفرمایی قوی دارند؟ تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده است و هر یک به تعدادی از عوامل مؤثر در این زمینه اشاره کرده‌اند. پروفسور جیم هسکت استاد دانشکده‌ی کسب‌وکار هاروارد، ارب ساسر و کوتور جوویلر در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیده‌اند که پاسخ در به رسمیت شناختن فرهنگ قوی و سازگاری است که می‌تواند خلاقیت، بهره‌وری و احساس مالکیت را در میان کارکنان و مشتریان پرورش دهد. آنها همچنین وجود یک رهبر کاریزماتیک را بااهمیت می‌شمارند.
اما شما به عنوان یک مدیر چگونه می‌توانید چنین فرهنگ خاصی را ایجاد کنید و پرورش دهید؟ در متن زیر، 10 درس از بهترین نمونه‌های مشاغل عنوان شده است. ما می‌توانیم نکات ارزشمندی را از سازمانهایی که چنین فرهنگی دارند که به آنها یک مزیت رقابتی قدرتمند می‌دهد، بیاموزیم.
1.    رهبری در تدوین و حفظ هدف، ارزشها و چشم‌انداز سازمانی بسیار مهم است. رهبران قوی کسب و کار دیگر عناصر مانند ارزشها، رفتارها، معیارها و اقدامات را نیز با فرهنگ هماهنگ کنند. ارزشها بدون عناصر دیگر بی‌معنی هستند.
2.    مانند هر دارایی ناملموس  دیگری، می‌توان روی فرهنگ  هم سرمایه‌گذاری کرد. هنجارها و ارزشهای سازمان از طریق سخنرانی‌ها شکل نمی‌گیرد بلکه از طریق اقدامات و یادگیری تیمی شکل می‌گیرد. فرهنگهای قوی در موفقیت کسب و کار مؤثر بوده و بیش از شعار و وعده‌های غیراجرایی هستند. برخی از سازمانها ترجیح می‌دهند راه خود را از سازمانهایی که  خود را با توجه به ارزشها و رفتارهای کارمندان مدیریت نمی‌کنند، جدا کنند.  برای مثال در  یکی از شرکتهای مراقبت بهداشتی ، مدیران به طور مداوم با شناسایی کسانی که اقدامات، ارزشها، رفتارها و استانداردهایشان نمودی از فرهنگ سازمان است آن را تقویت می‌کنند. موفقیتهای تیمی دلیل پیروزی‌های مکرر می‌شود. علاوه بر این، کمپانی بی‌اچ‌سی موفقیتهای فردی را از طریق برنامه‌هایی مانند کارتهای تقدیر 90 روزه و یا یک ساله برای کارمندانی که تلاشهایشان به موفقیت تیم منجر شده است، ارج می‌نهد. این شرکت همچنین با جایزه‌ی کارمند برگزیده‌ی ماه و دادن عنوان "قهرمانان" و یا "افسانه" به کارمندان برای موفقیتهای فوق‌العاده و عالی، از آنها تقدیر می‌کند.
3.    کارکنان در تمام سطوح سازمان، از عناصر فرهنگ سازمان مطلع هستند و به آن اعتبار می‌بخشند. همانند مدیران سازمان، آنها نیز همه‌ی تصمیمات مدیران در مورد استخدام، پاداش، ارتقاء و اخراج همکاران را قضاوت خواهند کرد. واکنشهای آنها اغلب از طریق نظراتشان در مورد موضوعاتی از جمله "انصاف رئیس" تعیین می‌شود، هرچند موضوع اساسی در چنین گفتگوهایی، قدرت و تناسب فرهنگ سازمان است.
4.    سازمانهای دارای فرهنگ مدون و شفاف، به دلایل زیر از مزایای هزینه‌های نیروی کار استفاده می‌کنند:
  - اغلب مکانهای بهتری برای کار هستند.
- در میان کارکنان بالقوه شناخته‌شده هستند.
- سطح نرخ تعلق سازمانی اغلب بالاست.
- فرایند جذب کارامدتر است، زیرا کارکنان تمایل دارند آشنایانی را که رفتاری شبیه خود دارند، معرفی کنند.
- حجم کارکنان بالقوه زیاد است (افراد زیادی تمایل دارند در این سازمان کار کنند).
- هزینه استخدامهای جدید کم است.
- فرایند خودانتخابی، تعداد عدم تطابقها را در استخدامهای جدید کاهش می‌دهد.
5. سازمانهایی که دارای فرهنگی هستند که به وضوح تدوین‌شده و به اجرا گذاشته‌شده‌اند، از وفاداری بالای کارکنان و مشتریان لذت خواهند برد.
6. یک استراتژی عملیاتی بر اساس یک فرهنگ قوی و موثر، مشتریان را انتخاب خواهد کرد. همچنین نیاز به "اخراج" دوره‌ای مشتریان دارد، این استراتژی به خصوص زمانی مهم است که مشتریان از کارکنان سوء‌استفاده می‌کنند و یا خواسته‌های غیر معقول از آنها دارند.
7. نتیجه‌ی همه‌ی اینها "بهترینها در خدمت بهترینها" و یا مثل بیانیه ماموریت ریتز کارلتون "بانوان و آقایان محترم در خدمت خانمها و آقایان محترم" می‌باشد.
8. این اهرم عملکردی باید بدقت مدیریت شود تا اطمینان حاصل شود که به فرهنگ بسته و متعصبانه‌ای که ظرفیت کمی برای تغییر دارد، منتج نمی‌شود. سازمانهای دارای عملکرد سطح بالا به طور دوره‌ای ارزشهای اصلی خود و رفتارهای مرتبط با آن را بازبینی و تایید می‌کنند.
9. سازمانهای دارای فرهنگ قوی و سازگار، جانشینان موثری را برای رهبری پرورش می‌دهد. به طور عمده، فرهنگ قوی سازمانی هم فرهنگ جانشین‌پروری را آماده می‌کند و هم جابجایی را آسان می‌سازد.
10. فرهنگ هم نظیر هر عامل زنده ای تاریخ انقضاء داشته و نیاز به بازآفرینی دارد. از جمله دلایل آن می‌تواند خود موفقیت باشد و یا از دست دادن حس کنجکاوی، کم شدن علاقه به تغییر، کمرنگ شدن عملکرد، شکست رهبران  در تقویت رفتارهای مطلوب، شکست ارتباطات پایدار و ... .
هنگامی که یک سازمان به طور مداوم چنین فرهنگی را ایجاد و تقویت می‌کند، باعث ایجاد یک مزیت رقابتی می‌شود که به سختی قابل تقلید است.
نتیجه‌گیری:
با توجه به مطالب فوق می‌توان به نتایج زیر اشاره کرد:
•    سازمانهای دارای فرهنگ مدون و واضح و روشن اغلب مکانهای بهتری برای کار هستند.
•    یک استراتژی عملیاتی که براساس یک فرهنگ قوی و موثر ایجاد شده باشد، مشتریان بالقوه را به خود جذب می‌کند.
•    سازمانهای دارای عملکرد بالا، به طور دوره‌ای ارزشهای اساسی خود و رفتارهای مرتبط با آن را بازبینی و تایید می‌کنند.

 

سبز باشید