اهمیت انتخاب مشاور
یکی از دانشجویان بسیار عزیز مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی امیرکبیر در خصوص کسبوکارشان سوالی را مطرح کرد، عرض کردم پاسخ به این سوال نیاز به شناخت دقیق از کسب وکار شما و شرکت شما دارد. من میتوانم اطلاعات کلی ارائه کنم اما این نسخه مناسب برای عملکرد شما نیست بلکه اصول کار است. و برای یافتن نسخه، بهتر است از نظر مشاور استفاده کنید. ایشان فرمودند اگر قرار باشد من دانشجوی MBA هم مشاور داشته باشم پس فرق من با فردی که این رشته را نخوانده است چیست؟
در پاسخ عرض کردم درک من از فلسفه شکلگیری رشته MBA این است که قبلاً مدیران حوزه فنی کسب وکارهای خودشان یا دیگران را بخوبی مدیریت میکردند چون اصل و اساس تولید بود و آنها این را بخوبی میدانستند. اما آنها در مسیر تکامل سازمانها به این نتیجه رسیدند که برای مدیریت ارشد یک سازمان فقط تسلط فنی کفایت نمیکند و آنها لازم است در خصوص علومی چون امور مالی – منابع انسانی – بازاریابی – بازرگانی- استراتژی و ... هم تسلط و توانایی داشته باشند و هیچ رشتهای نبوده که به تمام اینها پرداخته باشد. اگر هر متخصصی از هر رشتهای را در مسند مدیریت ارشد میگذاشتند طبعاً از سایر حوزههای دانشی مورد نیاز مدیریت ارشد بیبهره بود. در اینجا بود که رشته MBA به عنوان رشته پرورش مدیریت ارشد (مدیرعامل، عضوهیئت مدیره) شکل گرفت. و دانشجویان تمام دروس مورد نیاز برای اداره یک سازمان را میخوانند اما نباید انتظار داشته باشیم در تکتک آن دروس متخصص شوند، بلکه آنها این دروس را میخوانند تا زمانی که در مسند مدیریت ارشد قرار گرفتند بتوانند از مدیران میانی گزارشات لازم را بخواهند و آن گزارشات را بخوبی درک کنند و از طرفی وقتی در هریک از حوزهها مشاوره میگیرند سرعت پیشرفت کار نسبت به فردی که هیچ اطلاعی از این علوم ندارد برای شخص مدیر ارشد بالا خواهد رفت . بدیهی است برای مثال مدیرعامل MBA خوانده بسیار بیشتر از فردی که این تحصیلات را ندارد در درک مفاهیم بازاریابی، مالی، منابع انسانی.... موفقتر است. اما این او را بی نیاز از داشتن مشاور نمیکند.
حال اصول انتخاب یک مشاور اصلح چیست؟
وجود یک مشاور مدیریت میتواند راهگشای بسیاری از مسائلی باشد که سازمانها یا به صورت روزانه با آن درگیر هستند یا در بلندمدت قصد بهبود و ارتقای آن را دارند. با آشکار شدن نقش مشاور مدیریت در موفقیت سازمانها، امروزه مدیران بیشتری خواهان استخدام و بهرهگیری از تجارب یک مشاور هستند. حال پرسشی که مطرح است این است که آیا استخدام یک مشاور مدیریت (مالی-بازاریابی-بازرگانی-منابع انسانی،...) همانند استخدام دیگر کارمندان یک سازمان است و یا ویژگیهای منحصر به فرد یک مشاور مدیریت روی نحوهی استخدام وی نیز تأثیر میگذارد؟ در اینجا به بررسی ابعادی از نحوهی استخدام مشاوران مدیریت در یک سازمان پرداخته میشود:
روشهای مختلف استخدام:
استخدام مشاور مشابه استخدام سایر کارمندان سازمان نیست. مشاور فردی اصلح در یک حوزه تخصصی خاص است که به مدیریت سازمان در آن حوزه مشورت میدهد.
در کل، یک مدیرعامل یا مدیر ارشد اجرایی باید برای پیشرفت شرکت خود فردی را استخدام کند که تجربه و سابقهی کافی برای ارزشآفرینی سریع را داشته باشد و این میسر نیست مگر با تسلط بر حوزه دانش مربوطه و تسلط به حوزه مهارت که با کسب تجربه بدست آمده است. به خاطر داشته باشید که استخدام این نیرو و دستیابی به این نتیجه، در مقایسه با استخدام کارمند هزینهی بیشتری دربردارد.
ارزیابی:
میتوان برای ارزیابی یک مشاور مناسب، سه مؤلفهی ذیل را مد نظر قرار داد:
1. اعتبار: آیا رزومهی مشاور مورد نظر دارای اعتبار کافی برای ارائه به هیئت مدیره یا سایر مسئولان اجرایی است؟ اگر قصد دارید برای حل یک مشکل حیاتی، مبلغ زیادی پرداخت کنید، اطمینان حاصل کنید که فرد مورد نظر، اعتبار و تجربهی مورد نیاز را دارا باشد.
2. قابلیت: رزومه تنها یک نقطه ی آغاز است. این احتمال وجود دارد که رزومه ی افراد پر از تجارب کاری باشد، اما آیا این تجارب با اندازه ی شرکت و نوع صنعت شما متناسب است؟ آیا این مشاور میتواند به صورت جامع فکر و عمل کند؟ آیا مشاور توانایی به پایان رساندن وظایف خود را دارد؟
3. جاذبه: آیا علاقه ای به کار کردن با فرد مورد نظر دارید؟ آیا نحوه ی سوال پرسیدن، گوش دادن و صحبت کردن این افراد یا روشی که شما را به چالش میکشند، موجب جلب اعتماد شما میشود؟ آیا این مشاور با فرهنگ سازمانی شما مطابقت دارد یا میتواند شرکت شما را به چالش کشیده و فرهنگ سازمانی را ارتقا دهد؟
چالشهای پیش رو:
مدیرعامل شرکت باید به صورت پیوسته سلامت سازمان خود را ارزیابی کند. زمانی که امور مطابق برنامه ریزی پیش نروند، مدیرعامل باید تمامی گزینه های موجود برای اعمال تغییر را مدنظر قرار دهد. به یاد داشته باشید که رفع علائم لزوما به معنی حل سایر مشکلات سیستماتیک نیست. زمانی که فردی را برای مشاوره مدیریت در نظر میگیرید،بهتر است ذهن خود را برای ورود طیف وسیعی از راه حلهای بالقوه باز بگذارید.
شباهت فعالیت مشاور اصلح با پزشکی:
پزشک حاذق برای درمان بیماری مراجعه کنندگان سه مرحله را طی میکند. ابتدا اقدامات پیراپزشکی (رادیولوژی، آزمایشگاه و ...)، سپس تشخیص درد و ارائه نسخه و مرحله سوم درمان. مشاور حرفه ای نیز با کمک تحقیقات بازاریابی و بررسی بازار فاز شناخت را طی میکند، سپس به مرحله تدوین استراتژی (چه باید بکنیم و چه نکنیم) میرسد و به تصویب مدیریت میرساند و پس از متقاعدسازی مدیران ارشد درمرحله سوم در تمام گامهای اجرایی همراه نیروهای عملیاتی خواهد بود.
سبز باشید