وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

والدین، کارآفرینان بهتری هستند

کارآفرینی و داشتن فرزند دو مقوله‌ای هستند که هریک به توجه و تمرکز بسیار بالایی نیاز دارند بطوری‌که بنظر غیرممکن می‌رسد فردی بتواند هر دوی آنها را در کنار هم داشته باشد. این تفکر زمانی تقویت می‌شود که سراغ تصاویر کلیشه‌ای از کارآفرینان و مؤسسان در ذهن خود برویم زیرا تصویر یک فرد کارآفرین ممکن است در ذهن ما جوانی مجرد باشد که سن او معمولاً بین بیست تا سی سال است.
 اما این تصاویر کلیشه‌ای نیز مانند دیگر کلیشه‌ها در دنیای واقعی، دچار تغییرات بسیاری می‌شوند. این روزها بیش از 80 درصد کارآفرینان موفق بیش از 35 سال سن دارند و تجربه‌ی آنها در زندگی شخصی و کاری‌شان کمک شایانی به موفقیت آنها می‌کند. شاید تا اینجا با من موافق باشید زیرا همه‌ی ما به قدرت تجربه معتقد هستیم اما شاید این پرسش در ذهن‌تان بوجود آمده باشد که پدر و مادر بودن چه کمکی به کارآفرینی می‌کند؟
بر خلاف این تفکر عامه که داشتن فرزند آنقدر دردسر دارد که جلوی دیگر کارها را می‌گیرد، من دلایلی را ذکر خواهم کرد که نشان می‌‌دهد یک پدر و مادر می‌توانند نسبت به یک فرد مجرد کارآفرین بسیار موفقتری باشد. این دلایل عبارتند از:
1.    صبر
اگر از هر پدر و مادری بخواهید که تنها یک درس به شما بدهد، به احتمال قوی آن درس، صبر خواهد بود. پیش از اینکه فردی صاحب فرزند شود، اعتقاد دارد که می‌تواند سرعت زندگی‌اش را آنچنان که دلخواه اوست، کنترل کند. وقتی کاری کمی بیشتر از وقت معمول آن بطول می‌انجامد، فرد مجرد خود را به آب‌و‌آتش می‌زد تا از هر طریق ممکن مانند پرداخت کردن پول بیشتر یا حذف برخی از مراحل به نتیجه برسد. اما زمانی که فرزند وارد زندگی شما می‌شود، شما بتدریج می‌آموزید که این استراتژی دیگر کارآیی ندارد. زمانهایی پیش می‌آیند که اتفاقات ساده، خیلی بیشتر از انتظار شما بطول می‌انجامند و شما می‌آموزید که در برخی مواقع تنها کاری که باید انجام دهید این است که بنشینید و منتظر باشید زمان، کار خودش را انجام دهد.
کارآفرینی نیز اوضاع مشابهی دارد. درست است که در مواقعی باید بسیار پرتلاش بود و به هر دری زد، اما در بیشتر موارد یک کارآفرین باید صبور باشد و منتظر باشد کارها طبق برنامه‌ای که برایشان تعریف کرده است، پیش بروند. اگر کارآفرین صبور نباشد، با عجله‌های بی‌مورد خود کارها را بهم خواهد ریخت و با ناکامی روبه‌رو خواهد شد.
2.    ارتباطات میان‌فردی
بدون شک ازدواج تغییر مهمی در زندگی محسوب می‌شود اما گاهی مواقع این تغییرات با مبالغه همراه هستند. من زوجهایی را می‌شناسم که پس از ازدواج‌شان بگونه‌ای زندگی می‌کنند که تفاوت چندانی با زندگی دوران مجردی‌شان ندارد. اما در طرف دیگر بچه‌دار شدن تغییرات بسیار بزرگی در زندگی والدین ایجاد می‌کند. زن و شوهر پس از بچه‌‌دار شدن با حقیقتی کاملاً جدید مواجه می‌شوند و برای انجام دادن اموری که برای آنها آمادگی ندارند، مجبور می‌شوند با یکدیگر همکاری کنند. بعبارتی این یک توفیق اجباری است که پدر و مادر مجبورند روابط بین فردی‌شان را تقویت کنند. مواقعی پیش می‌آید که شما خسته و کلافه می‌شوید و نمی‌دانید که باید چکار کنید اما وجود فردی دیگر که با شما یک تیم را بوجود آورده است، به شما آرامش می‌دهد.
بسیاری از شرکتها و کسب‌و‌کارهای بزرگ حاصل همکاری چند کارآفرین است که مسئولیت بزرگ کردن نوزادی به نام کسب‌و‌کار را بین یکدیگر تقسیم می‌کنند و هر یک وظیفه‌ای خاص را بعهده می‌گیرد. در این میان داشتن روابط بین‌فردی از الزامات سر پا نگه داشتن این نوزاد می‌باشد.
3.    چشم‌انداز
