یادگیری از نابغه ناشنوای موسیقی؛ بتهوون (قسمت دوم)
4. بتهوون مرد عمل است
هرگاه آسایش، درازمدت و بیدلیل باشد، به تنبلی میگراید. این سخنی زیبا از بتهوون است. همانگونه که میدانیم، انسانهای فرصتیاب؛ افرادی دانشدوست و دانشخواه، کمالطلب، متواضع، قابلاحترام، رؤیابین، شوقآفرین، متمرکز روی هدف، و از همه مهمتر سختکوش و مرد عمل هستند.
5. بتهوون امضای خود را پای آثارش دارد
تمایز، اصلی کلیدی برای بقا و بالندگی در عصر حاضر است. بتهوون به این اصل کاملاً واقف است. بتهوون در آغاز فعالیت هنری خود تحتتأثیر آثار پیشینیان خود و نوابغ موسیقی نظیر باخ بوده و آثار او در ابتدا رنگ و بویی از اساتید بزرگ را داشتند اما بتدریج نبوغ و تمایز چشمگیر او بیش از پیش هویدا میشد. بتهوون در حالیکه 16 سال بیش ندارد، موفق میشود تا با همکاری خدمتکار موتزارت که پیرزنی سالخورده بود، این نابغه موسیقی را دیدار کند. این دیدار از جمله وقایع تأثیرگذار تاریخی به شمار میرود. بتهوون در این دیدار به قدری تأثیرگذار و الهامبخش ظاهر شد که موتزارت در خصوص او گفت: «تو شیطانی هستی که شیاطین را با آهنگهای خود به فرار وا خواهی داشت، تو نبوغ موسیقی داری، من آنچه را میدانم به تو خواهم آموخت. صدایی که از انگشتان تو بیرون خواهد آمد، یکروز گوش جهانیان را کر خواهد کرد!». آثار بتهوون سبک و قالبی کاملاً شخصی داشته و روایتگر زبان خاص بتهوون هستند. این آثار بسیار طولانیتر از آثار همعصر خود بوده، و رگههایی پرطنین از صلابت در آنها به گوش میرسد. آثار بتهوون دربردارندهی ویژگیهای خاص موسیقی او هستند، سبکی از موسیقی که متفاوت از موسیقی همعصر خود بوده و به شدت پویا، کوبنده، پرصلابت، قهرمانانه و پرشتاب است.
بتهوون از دیگر سو، شخصیتی مرموز و عجیب دارد، او برای زندگی کردن و امرارمعاش روش خاص خود را دارد. نقل میشود که همواره ژولیدهپوش بوده و در خانههای محقر و بهمریخته سکونت داشته است. هرچند اشرافزادگان، نبوغ او را میستودند، اما او از راه برگزاری اجراهای عمومی امرار معاش میکرده و دست به دامان درباریان نبوده است. اگر بتهوون هنرمندی با منش و آثار متفاوت نبود، از خاطره تاریخ پاک میشد.
جکتراوت که از بزرگان دنیای کسبوکار است، با صراحت میگوید یا متمایز شوید یا نابود خواهید شد. اهمیت تمایز با گسترش رقابت بیشتر میشود، چرا که دیگر دوران همه فن حریف بودن گذشته است و برندهایی به توفیق دست مییابند که بتوانند به اهمیت وجوه تمایز و مزایای رقابتی خود پی برده و روی آن تأکید ورزند. پس منحصر به فرد باشیم و به اهمیت وجوه تمایز و مزیت رقابتی در تمام ابعاد برند خود دقت کنیم. در واقع، تنها راه خارج نشدن از گردونه رقابت، این است که منحصر به فرد باشیم و وجوه تمایز خود را پررنگ کنیم.
6. بتهوون شکارچی فرصتهاست
بتهوون پس از مدتها ممارست و سختکوشی در مسیر دستیابی به اهداف خود، به محافل بزرگان فرهنگی و هنری اروپا راه مییابد، هر چند که شیفته شهرت و اشرافیگری نیست، اما این دوران مصادف است با گسترش ارتباطات او و کیفیتیافتن آثارش در اثر این ارتباطات کاری. در این دوره، موسیقی بتهوون بیش از پیش نمایانگر صلابت و غرور مستحکم اوست. بتهوون پلی است مستحکم میان نسل کهن دنیای موسیقی و دوره مدرن، او از این رهگذر فرصتهای بسیاری را نصیب خود ساخت و همچون معماری چیرهدست توانست سرنوشت موسیقی را به کام خود رقم بزند.
