درسهای بازاریابی از فلاسفهی یونان و روم باستان
تاکنون افراد بسیار زیادی از فرماندهان نظامی گرفته تا فضانوردان و سیاستمداران، برای بهبود زندگی شخصی و حرفه ای خود دست کمک به سوی فلاسفهی یونان و روم باستان دراز نمودهاند. بیگمان تعالیم این فلاسفه حاوی نکات ارزشمند و قابل اعتنایی است که میتواند فعالان عرصهی کسبوکار را در راه نیل به پیشرفت، موفقیت و رونق اقتصادی یاریرسان باشد. این گفتار در پی آنست که پنج تکنیک از پنج فیلسوف برجسته را که میتواند کمک شایانی به فعالان حوزهی کسبوکار باشند را معرفی کند.
1. سقراط: جرأت مخالفت داشته باشید
سقراط، که یکی از اولین فلاسفهی جهان به شمار میرود، همواره بر حق هر انسان برای تفکر ورزیدن تأکید مینمود. او بر این عقیده بود که خیل عظیمی از انسانها علیرغم ظاهر هشیار و آگاهشان، در خواب به سر میبرند و بدون چون و چرا، تنها به تبعیت از عوام و اصول حاکم بر جامعه میپردازند.
سقراط معتقد است که تبعیت محض از قدرت، تبعات زیادی به دنبال داشته و اصول اخلاقی جامعه را هدف قرار خواهد داد. به عنوان مثال، هنگامی که وجود فساد در بخشی از جامعه علنی میشود، بسیاری از مردم تنها به ذکر این جمله بسنده میکنند که "فساد موضوعی طبیعی است؛ فساد در همه جا وجود دارد". بدین ترتیب، از زیر بار مسئولیت که همانا مبارزه با فساد و فسادپذیری است، شانه خالی میکنند. و این دقیقاً خلاف خط مشی سقراط است. سقراط مرگ را به ارتکاب اعمال غیراخلاقی و ندیده گرفتن وجدان ترجیح میدهد.
با در نظر گرفتن تعالیم سقراط، صاحبان کسبوکار میتوانند برای رونق سازمان یا شرکت خود، از اصول زیر پیروی کنند: کارکنان مجموعهی خود را به استقلال فکری و پیروی از اصول اخلاقی ترغیب کنند و آنها را تشویق کرده تا انتقادات خود نسبت به شرایط کاری را به مدیریت انتقال دهند. با به کارگیری این رویه، به کارکنان فرصت می دهند تا نقائص و ضعف های مجموعه را شناسایی و برای برطرف نمودن آن ها اقدام کنند.
2. ارسطو: به دنبال رضایتمندی باشید
ارسطو علاوه بر فلسفه، به زیستشناسی نیز علاقهی بسیاری داشت و یکی از بزرگترین زیستشناسان زمان خود به شمار میرفت. او زیستشناسی و روانشناسی را با هم درآمیخت و نهایتاً رویکردی روانشناختی از ذات انسان ارائه نمود. او معتقد بود انسانها ذاتاً اخلاقگرا، منطقی، اجتماعی و شادیطلب هستند. بر پایهی این نظریه، ارسطو وظیفهی حکومت و نهادهای مرتبط با آن را فراهم آوردن بستری برای ایجاد احساس رضایتمندی در مردم میدانست.
نظریات ارسطو تأثیر عمیقی بر ادوارد دسی و ریچارد رایان گذاشت. این دو پژوهشگر با بهرهگیری از تعالیم ارسطو، نظریهی معروف عزم راسخ (self-determination) را ارائه دادند که به شرایط حاکم بر محیط های کسبوکار میپردازد. آنها معتقدند که اگر کارمندان فعالیتهای خود را معنادار، تأثیرگذار و اخلاقی تلقی کنند، تلاش بیشتری از خود به نمایش میگذارند و در نتیجه عملکرد بهینهای خواهند داشت.