اگر از افراد کارآفرین بپرسید که چه چیزی برای آنها بیشترین اهمیت را دارد، مطمئناً یکی از پاسخهای آنها این خواهد بود که کسب‌و‌کاری را که راه انداخته‌اند به سر و سامان برسانند. ایجاد یک کسب‌و‌کار و مدیریت آن نیازمند داشتن چشم‌انداز است زیرا مطمئناً یک کارآفرین در مسیر موفقیت با فراز و نشیبهای مختلفی روبه‌رو می‌شود. عده‌ای معتقد هستند که کارآفرینی مانند سوار شدن در ترنهای غول‌پیکری است که گاهی مواقع شما را به اوج می‌برند و برخی مواقع سرعتشان کم می‌شود و شما را به پایین‌ترین نقطه‌ی ممکن می‌آورند. داشتن چشم‌انداز سبب می‌شود که کارآفرین در هر دو شرایط، کسب‌و‌کار خود را به بهترین نحو مدیریت کند و چه کسی بهتر از والدین می‌تواند برای آینده چشم‌انداز داشته باشد؟
داشتن فرزند این درس را به پدران و مادران می‌دهد که آرام بودن به همان مقدار که مضطرب بودن مهم است، اهمیت دارد. فرزندان بخوبی به والدین خود می‌آموزند که چه چیزی ارزش نگران بودن را دارد و چه چیزی حتی ارزش فکر کردن هم ندارد.
4.    مدیریت هرج‌و‌مرج
همراهانی که صاحب فرزند هستند، حتماً با من موافق هستند که فرزند داشتن و بزرگ کردن او به هیچ‌وجه یک فعالیت خطی نیست. تقریباً هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود. اتفاقات پیش‌بینی‌نشده روی می‌دهند، شما آنها را برطرف می‌کنید و دوباره با اتفاقات جدید مواجه می‌شوید. والدین درست همانند کارآفرینان باید قدرت مدیریت هرج‌و‌مرجها را داشته باشند.
5.    مسئولیت‌پذیری
وقتی عنوان پدر یا مادر به شما اطلاق می‌شود یعنی اینکه شما در رأس امور هستید، یعنی اینکه شما باید تصمیم بگیرید و یعنی اینکه مسئولیت همه چیز با شما است.
آیا تعریف بهتری برای یک کارآفرین سراغ دارید؟
6.    همسوسازی انتظارات با واقعیت
به محض اینکه یک زوج صاحب فرزند می‌شوند، بلافاصله انتظارات بیشماری درباره‌ی او در ذهن آنها شکل می‌گیرد. آنها می‌خواهند فرزندانشان به بالاترین درجات دست یابد و صاحب بهترینها شود. بتدریج با بزرگتر شدن فرزند، والدین او می‌فهمند که باید انتظاراتشان را کنار بگذارند و به خواسته‌ی فرزندشان و البته آنچه سرنوشت او برایش مقدر کرده است، احترام بگذارند. در میان آنچه اهمیت پیدا می‌کند این است که پدر و مادر باید از مسیری که فرزندانشان انتخاب کرده است، حمایت کنند هر چند با آن مسیر مخالف باشند یا برای آن آمادگی نداشته باشند.
کارآفرینان نیز شرایط مشابهی دارند. بعنوان کارآفرین شما می‌توانید به ایده‌های ابتدایی خود بچسبید و دست از آن بر ندارید، اما مطمئناً باشید که عدم انعطاف‌پذیری در مواجهه با موانع به معنای عدم موفقیت شما است. راه دیگر این است که چشمان خود را به روی حقیقت باز کنید، مسیرتان را تغییر دهید و از مسیر تازه‌ی خود لذت ببرید.
7.    مدیریت تغییر
هر کسی که وارد کسب‌و‌کار جدیدی می‌شود بخوبی می‌داند که با موارد جدیدی روبه‌رو می‌شود که پیش از آن هیچ اطلاعی از وجود آنها نداشته است. موارد حقوقی، تکنولوژیکی و استراتژیهای بازاریابی برخی از این موارد هستند. گاهی اوضاع آنقدر وخیم می‌شود که فرد فکر می‌کند دیگران با زبانی به جز زبان او با وی صحبت می‌کنند. گویی همه چیز در حال تغییر کردن است.
از زمانی که شما متوجه می‌شوید قرار است پدر یا مادر شوید، دقیقاً همین اوضاع برایتان بوجود می‌آید. ناگهان متوجه می‌شوید کارهایی انجام می‌دهید و به زبانی صحبت می‌کنید که قبلاً حتی فکرش را هم نمی‌کردید. پس از اینکه فرزندانتان بدنیا می‌آیند، جاهایی می‌روید که حتی کوچکترین علاقه‌ای به آنها ندارید اما بعنوان یک پدر یا مادر باید به آنجا بروید. تمام این موارد یعنی اینکه شما باید تغییرات بیشماری را که در زندگیتان بوجود آمده است، مدیریت کنید.
صبر، داشتن ارتباطات میان‌فردی قوی، داشتن چشم‌انداز، مدیریت هرج‌و‌مرج، مسئولیت‌پذیری، همسوسازی انتظارات با واقعیت و مدیریت تغییر از ویژگیهای یک کارآفرین موفق در ایجاد و مدیریت یک کسب‌و‌کار محسوب می‌شوند و برخلاف باور بعضی از مردم که کارآفرینان جوان و مجرد هستند، این ویژگیها را به مراتب بیشتر می‌توان در میان والدین پیدا کرد.


سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.