چگونه بر فن خطابه مسلط شویم
سخنرانی چیزی جز هنر داستانگویی نیست، که ریشههای آن را باید در میان مخروبههای برجای مانده از آمفیتئاترهای یونان باستان جست. سخنوران به ویژه در عصر فلاسفه از احترامی مثالزدنی برخوردار بودند، تا آنجا که از آنها با عنوان "دلیر مردان میدان سخن " یاد میشد.
اهمیت تسلط بر فن مذاکره و خطابه به ویژه در میان اهالی کسب و کار مشهودتر است و مطمناٌ تمامی ما علاقمندیم تا در قامت یک سخنران به قدری گیرا نطق کنیم که تک تک مخاطبان سر جای خود میخکوب شوند. البته مخاطبان به راحتی جذب سخنران نمیشوند و به سادگی گوش خود را در اختیار او قرار نمیدهند. مواردی مثل تکراری و یا بدیهی بودن مطالب و یا پیچیدگی بیش از حد آن موجب میشود که مخاطبان به راحتی جذب گفتههای سخنران نشوند. ایجاد یک پیام ماندگار و به یادماندنی برای مخاطبان، اصلترین مولفهی نگارش یک خطابه است. به گفتهی کریستی مارش، بنیان گذار موسسهی "علاقلانه انتخاب کن" و سخنران برجسته، "یک سخنرانی اثرگذار رسالتی بیش از تبادل اطلاعات را برعهده دارد." در مواقع یک خطابهی قوی روایتگر داستانی است که الهام میبخشد و تاثیری ماندگار بر ذهن مخاطب برجای میگذارد. فن داستانگویی از ابزارهای بسیار توانمند در اختیار سخنران است که به نطق آنها جذابیتی خاص میبخشد و تک تک جملات را در ذهن مخاطب به تصویر میکشد. از سخنرانی تاریخی استیو جابز و روایت او از حیات مشقتبار خویش، تا خطابههای جنگ افروزانه و داستان گونهی هیتلر از ترسیم آینده جهان، همگی بر محور نقل داستان میچرخیدند و همین بر گیرایی سخنان آنها میافزود. انسانها با داستانها به دنیا میآیند، بزرگ میشوند و میمیرند و همین عشقی عمیق به شنیدن داستان در آنها بوجود میآورد.
راهکارهایی که درپی میخوانیم، درصدد است تا با مروری کلی بر روشهای تسلط بر فن داستانگویی، چگونگی به کارگیری فنون قصهگویی در انجام سخنرانی را مورد بررسی قرار دهد.
راهکارهای استفاده ار داستانگویی درسخنرانی
• خود را به شکل شایسته معرفی کنید
به عنوان یک سخنران همواره به خود یادآور شوید که هدف اصلیتان از ایراد خطابه، معرفی برند شخصیتان و نیز ایجاد روابط و مناسبات بلند مدت با مخاطبان است. لذا روایت خود را در سخنرانی بگنجانید و خود را به مخاطب بشناسانید. زمانی که اصالت برند شخصی خود را در معرض معرفی صادقانه میگذاریم، حمایت همه جانبه مخاطبان را بدست خواهیم آورد.
به عنوان یک سخنران خود را همانند یک کشاورز تصور کنید که برای بهرهبرداری از زمین، میبایست در ابتدا زمین را مسطح و سنگلاخها را از میان بردارد و بعد با شخم زمین، آن را آمادهی بذرپاشی کند. معارفه و ذکر خلاصه و مفید داستان سرگذشت خویشتن، موجب هموارسازی و ایجاد بسترهای لازم برای نشاندن بذرها (پیام سخنرانی )میشود.
• آموزش دهید
توصیه بزرگان این است که تمرکز خود در سخنرانی را از فروش به آموزش و آموختن معطوف کنیم. در واقع عصر اطلاعات موجب شده تا مخاطبان روزانه در معرض بمباران تبلیغاتی رسانههای مختلف قرارداشته باشند، به همین دلیل ناخودآگاه آنها به صورت دژی مستحکم و سنگری با دیوارههای بلند در مقابل این حملات تبلیغاتی مقاومت میکند. اگر سعی کنیم که از طریق سخنرانی چیزی را به فروش رسانیم، محکوم به شکست خواهیم بود. اما اگر به مخاطبان خود آموزش دهیم و دست آنها را در انتخاب محصولاتمان باز بگذاریم، مطئمناً نتایج بهتری خواهیم گرفت و با واکنش مثبت مخاطبان مواجه خواهیم شد.
