از استیوجابز فوتبال تا فرمول فرگوسن؛ درسهایی برای مدیریت کسب وکار
همیشه یکی از طرفداران پروپاقرص فوتبال بودهام. صرفنظر از جنبهی مفرح این ورزش، مستطیل سبز همواره دستاوردهای بسیاری برای علم تجارت و بازاریابی داشته است. هیچکس مطمئن نیست که اولین توپ چه زمانی بین بازیکنان رد و بدل شد، اما آنچه مسلم است فوتبال ورزشی چند هزار ساله است. چینیها هزاران سال پیش توپهایی از جنس پوست حیوانات ساختند و آن را به سمت هم شوت میکردند، این بازی به نام تسوچو شناخته میشود که ترکیبی از کلمات شوتزدن و توپپوستی است انگلیسها سالها بعد شکل مدرنتری از فوتبال را به دنیا عرضه داشتند.
فوتبال در گذشتههای دور بیشتر شبیه به یک شورش پرخشونت قرون وسطایی بود، بهگونهای که پادشاهان ممالک مختلف به دلیل خشونت بیش از حد این بازی، گاه آن را ممنوع میکردند. جذابیت بیحدوحصر این ورزش موجب شد تا گسترش فوتبال به دیگر کشورها، به عنوان یکی از بزرگترین صادرات تاریخ شناخته شود. فوتبال، امروزه محبوبترین و شناختهشدهترین بازی ورزشی در کل جهان است.
مربیان در این میان در نقش مدیرانی پرجنب و جوش ادارهی زمین بازی و بازیکنان را در دست داشته و با تصمیمات و نقش خود در هماهنگسازی، پرورش، آموزش، هدایت، ارزشیابی و انگیزش بازیکنان، سرنوشت بازی را رقم میزنند. در تاریخ فوتبال مربیان پرآوازهای وجود داشته و دارند که هر یک آموزگارانی بزرگ بویژه برای دنیای کسبوکار هستند. این مربیان ضمن بارورکردن نیروهای بالقوه بازیکنان، نیازهای اساسی ایشان را شناسایی و درصدد رفع آن برمیآیند و مربیان خبره نظیر مدیران کارآزموده شاگردانی مشتاق بوده و در علوم مختلف سررشته دارند، از آن جمله:
این مربیان فلسفه برندهشدن را محقق میرساند و تابع نظم و اخلاق هستند. این مربیان از طریق بهبود نگرش بازیکنان خود به بزرگترین و سریعترین سرچشمه پیشرفت بازیکنان دست مییابند.
قدرت رهبری آنها، موجب نفوذشان برافکار بازیکنان و برقراری ارتباطی مؤثر و منطقی با ایشان و دیگر عوامل بازی میشود. مربیان موفق، بیاستثناء از اعتمادبهنفس بالایی برخوردار بوده و قدرت کنترل هیجانات خود را دارا هستند. آنها قادر هستند تا با تعلیم ذهنیت بازیکنان به سمت افکار مثبت، سازنده و منطقی فضایی سرشار از احساس امنیت و آرامش روانی را خلق کنند و حس تشریک مساعی را پرورش دهند.
رامونوگا که سابقه بازیگری در تیمهای تاتنهام و سلینک را دارد از جمله ورزشکارانی است که در عرصه کسبوکار نیز خوش درخشیده است. او در مصاحبهای گفته بود که در طول زندگی حرفهای خود چیزهای بسیاری را از مربیان آموخته، آموزهایی که او را برای راهاندازی یک کسبوکار آماده ساختهاند. مثالهایی از این دست فراونند، در کشور خودمان نیز بازیکنان خوش ذوقی مثل علی دایی سالهاست که علاوه بر فعالیت ورزشی در عرصه تجارت نیز خودی نشان دادهاند. تجزیه و تحلیل رفتارها و کردارهای مربیان صاحبنام فوتبال میتواند نکات مهمی را به فعالین کسبوکار بیاموزد.
• مورینیو: آقای خاص
"فصل بعد، تیم خیلی بهتری خواهیم بود"؛ جملهای که بارها از زبان ژوزه مورینیو شنیدهایم. مورینیو فلسفه مربیگری خودش را دارد. شیوه بازی تیم او، شیوه مدیریت آن، شیوه تمرینهای روزانه،... همگی از این فلسفه نشأت میگیرند. او از تقلید بیزار است و امضای خود را زیر هر چیزی بر جای میگذارد. به همین سبب مورینیو از برندهای شخصی قدرتمند در دنیا به شمار میرود. البته مورینیو بر الگوبرداری آگاهانه از کسانی که به قول خودش سابقه خوبی دارند تأکید ویژهای دارد. مورینیو همچنان که خود میگوید، نمیخواهد به بازیکنانش فوتبال بیاموزد، بلکه تمام هدف او این است که به بازیکنان یاد بدهد که چگونه در قالب یک تیم واحد بازی کنند. تیمهای تحت مدیریت مورینیو همواره توانستهاند بازی پیشرفته خود را به تیم حریف تحمیل کنند و مخالف تاکتیک تیم حریف، تاکتیک جدیدی را خلق کنند. آقای خاص، موفقیت را شبیه نردبانی میداند که نباید روی پلههای آن مکث زیادی کرد (میدانیم که مورینیو هرگز در هیچ تیمی بیش از 3 سال باقی نمانده است)، باید پس از گذشتن از پله اول پا روی پله دوم گذاشت ( او پس از موفقیت در هر تیمی از آن جدا و تیم دیگری را انتخاب میکند)، نباید از نردبان شکسته بالا رفت (مورینیو هیچ وقت دست روی تیمهای با ساختار و بنیه ضعیف نمیگذارد)، باید جای خود را محکم و بعد به فکر پله بعد بود (او هرگز هیچ تیمی را بدون قهرمانی ترک نمیکند)، و نهایت اینکه نباید بعد از استفاده از نردبان آن را واژگون کرد (مورینیو هیچگاه از تیمهای قبلی خود بدگویی نکرده و نمیکند). مورینیو مهارتهایی دارد که بسیار شبیه به مهارتهای مدیران عامل باتجربه است. او در مدیریت جنبش و مدیریت مطالبات ذینفعان و هماهنگی میان آنها بسیار ماهر است.
مورینیو سابقه چندانی در عرصه بازیگری فوتبال ندارد و وقتی دیدکه به عنوان یک فوتبالیست توانایی کافی ندارد به مربیگری روی آورد. او بهعلاوه مدتی را نیز مترجم مربی مشهور انگلیسی، بابی رابسون بود و در این دوران درسهای زیادی را از دنیای مربیگری آموخت. عنوان مربی سال پرتغال، مربی سال انگلیس، مربی سال ایتالیا، مربی سال یوفا، شخصیت ورزشی سال بیبیسی، بهترین مربی سال مجله ورلدساکر،... تنها بخشی از افتخارات این برند معتبر ورزشی است.
ادامه این مطلب را در کتاب "بازاریابی و زندگی با ورزش" بخوانید.