راههای بهبود استراتژی رهبری کسبوکار
امروزه، سازمانهای موفق برای رسیدن به اهداف خود به طور انحصاری بر روی یک منبع قدرتمند متکی هستند و آن استعدادشان است.
رهبران بااستعداد توانایی شناساندن شرکت خود را به مشتریان دارند؛ از کیفیت محصولات و خدمات خود به خوبی آگاه هستند؛ قوانین داخلی سازمان را تعیین میکنند؛ و درنهایت با عملکرد خوبشان بر آیندهی شرکت و رسیدن به موفقیت تاثیر میگذارند. در یک سازمان لازم است تمامی کارمندان از جمله نیروهای فروش، مشاوران، موسسات وابستهی حقوقی و خدمات مالی با یکدیگر همکاری داشته باشند و رهبر با استعدادی درکنار آنها باشد تا سازمان به موفقیت دست یابد.
مشکل اینجا است که اکثر شرکتها از پرورش کارمندان و رهبران بااستعداد غافل هستند. (عملکرد خوبی در پرورش افراد با استعداد ندارند.) کارمندان و رهبران بااستعداد یک منبع ضروری در موفقیت سازمان به شمار میروند، که در کسبوکار آنطور که باید به آن توجهی نمیشود.
بسیاری از سازمانها در تلاشند تا بفهمند چگونه میتوانند از رهبران بااستعداد خود نهایت استفاده را ببرند. سوال همیشگی کارآفرینان این است: رهبران بااستعداد در سازمانها به چیزی نیاز دارند تا به بهترین نتیجهی ممکن دست یابند؟ شرکتها چگونه به نیازهای متغیر رهبران بااستعداد در حوزههای مختلف توجه و به آن رسیدگی میکنند؟
سازمانها بدون در دست داشتن پاسخ درست برای این سوالات، در ارائه مهارتها و استراتژیها به رهبران (کارمندان) با استعداد خود برای رسیدن به موفقیت؛ عملکرد ضعیفی دارند. پاسخ درست این است که باید شیوهی خاص و منحصر به فردی از رهبری که با نیازهای افراد در سازمان متناسب باشد، به کار گرفته شود: رهبری شخصی، رهبری خود.
شرکتها و رهبران با استعداد باید بر روی اصول رهبری قدرتمندی کار کنند تا بهترین نتیجهی ممکن را استخراج کنند. یک شرکت به رویکرد روشن و انگیزهبخشی نیاز دارد تا بتواند به کارمندان خود الهام ببخشد؛ کارمندان هم برای رسیدن به موفقیت به رویکرد واضح و روشنی نیاز دارند. رهبری شخصی ساختاری را فراهم میآورد که از طریق آن به نیازهای کارمندان رسیدگی شود تا عملکرد بهتری داشته باشند.
منظور از رهبری شخصی زمانی که به عنوان استراتژی توسعه رهبری اتخاذ شود، چیست؟
مربیگری اجرایی: مربیگری یک محیط شخصی را فراهم میآورد که فرد رویکرد و استراتژیهای موفقیت، و همچنین فرصت کار در محیطی با چالشهای اجرای استراتژیها و پیگیری نتایج، را در آن برنامهریزی می کند.
برنامههای توسعه شخصی: هدف رهبری شخصی افزایش آگاهی افراد از توسعه و پیشرفت خودشان است. یک برنامه کلی از این طرح حمایت می کند که باتوجه به شرایط به روز میشود.
مهارتهای اصلی رهبری شخصی: اولویتبندی موثر، برنامهریزی فعالیتها، مدیریت زمان، ذخیره و اعمال بازخوردها، برگزاری نمایشگاه و القای اعتماد به نفس از مهارتهای اصلی رهبری شخصی به شمار میرود.
در شرکتهایی که برنامههای رهبری شخصی را اجرا میکنند، میزان سودآوری و نرخ نگهداری آن افزایش و روحیه کاری بهبود مییابد، خدمات به مشتریان در سطوح بهتری ارائه میشوند ، و عملکرد کلی در سراسر سازمان بهتر میشود. بنابراین شرکتهایی که خواهان افزایش میزان تاثیرگذاری رهبران بااستعداد خود در موفقیتشان هستند، باید کارمندان خود را با با برنامههای رهبری شخصی توانمند سازند تا به نتایج کسبوکاری بهتری دست یابند.
سبز باشید