درسهای کسب و کار ازآسمانخراشان والیبال
بازی بسکتبال بیش از یک قرن پیش ابداع شد و به فاصله چهار سال بعد ویلیام مورگان آمریکایی تحت تاثیر محبوبیت فراوان بسکتبال، ورزشی لذت بخش و بسیار پرجنب و جوش به نام مینتونت را ابداع کرد. هنوز معلوم نیست که وجه تسمیه این نام عجیب چه بوده است، اما بعدها نام این ورزش به والیبال تغییر یافت.
مورگان با استفاده از لایهی تویی توپ بسکتبال که نرم و سبک بود، بازی را آغاز کرد. والیبال ابتدا جنبهای سرگرمکننده برای پیشهوران و کسبه داشت و تنها در محیطهای سربسته بازی میشد، اما رفته رفته به زمینهای روباز کشیده شد. احتمالاً خود مورگان هم گمان نمیبرد که این ورزش مورد اقبال عمومی قرار گیرد و تا این حد فراگیر شود، به نوعی که امروزه پربینندهترین رقابت المپیکی محسوب میشود و نزدیک به نیم میلیارد نفر از جمعیت جهان به انجام این بازی مشغول هستند. والیبال ورزش مورد علاقه سربازان جنگ جهانی دوم بود و مستشاران ارتشی و سربازان بودند که موجبات گسترش این ورزش به سراسر کره زمین را فراهم کردند. ابداع والیبال مرهون پیشهوران و اهالی کسبو کار بود؛ ضمن آنکه اصول حاکم بر ورزش والیبال را میتوان در مدلهای کسب و کار نیز پی گرفت. در ادامه به برخی از این اصول اشاره میشود:
• جایگاه خود را بشناسیم و بعد بازی کنیم
در ورزش والیبال تمامی بازیکنان از همبازیهای خود انتظار دارند که حتماً هر کس در جای خود بازی کند و جایگاه خود در زمین را بداند. چنانچه این امر محقق نشود، توپهای بسیاری لو میرود یا از دست میرود. در کسب و کار نیز اوضاع کم و بیش به همین منوال است. کارکنان و هم تیمیها در محیط کاری از یکدیگر انتظار دارند که جایگاه خود را شناخته و هر کس مسئولیت خویش را در آن جایگاه بپذیرد و به بهترین نحو آن را انجام دهد.
از منظر مديريت منابع انساني، وجود كليه وظایف و شغلها در جايگاه خود مهم و براي ادامه كار سازمان و رسيدن به اهداف لازم است. اگر هر شغل به عنوان کاری مهم در سازمان تلقی شود، امکان مقایسه میان مشاغل و وظایف کاهش مییابد. مشخص بودن جایگاهها و بها دادن به آن موجب میشود کارکنان احساس تبعیض و حقارت نکنند و رضایت درونی داشته باشند.
• گفتمان کاری و تعامل را میان خود برقرار کنیم
یکی از ویژگیهای کلیدی یک تیم موفق والیبال این است که هم تیمیها به صورت مداوم چه داخل زمین و چه خارج از آن با یکدیگر تعامل داشته باشند و گفت و گوی هدفدار کنند. برای مثال چنانچه توپی از زمین حریف روانه زمین خودی شود و مشخص نباشد که چه کسی باید توپ را بگیرد، آن گاه است که یکی از بازیکنان با فریاد جملهای نظیر "من میگیرم" را به زبان میآورد. در این حین سایر بازیکنان عقب مینشینند تا تداخلی در دریافت توپ بوجود نیاید. تعامل، اصلی اساسی در سازمانها است و از ضروریات حفظ یکپارچگی و نیز حفظ قلمرو کاری افراد میباشد و از دخالتهای بیجا و کارشکنانه در امور جلوگیری میکند. چنانچه فردی تعهد به انجام کاری کرده است، تنها از او پشتیبانی کنید و شرایط را برای او فراهم سازید.
• قدردان موفقیتهای یکدیگر باشیم
زمانی را تصور کنید که سرویس زن توپ را با ضربهای قدرتمند وارد زمین حریف میکند و رقیب از جمع کردن توپ ناتوان است و توپ در زمین او میخوابد. در این حین والیبالیستها به پاس امتیاز بدست آمده دور هم جمع میشوند و یک جشن چند لحظهای برای قدردانی از یکدیگر میگیرند. روحیهی قدردانی میبایست جوهرهی تیمهای کاری باشد و تیم موفقیتها و شکستها را با آغوش باز بپذیرد. یکی برای همه و همه برای یکی؛ این شعار تیمهای کاری موفق است و آنها موفقیتهای بدست آمده و نیز شکستها را نه نتیجه عمل یک فرد بلکه دستاورد گروه میدانند.
• بهنگام نیاز درخواست کمک کنیم
در ورزش والیبال، توپ گیرها، بازیکنان آزاد و افرادی که وظیفه بازی سازی دارند کار دشواری در پیش دارند، آنها مدام روی زمین در حال جنب و جوش هستند تا بتوانند توپ را در اختیار مهاجمین قرار دهند و مهاجمین توپ را در زمین حریف بخوابانند. البته گاهی نمیتوانند به موقع به توپ برسند، در این هنگام از هم تیمیها طلب کمک میکنند. این نوع رفتار در یک تیم کاری نیز ضروری است. چنانچه نتوانستید به تعهدات خود عمل کنید، به جای تسلیم، درخواست کمک کنید. این کار بهتر از واگذاری بازی و لو دادن توپ و تقدیم امتیاز به حریف خواهد بود.
ادامه این مطلب را در کتاب "بازاریابی و زندگی با ورزش" بخوانید.
منبع: اقتباس آزاد از http://genuinecuriosity.com/genuinecuriosity/2011/6/1/team-up-business-lessons-learned-from-volleyball.html
سبز باشید