• اشتیاق خود را نمایش دهید
به گفتهها و سخنان خویش باور داشته باشید تا مخاطبان نیز شما را باور کنند. باور مادر اشیتاق است و موجب شور وشعف متقابل میشود. همواره به یاد داشته باشید که به عنوان یک سخنران، مخاطبان خود را در مسیری به مقصد معلوم همراهی خواهید کرد. و تنها شور و اشتیاق است که میتواند سرزندگی تیم مخاطبان را تا انتهای مسیر حفظ کند. حتی خستهکنندهترین و پیچیدهترین موضوعات نیز اگر در قالب داستانهای مهیج و با شور و شوق بیان شوند میتوانند مخاطب را مسحور کنند. نشاندادن اشتیاق به ما کمک میکند تا از قانون رابینسون کاردینال در ایراد سخنرانی تبعیت کنیم؛"هرگز کسالت آور نباشید!" از نظر وی، سخنرانی تجسمی ار خود اظهاری است، درست مانند نقاشی و رماننویسی که نمودی از دنیای درون را به دنیای بیرون عرضه میکنند. پس بکوشید تا گوشهای از وجود شگفتانگیز خویش را در قالب کلمات و با اشتیاقی وصف ناپذیر بیان کنید. اینگونه هرگز خسته کننده و کسالت آور نخواهید بود.
• احساسات را چاشنی کنید
به قول یکی از بزرگان، یک سخنرانی عالی آن چیزی نیست که در خاطر مردم ماندگار شود، بلکه کلماتی است که به عمق احساسات آنها مینشیند. در ذهن خود مجسم کنید که دوست دارید مخاطبان به هنگام شنیدن سخنانتان چه احساسی داشته باشند، حال همهی اجزای سخنرانی اعم از حرکات، زبان بدن، نحوه ایستادن، نوع پوشش و فراز و فرود صدای خود را در راه تحقق بخشیدن به ایجاد این تجربه حسی خوشایند قراردهید.
واقعیت این است که مخاطب عین کلمات و واژگان یک سخنران را به خاطر نمیسپارد، بلکه واکنشهای احساسی است که در ذهن او ثبت میشوند. به نظر سخنرانان کار آزموده، هنر سخنور این است که نطق خود را براساس واکنش مورد نظر از سمت مخاطبان تنظیم کند. برای مثال اگر در جایی به سکوت مخاطب و در جای دیگر نیاز به مشارکت او دارد و یا زمانی که میخواهد هیجان مخاطبان را برانگیزاند و حتی کمی احساسات آنها را قلقک دهد، بتواند این کار را به درستی انجام دهد.
• حاشیه نروید و خلاصه و مفید سخنرانی کنید
داستان سرایی، زمانی از اثر بخشی لازم برخوردار خواهد بود که به متن بپردازد و وارد حواشی زائد نشود. شاید مخاطبان علاقه بسیاری به موارد حاشیهای نشان دهند، اما این به معنای فاصله گرفتن از چشم انداز و مقصد در نظر گرفته شده است. به طور کلی هدف نهایی میتواند آموزش در خصوص برند خود و یا برند سازمان و برانگیختن حس کنجکاوی بیشتر در این خصوص باشد. تلاش کنید تا مخاطبان خود را با روشهای مثل پرسش و پاسخ در این فرآیند سهیم کنید تا سریعتر به هدف مطلوب دست بایبد.
• مخاطب خود را بشناسید
نگاه به مخاطبان و برقراری ارتباط چشمی با آنها، از فنون سخنرانی به شمار میرود. مخاطبان با هدفی خاص روی صندلیهای سالن همایش تکیه زدهاند، لذا باید دلیل گوش دادن مخاطبان به حرفهایمان را در نظر گیریم و در راستای تحقق اهداف آنها و نیز چشمانداز خود گام برداریم. یک رابطه احساسی با حضار برقرار کنید تا آنها انگیزهی لازم را برای پذیرش بهتر مواردی که ارائه میکنید بیابند. تسلط بر محتوای ارائه و پرهیز از اتکا به نمایش اسلاید از اجزای اصل یک ارائه خوب محسوب میشود. اینگونه مخاطب روی شما تمرکز و چشم به اسلایدها نمیدوزد، چرا که اساساً مخاطبان هدفی جز تماشای اسلاید دارند. مخاطب خود را بخوبی بشناسید و بدانید که آنها در چه سن و جایگاهی قرار دارند، و بر همان اساس پیام خود را ارائه کنید.
♦ توصیه شما برای یک سخنرانی تاثیرگذار چیست؟ نظز خود را با دیگر همراهان عزیز به اشتراک بگذارید.
سبز باشید