عادات نامناسب در بازاریابی و فروش
با این فرمول آشنا هستیم:
در این یادداشت میخواهم در خصوص عادتها بنویسم، عادت از تکرار یک عمل ایجاد میشود. عادتهای خوب و پسندیده سبب میشوند شخصیت و سرنوشت مطلوبی داشته باشیم نظیر عادت به راستگویی، عادت به مشترینوازی، عادت به سحرخیزی، و اما عادتهای بد و نامناسب سبب میشوند شخصیت و سرنوشت مطلوبی نداشته باشیم. چه میشود که بعضی از بازاریابها و فروشندگان سرنوشت خوبی ندارند ریشه را باید در فرمول بالا جستجو کرد و اما چند باور و عادت نامناسب در حرفه بازاریابی و فروش:
1- بیمقدمه سراغ بازار گرمی رفتن:
بعضی از افراد معتقدند فروشنده نان زبان چرب خود را میخورد و اگر از همان ابتدا در خصوص محصول صحبت نکند بازی را باخته و فروش را از دست داده است. در صورتیکه بازار گرمی زمانی ارزشمند است که در کنار تعامل شایسته با مشتری و رعایت جوانب امانت و درست گفتاری و درست کرداری باشد.
2- افتادن در دام غرور
به واقع بزرگترین عامل شکست برندهایی که روزی از اعتبار بالایی برخوردار بودهاند و حال خبری از آنها نیست همین دام غرور است
بعضی از بازاریابان و فروشندگان چنان در دام موفقیتهای گذشته خودشان اسیر میشوند که یادشان میرود که مشتری ولینعمت آنهاست و لذا به مشتری بیتوجه میشوند و حتی زحمت سوال پرسیدن را هم به خود نمیدهند و تصور میکنند سوال پرسیدن زمان بر است و مشتری وقت آنها را میگیرد.
3- یک طرفه به قاضی رفتن و نتیجهگیری سریع نامناسب
به این جملات دقت کنیم:"مشتری دفعه پیش جواب منفی داد، دیگر با او تماس نخواهم گرفت" یا مثلاً "آنطور که از شواهد پیداست، مشتری توان پرداخت بهای محصول ما را ندارد پس بهتر است او را از فهرست خود خارج کنیم".
پیشفرضها عاملی مهلک در فروش هستند و ضروری است که از آنها اجتناب کنیم و مشت را نمونه خروار نگیریم.
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای بازاریابی " بخوانید.
سبز باشید