بازی و بازاریابی
بازی از لحظه تولد همراه آدمی است. بازیها در زندگی هیچگاه نقش خود را از دست نمیدهند، بلکه اسباببازیهای زندگی تغییر میکنند. بازیها از جمله میراث ماندگار بشری هستند که سادهترین و طبیعیترین شکل تعامل آدمی با دنیای اطراف خویش هستند. همانگونه که ژان پیاژه در نظریه بازیهای خود به آن اشاره میکند، بازی روشی برای دسترسی به دنیای خارج و تعامل با آن است، لذا نقشی حیاتی در رشد و بالندگی افراد دارد. بازیها، کارکردی شخصیتساز دارند و میتوان از آنها در جهت ارزیابی و بهبود عملکرد، بویژه در محیطهای کاری نیز بهره برد.
بازی، ابزاری تعاملی برای یادگیری
پیشرفت فناوری شکل و شمایل جدیدی را برای دنیای بازیها به ارمغان آورده است. امروزه نقش سازنده بازیهای کامپیوتری، در کنار اثرات منفی آنها، ذهن بسیاری از محققین را به خود مشغول ساخته است. نتایج یافتههای پژوهشگران دانشگاه میشیگان حاکی از آن است که بازیهای کامپیوتری، به ویژه نوع تعاملمحور آن، نقشی معنادار در گسترش خلاقیت و تقویت شم نوآوری افراد دارد. به علاوه مطالعات دانشگاه ناتینگهام نشان میدهد که این بازیها گاهی به تصحیح مشکلات جسمانی از قبیل عیوب چشمی کمک میکنند. بهبود عملکردهای مرتبط با چندوظیفهگری (Multi-Tasking)، بهبود تمرکز، بهبود فرایندهای تصمیمگیری، یادگیری مطالب آموزشی و کمک به تقویت ارتباطات، از جمله دیگر آثار مؤثر بازیها در زندگی روزمره انسانها است. افزون بر این، نتایج بسیاری از مطالعات بویژه از سوی دانشکده کسبوکار دنور نشان میدهد که بازیها ابزاری بسیار توانمند در ارتقای اعتماد به نفس کارکنان و تقویت مهارتهای عمومی ایشان هستند. به این معنا که میتوان به کمک بازیها، در تربیت شغلی افراد تحول ایجاد کرد. بازیها ابزاری فعال و تعاملی برای یادگیری هستند، حال آنکه بسیاری دیگر از ابزارهای یادگیری جنبهای انفعالی، و یک طرفه دارند.
بازاریابی با استفاده از بازی
امروزه بازاریابی با استفاده از بازی، دامنه گستردهای یافته است. رسانهها و کانالهای ارتباطی نوین مثل بازیهای کامپیوتری، ابزاری چندوظیفهای برای آموزش، سرگرمی، و ترویج و اشاعه مفاهیم و محصولات گوناگون هستند. بازاریابی از طریق بازیها، امکانات قابل ملاحظهای را برای بازاریابان فراهم میکند؛ و هزینهی چندانی ندارد، ضمن اینکه به راحتی میتوان از طریق رصد رفتار بازیکنان به اطلاعات ذیقیمتی پیرامون رفتار مصرفکنندگان و میزان برندآگاهی آنان دست یافت. خروجی یک بازی موفق، برندی خوشنام و با آتیه خواهد بود، چرا که بازاریابی از طریق بازی موجب درگیرسازی ذهنی مخاطبان و ایجاد علاقه قلبی نسبت به انواع محصولات و خدمات میشود.
از دیگر سو، بازاریابی با استفاده از بازی بویژه در حوزههای فرهنگسازی و بازاریابی برای کودکان نقش ویژهای دارد. نظر به تغییرات جمعیت شناختی، قدرت خرید کودکان افزایش قابل ملاحظهای یافته است، به همین دلیل کودکان بازار بزرگی را شامل میشوند. هرچند که تلویزیون یکی از فراگیرترین رسانهها برای دسترسی به بازار کودکان به شمار میرود. اما بازاریابان به کانالهای دیگری مثل تلفنهای همراه، تبلتها، کنسولهای بازی و دیگر ابزارهای دیجیتال نیز روی آوردهاند. به عنوان مثال استفاده از بازیهای ماجراجویانه (Advergames) که به صورت آنلاین در دسترس هستند، ابزاری کارآمد برای تبلیغات برخی محصولات مختص بازار کودکان از جمله انواع خوراکیجات و کلاسهای آموزشی هستند.
