وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

آموزه‌های یک رمان‌نویس برای مدیران (قسمت دوم) 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

آموزه‌های یک رمان‌نویس برای مدیران (قسمت دوم)

در ستایش عالم بودن
«اگر بی خبر باشیم، بی گناه هستیم؟ آیا آدم ابلهی كه بر اریكه ی قدرت تكیه زده است، تنها به بهانه ی نادانی، از هر گونه مسئولیتی به دور است؟ »
توسعه سازمانها و انسانهای مدرن، درگرو یادگیری است و  یادگیری می‌تواند، موضوع توسعه و زمینه‌ساز آن باشد. از این‌رو مدیران آگاه و توانمند، همواره در تکاپوی بهبود رفتارهای خویش از طریق یادگیری مستمر هستند.

 

در ستایش عامل بودن
«با عمل است كه انسان از دنیای تكراری روزانه - جایی كه همه شبیه یكدیگرند - بیرون می آید، با عمل است كه انسان خود را از دیگران متمایز می‌كند و فرد می‌شود».
عامل بودن به‌معنای آن است که به دور از تن‌پروری، فقط به دانستن اکتفا نکنیم و یادگیری‌هایمان را در زندگی کاری و خانوادگی اجرایی کنیم. از قدیم  هم به ما گفته‌اند  کار را که کرد؟ آن که تمام کرد. این جمله زیبا و پرمغز نشانگر اهمیت نتیجه‌گرایی و عامل بودن است. نتیجه گرایی و عامل بودن می‌تواند به ما در دست یافتن به اهدافمان کمک کند و موجب تمایز ما و سازمان مان شود.

 

در ستایش عاشق بودن
«هرگاه كه قلب آدمی، لب به سخن گفتن گشود شایسته نیست كه خِرد خُرده بگیرد.»
به قول ماندلا، کوچک باش و عاشق، عشق خود آیین بزرگ کردنت را میداند. عاشق بودن به‌معنای آن است که فعالیتهایمان را با عشق انجام دهیم تا هم خودمان و هم دیگران از زندگی لذت بیشتری ببریم. عشق جوهره‌ی حیات آدمی بوده و تلفیق آن با عمل و علم، مدیران شایسته را به اهداف خویش می‌رساند. دانش و مهارت تمام ابزار موفقيت نبوده و آن چيزي كه آنها را كامل مي‌كند عشق و اشتياق است. مدیران شایسته قادرند تا کنترل دل و مغز را در اختیار گرفته و میان این دو توازن برقرار کنند. بنابراین، معنای مدیریت و رهبری چیزی جز قدرت نفوذ در دل‌ها و تسخیر قلب‌ها نمی‌تواند باشد. لذا رهبران شایسته می‌دانندکه کارآمدترین ابزار مدیریت در جهان پیچیده‌ی کنونی، ابزار دل‌افزار است. به معنای آنکه باید از درون قلب خود بر قلب کارکنان مدیریت کنیم.

در ستایش شایسته سالاری، در نکوهش دیوان سالاری
«در جهان دیوان سالارانه‌ی كارمند، اثری از ابتكار، نوآوری و آزادی عمل در میان نیست، تنها چیزی كه وجود دارد دستورها و مقررات است و این همانا دنیای فرمانبرداری است».
مشارکت و خشنودی کارکنان تا درجه زیادی مرتبط با میزان اختیارات ایشان است. در واقع زمانی که کارمندان شایسته به‌عنوان ارزشمندترین دارایی یک سازمان می‌توانند به واسطه فرهنگ شایسته‌سالارانه حاکم، درمواردی خود وظیفه تصمیم‌گیری را بر عهده گیرند اهمیت بیشتری برای سازمان خود قائل خواهند بود و می‌توانند راه‌حلهای کارآمدتری را برای مسائل پیش‌روی سازمان بیندیشند. ضمن آنکه فرهنگ شایسته‌سالاری فرصت بیشتری برای نوآوری و ابتکار فراهم می‌آورد. بنابراین مدیران باید بکوشند تا فضای تفویض اختیار و حاکمیت شایستگان را فراهم سازند تا نوآوری و ابتکار در دل سازمان ریشه بدواند.

 

در ستایش معناداری کار
«كارمند، بخش كوچكی از كار عظیم اداری را كه از فهم هدف آن به دور است، انجام می دهد؛ این جهانی است كه حركات در آن مكانیكی می‌شوند و اشخاص معنای آنچه را كه انجام می‌دهند، نمی‌دانند».
کوندرا در زمینه به تصویر کشیدن انسانهای معاصر و سرگشته از التهابات آشفته بازار زمان و نظام نابسامان دیوان‌سالاری در ارتباطات بشری، استادی تمام‌عیار است. بیشتر شخصیت‌های ساخته و پرداخته او در رمان‌هایش دچار نوعی نارضایتی توام با امید و مثبت‌اندیشی نسبت به تحولات جهانی‌ بوده و در پی احیای معنا و ارزشهای از دست رفته‌اند. امروزه جست وجو برای معنا در محیط کار، مفهومی با اهمیت  در رفتارشناسی سازمانی بوده و از میان ویژگی‌های شغل، ویژگی معناداری آن بیشترین سهم را در توانمندسازی روان‌شناختی کارکنان برعهده دارد. در حقیقت کارکنان نیاز به محیطی دارند که در آن بیش از هر چیز احساس تعلق تقویت شود و واضح است که مدیران بعنوان متولیان فرهنگ سازمانی وظیفه ایجاد چنین محیطی را بر عهده دارند.


سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.