ارسطو معتقد بود انسانها ذاتاً تمایل دارند به چیزی ایمان بیاورند و خود را در خدمت اعتقاداتشان قرار دهند. این خصوصیت ذاتی انسانها فرصتی گرانبها در اختیار مدیران شرکتها قرار میدهد تا با اتخاذ استراتژیهای مناسب و تشریح مزایا و محسنات فعالیتهای خود، کارمندان را به استفاده از حداکثر تواناییهای خود ترغیب کنند.
نکتهی دیگری که میتوان از نظریات ارسطو دریافت، توجه به حس کنجکاوی ذاتی انسانهاست. به مدیران توصیه می شود که هیچگاه تنها بر روی یک موضوع خاص تمرکز نکنند. در دورههای آموزشی نیز که برای کارکنان یک سازمان در نظر گرفته میشود، میتوان مسائل مختلفی را در مورد اوضاع جهان، فرهنگ ملل مختلف و دیگر مسائلی که ظاهراً غیرمرتبط به نظر میرسد، مطرح کرد و بدین ترتیب حس کنجکاوی ذاتی کارکنان را ارضا نمود.
3. پلوتارک: الگوی خوبی باشید
پلوتارک، مورخ شهیر یونان باستان، معتقد بود انسانها موجوداتی به شدت اجتماعی هستند که مداوماً به مشاهده افراد پیرامون خود میپردازند و از آنها تقلید میکنند. او تلاش نمود با نوشتن کتابی با عنوان "زندگی افراد برجسته" که به معرفی زندگی قهرمانان یونان و روم باستان مانند سیسرو، اسکندر، سزار و پریکلیس می پردازد، الگوهایی مناسب در اختیار نسل جوان عصر خود بگذارد.
وجود الگوهای مثبت و اخلاقمدار در محیطهای کسبوکار نیز از اهمیت بهسزایی برخوردار است. مدیران بایستی به این نکته توجه داشته باشند که نحوهی برخورد با کارمندان به مراتب از آنچه به ایشان میگویند، مهمتر است. به عبارت دیگر، برای کارمندان یک مجموعه عملکرد و رفتار مدیران در مقایسه با گفتار آنها ، از اولویت برخوردار است. کارمندان رفتار مدیران با خود و دیگر افراد مجموعه، نحوه عملکرد مدیران در مواجه با فشارهای کاری و میزان پایبندی مدیران به وعدههای داده شده را به دقت زیر نظر میگیرند و سپس از مدیران خود تقلید میکنند.
اگر مدیران یک شرکت دم از پایبندی به اصول اخلاقی بزنند، اما در عمل اصول اخلاقی و حرفه ای را زیر پا بگذارند، کارمندان آن ها نیز بدون شک همین رویه را دنبال خواهند کرد. و بالعکس، اگر رفتار حسنهای از خود به نمایش بگذارند، کارمندان نیز دنباله روی آنها خواهند بود.
پلوتارک همچنین معتقد است که نسل جوان همواره در صدد به دست آوردن فرصتهایی برای نشان دادن و اثبات تواناییها و شایستگیهای خود است. در محیطهای کسبوکار نیز شایسته است که مدیران نسبت به به وجود آوردن چنین فضای رقابتی همت گمارند و به کارمندان جوان خود فرصت بدهند تا استعدادهای خود را به منصهی ظهور برسانند.
4. اپیکتتوس: به تواناییهای خود در مواجهه با موقعیتهای بحرانی ایمان داشته باشید
اپیکتتوس بردهای در روم باستان بود که توانست به یکی از فلاسفهی برجستهی زمان خود تبدیل شود. هر دوی این جایگاهها پرخطر و دلهره آور بودند، زیرا بردهها گاه توسط صاحبانشان شکنجه و یا کشته می شدند و فلاسفهی رواقی نیز بواسطه تفکر جبرگرایانهشان غالبا مورد غضب حاکمان قرار میگرفتند، از جمله خود اپیکتتوس که سالیان بسیاری را در تبعید گذراند.