کودکان امروزی در زمرهی حاضرین نسل Z هستند. این نسل مقیم و متولد عصر دیجیتالیسم هستند. استفاده فراوان از فناوریهای اجتماعی نوین و فراگیر شدن ارتباطات اجتماعی دیجیتال از جمله ویژگیهای این نسل محسوب میشود. دیجیتالیسم رسانه غالب نسل Z خواهد بود، بنابراین بازاریابان به آن توجه ویژهای دارند. رسانههای اجتماعی نوین مورد استفاده این نسل تفاوتهای فاحشی با رسانههای نسل قبل دارد. از جمله آنکه در این رسانهها به دلیل وجود ارتباطات به شدت تعاملی و پویا، مفهوم مخاطب تغییر میکند و رسانههای اجتماعی و بویژه بازیها، عرصهای برای هویتبخشی به این نسل هستند.
نقش پررنگ بازیها سبب شده که دولتهای مختلف نیز از آن به عنوان ابزاری توانمند در بازاریابی موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، .... بهره ببرند.
بازینمایی و نمونههای موردی از کاربرد آن در بازاریابی
حرکت به سمت استفاده بیشتر از عناصر بازی در بازاریابی آهنگی پرشتاب دارد. در این میان، پدیدهی بازینمایی (Gamification) از جمله اصطلاحات تازه ادبیات کسبوکار است که با چاشنی سرگرمی و با بهرهگیری از تفکر و ساز وکارهای بازی، فرایندهای جدی و پیچیده را به بازی تبدیل میکند. بازینمایی تجربهای است که از دیدگاه عصبشناسان منجر به واکنشهای شیمیایی مثبت در مغز انسان میشود و ضمن تغییر در پاسخ به محرکها، غریزه رقابت در افراد را تقویت میکند. لذا، میتوان از بازینمایی در راستای آموختن، مشارکت و انگیزش بهره برد. بازینمایی نه تنها در مباحث مرتبط با مدیریت منابع انسانی، بلکه در موضوعات کلان بازاریابی نیز کاربرد دارد. اهمیت این نظریه تا بدانجاست که گیب زیخرمن در کتاب انقلاب بازینمایی، نشان میدهد که رهبران کسبوکار چگونه قادرند تا با استفاده از ساز وکار بازیها، میدان رقابت را به نفع خود بدست گیرند. معجزهی بازیها در این است که بازیکنان انعکاسی از زندگی خود را در بازیها میبینند و میتوانند با امتیازدهی به خود، تصویر ایدهآل را ترسیم و در آن مسیر گام بردارند. اما بازینمایی چه کاربردی در مدیریت تجارب مشتریان دارد؟ در واقع، سازمانهایی که در ایجاد یک تجربه جدید و ناب برای مشتریان خود مصمم هستند، نگاهی تازه به مقوله بازی دارند و میکوشند تا به کمک این ابزار به جذب و ارتقای روابط و مناسبات با مشتریان خود اقدام کنند. برای مثال یکی از بانکهای مطرح اسپانیایی به نام BBVA با عرضه یک بازی، از مشتریان خود میخواهد تا به سایت بانک مراجعه و در ازای میزان مراجعات خود از انواع امتیازات بهرمند شوند. این اقدام خلاقانه موجب افزایش تعلق خاطر مشتری و غنیشدن تجربه تعاملی او با بانک میشود، ضمن آنکه چگونگی تبادلات بانکی و کسب سود را نیز از این طریق به مشتریان خود میآموزند. بانکهای دیگری نیز با عرضه نسخ گوناگون از بازیهای سرگرم کننده و بعضاً اعتیادآور سعی دارند تا ضمن آموزش مسائل مالی به کودکان و گوشزد کردن ارزش سپردهگذاری، بازار پرتعداد کودکان را در اختیار گیرند. بنابراین بازیها ابزاری برای مدیریت کل تجربه مشتریان و ارزش افزایی برای آنان محسوب میشوند. تلقی شما از بازی و کاربردهای احتمالی آن در بازایرابی چیست؟ نظر خود را با دیگر همراهان در میان بگذارید.
سبز باشید