7. بتهوون انسانی خوداتکا بود
لودویگ بتهوون فریاد برمیآورد که ای انسان! خود به یاری خود برخیز! متكى به خود بودن، قسمت مهمّى از طريقه زندگى انسانهای بزرگ است. انسانهای کوچک به مردم، جاها و چيزهاى مختلفى متكى بوده و به آنها رو مىآورند تا از ایشان حمايت كنند تا بلکه چيزهایی را كه در خود كم دارند، از این طریق جبران کنند. گفته میشود که بتهوون مردی زشترو و خشن بوده است، اما این ظاهر نازیبا هیچگاه او را از فعالیتهای خود بازنداشت. او تندیس مسلم سختکوشی و عزتنفس است تا آنجا که در نامهای خطاب به یکی از نجبای دربار، به او مینویسد: «شما میراثدار پدر خویش بوده و شاهزادگی و اشرافیت خود را از او به ارث بردهاید، اما من همه چیز را به کوشش خود و عرق جبین به دست آوردهام، فراموش نکنید که در سراسر جهان هزاران شاهزاده هست و یک بتهوون بیشتر نیست.»
اعتماد به نفس امری اکتسابی است که از طریق خودارزشمندی و نگرش مثبت به خود، خودشناسی و آگاهی از جنبههای مثبت و تواناییهای نسبی خویش، خوداتکایی، قدرت رویارویی با مشکلات، تجربهاندوزی، کسب مهارتهای زندگی و بدست آوردن یک تکیهگاه معنوی بدست میآید و میتواند به توفیقات بیشتر ما در زمینههای مختلف بویژه امور کاری بینجامد. چرا که اعتماد به نفس با ارزش و اعتبار ما رابطه مستقيم دارد.
8. بتهوون انسانی ازخودگذشته در راه تحقق رسالت خویش است
بتهوون رسالتی عظیم بر دوش داشت و آن اعتلای هنر انسانی و ترویج موسیقی مردممدار بود. به همین سبب بود که تا آخرین نفس در جهت تحقق رسالت انسانیش گام برداشت و هیچگاه برای خود زندگی نکرد. او از همان دوران کودکی لذت واقعی را در کمک به دیگران و خدمت به ایشان میدید و به همین دلیل بود که حتی ناشنوایی هم نتوانست سد راه او در این مسیر شود. او در اوج درماندگی و با مبتلا شدن به ناشنوایی که برای موسیقیدان مرگ خاموش محسوب میشود، سمفونی چکامه شادی را با مضمونی انسانی و با تأکید بر مفاهیمی نظیر برادری و برابری تکمیل کرد. خود در جایی مینویسد که در طول حیاتش تنها دو هدف را دنبال میکرده و آن ازخودگذشتگی در راه اعتلای هنر انسانی و آسمانی و انجام کار خیر در حق نوع بشر است. پندار نیک و گفتار نیک بتهوون تا سالها در حافظه بشریت برجای خواهد ماند. بتهوون نماد هنرمندی است که پیشرفت او از مردم میآید و به مردم برمیگردد. او از اجتماع خود، دنیا و از طبیعت الهام میگیرد.
امروزه کمتر میتوان نظریاتی را درباره مدیریت یافت که به بحث مسئولیتهای اجتماعی و ضرورت حاکمیت اخلاق در بدنه سازمان توسط مدیران به عنوان متولیان فرهنگ سازمانی نپرداخته باشد. اصول و ارزشهای اخلاقی انسان، نقشی انکارناپذیر در هدایت صحیح کسبوکار دارا است. اخلاقمداری از بارزترین ویژگیهای مدیران موفق محسوب میشود؛ بدین لحاظ سازمانها جهت تحقق مأموریت ها و اهداف خود نیازمند رهنمودهای اخلاقی هستند. در پایان، باز بر درسی از دانشگاه بازار تأکید میکنم که چکیدهی زندگی بزرگانی نظیر بتهوون است: نانوایی باشیم که هیچوقت نان سوخته دست مردم نمیدهد.
به راستی بتهوون بزرگ عالم عامل عاشق بود.
سبز باشید