او برای مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی خود، همواره از تفکری منطقی و عملگرا پیروی میکرد و میکوشید با در نظرگرفتن شرایط موجود، آنچه قادر به انجام آن بود و آنچه را نمیتوانست انجام دهد شناسایی کند. اپیکتتوس به مانند دیگر فلاسفه رواقی معتقد بود که انسانها قادر به کنترل افکار، عقاید و جهانبینی خود هستند، اما در زندگی همواره شرایطی بوجود میآید که از کنترل ما خارج است. عقاید و رفتارهای دیگران، اوضاع اقتصادی، شرایط آبوهوایی و اتفاقات بسیاری در گذشته، حال و آینده همگی مواردی هستند که تا حد زیادی در کنترل ما قرار ندارند. اپیکتتوس میگوید که اگر انسان دائماً تنها به آنچه قادر به کنترل آن نیست، فکر کند، به تدریج احساس پوچی و بیهودگی خواهد کرد. حال آنکه اگر به تواناییهای خود در حل مشکلات ایمان داشته باشد، به نیروی ارادهاش افزوده میگردد و میتواند حتی در موقعیتهای بحرانی نیز شرایط را تا حدی تحت کنترل خود درآورد.
نظریات اپیکتتوس هماکنون به طور گستردهای در ارتش امریکا مورد استفاده قرار میگیرد. در دورههای آموزشی که برای سربازان ارتش امریکا برگزار میشود، تلاش بر این است که این نکتهی کلیدی به سربازان القا شود: حتی در بدترین شرایط نیز میتوان با نیروی اراده، تا حدی اوضاع را تحت کنترل خود درآورد.
در محیطهای کسبوکار نیز این طرز فکر از اهمیت بهسزایی برخوردار است. زیرا هم مدیران و هم کارکنان شرکتها و سازمانها بایستی بتوانند در مواقع بحرانی از خود واکنشهای مناسب نشان دهند. حتی در بدترین بحرانهای اقتصادی و در بدترین شرایط حرفهای نیز فعالان عرصهی کسبوکار می توانند با تکیه بر تواناییهای خود و مجموعهی تحت امرشان برای بهبود شرایط گام بردارند.
5. اپیکوروس: هنر شاد زیستن
اپیکوروس فیلسوف یونانی قرن چهارم میلادی معتقد بود که انسانها باید تا جایی که میتوانند شاد زندگی کنند. او یکی از مشکلات جامعه بشری را ناشی از این موضوع می دانست که بسیاری از انسانها همواره در پی آن هستند تا احساس ضعف، بدبختی و غمگینی را به خود تلقین نمایند. به همین دلیل، او وظیفه اصلی فلسفه را آموزش راههای شادمانی به انسانها قلمداد می نمود؛ فلسفه میبایست توجه انسانها را به زمان حال و لذت های نهفته در آن جلب کرده و مداوماً به انسانها یادآوری کند که آرزوهای خود را به آنچه قابل دسترس است، محدود نکنند و از پروراندن آرزوهای جاهطلبانه و غیرمنطقی حذر کنند.
امروزه بسیاری از شرکتها اجرای نظریات اپیکوروس را در دستور کار خود قرار داده اند. به عنوان مثال، شرکت امریکایی تولید کفش زاپوس، علاوه بر فراهم آوردن محیطی فرحبخش و شادیآفرین برای کارکنان خود، دورههای آموزشی با موضوع روشهای شاد زیستن برای آنان برگزار می نماید. همچنین شرکت های بسیاری تعالیم این فیلسوف یونانی در زمینه برگزیدن اهداف منطقی و تحقق پذیر را سرلوحه کار خود قرار دادند و با این رویکرد واقع گرایانه موفق شدند سود سرشاری نصیب خود کنند.
سبزباشید