هذیان جمعی در کسب و کارها
هذیان چیست؟
روانشناسان و روانپزشکان بیش از سایر متخصصان برای این علامت و نشانه، حساسیت به خرج میدهند. هذیان نوعی اختلال در تفکر است. همین اختلال میتواند سرنوشت زندگی و کار را تحت تأثیر قرار دهد؛ چرا؟
چون "هذیان" در کنار برخی شرایط، تعادل شخص را در خانه، محل تحصیل، کار، اجتماع و زندگی برهم میزند.
روانشناسان و روانپزشکان هشدار میدهند که اشخاص دارای روابط و مناسبات بیشتر، تحصیلات عالی، دارای پایگاه اجتماعی خوب و مناصب بالا، اگر دارای این علائم یعنی هذیان باشند، آسیبهای فراوانی به خود و پیرامونشان میزنند که جبران آن تا سالها امکانپذیر نیست. به عکس، اشخاصی که در محیط کوچکی کار میکنند و افرادی که تعداد اعضای خانواده آنان محدود است، عملاً آسیب کمتری برای خود و اطرافیان خواهند داشت.
تعجب نکنید. "هذیان" در افراد دارای تحصیلات عالی، و دارای پست و مقام در سلسه مراتب اجتماعی بالا، رنگ و لعابی دیگر مییابد و دیگر نام "هذیان" بر آن نمیزنند. "هوشمندی و نبوغ"، جسارت و شایستگی، بخشی از القابی است که این افراد به خود میدهند (البته جایگاه افراد هوشمند و دارای نبوغ واقعی ارزشمند و محترم است). حال آنکه هذیانی است خانمانبرانداز.
هذیان پارانوئید
روانشناسان و روانپزشکان تاکنون بیش از 13 نوع هذیان را طبقهبندی کردهاند. این طبقهبندی 13 گانه خود شامل هذیانهای فرعی دیگری نیز هست.
برای مثال، هذیان پارانوئید (paranoid delusion) در برگیرنده هذیانهای گزند و آسیب، هذیان بزرگ منشی، و هذیان انتساب است.
روانپزشکان در کتابهای کلاسیک از مدیران ارشدی نام میبرند که نگران آسیب از سوی معاونان خود هستند. آنها گاه تصور میکنند که جان آنان در خطر است. برخی مواقع تصور میکنند قرار است شغل آنان از سوی مقامات مافوق گرفته شود و اخراج شوند.
همین هذیان میتواند برای کارمند رده پایین در یک اداره رخ دهد. برای مثال، تلفنچی اداره به نادرست تصور میکند که قرار است همشهری آقای مدیر، پست او را بگیرد. حداکثر کوشش این تلفنچی را برای نگهداری شغلاش مقایسه کنید با مجموعه اقدامات وسیعی که مدیرعامل یک بنگاه اقتصادی بزرگ به راه میاندازد تا از سوی هیات مدیره یا معاونان ارشدش مصون بماند.
متاسفانه "رفتار مهربانانه" در چنین شرایطی بیشتر معنای برعکس میدهد. هر قدر مهربانی و تمجید اطرافیان بیشتر میشود، شخص دارای هذیان گزند و آسیب، بیشتر از جانب اطرافیان احساس خطر میکند.
درباره "هذیان بزرگ منشی" نیاز به مثالهای فراوان ندارد. به خاطر دارم که در سالهای آغازین انقلاب، رئیس یکی از گروههای سیاسی به هنگام مناظره تلویزیونی ادعا کرد که میتواند کشاورزی ایران را یک شبه حل کند.
برخی رانندگان تاکسی را دیدهام که میگویند کافی است به ما اجازه دهند فقط یک هفته رئیس اداره تاکسیرانی یا حمل و نقل و ترافیک شویم. خواهید دید که ریشه ترافیک را میخشکانیم و هنوز هم هستند اشخاصی که میتوانند یک شبه، اقتصاد ایران را به رونق و رفاه در سطح کشورهای پیشرفته برسانند.
مجال آن نیست تا تک تک 13 نوع هذیان را در قالب مثال بیاورم. در اینجا بنا دارم با ترسیمی از شدت آسیبهایی که هذیان میتواند به شخص و دیگران بزند، تلاش میکنیم تا هشدار روانشناسان و روانپزشکان جدی گرفته شود.
"هذیان جمعی" یا "هذیان مشترک" و تاثیر آن در کسبوکارها موضوع اصلی است که علاقهمندم به آن بپردازم
هذیان جمعی یا هذیان مشترک
"هذیان" همانند ویروس از شخصی به شخص دیگری که مستعد است، انتقال مییابد. طیفی از این هذیانها وجود دارد نظیر هذیان دو نفره (folie a deux) هذیان سه نفره(folie a trois)، هذیان پنج نفره (folie a cinq)، هذیان را روانشناسان و روانپزشکان نخست در واحدهای کوچکتر نظیر "خانواده"، خوابگاههای دانشجویی، بیمارستان، پادگانها و زندانها جستجو میکنند. دلیل آن نیز مجاورت اشخاص هذیانی است که با انتقال فکر خود، مداوم افراد مستعد دیگر را تحت تاثیر قرار میدهند. گو آنکه اکنون میدانیم حتی در فضای مجازی، افرادی که به یک کلوپ خاص اختصاص دارند، تحت تاثیر افکار کلیشهای به این هذیان دچار میشوند برای مثال، هذیانهایی که گاه هواداران یک تیم خاص را برمیانگیزد تا به هنگام مسابقه، به یکباره ناسزای جمعی بدهند یا خشونتی اجرا کنند.
هذیان جمعی میتواند گروه کارکنان را به مدیریت بدبین سازد و بالعکس. درک هذیانی یک مدیر ارشد میتواند نگاه معاونان و مدیران عالی را نسبت به کارکنان تحت تاثیر قرار دهد. این در حالی است که از اساس، "واقعیت" با این "هذیان" همخوانی و تطابق ندارد.
هذیان جمعی یا مشترک در گذر زمان میتواند جمع متحد و پیوستهای را "گسیخته" سازد. تصور کنید یکی از اعضای هیات مدیره علاقهمند است، رقیب را بیش از اندازه، بزرگ تصور کند. ایشان گاه برخی اقدامات رقبا را در بازار، به صورت دشمنی مستقیم علیه خود ارزیابی میکند. اگر چنین "هذیانی" در سایر افراد نظیر هذیان دو نفره، سه نفره، پنج نفره نفوذ کند، به یکباره تمامی اقدامات اعضای هیات مدیره صرفاً برای خنثی سازی رقیب به کار گرفته میشود! و بجای پرداختن به مسابقه جوانمردانه در بازار به جنگ ناجوانمردانه و رفتارهای تخریبی میپردازند.
نگرانی آنجا است که این "هذیان" سبب خواهد شد تمامی فعالیتهای شرکت مختل شود و عملاً "مشتریان" که ولی نعمت کسب و کارها هستند، فراموش شوند. به یکباره میتوان چشم گشود و دریافت که "مشتریان"، کسب و کار شما را ترک گفتهاند!
مثال دیگر: یکی از اعضای هیات مدیره، یک طرح کسب و کاری نظیر پرورش ماهی، پرورش بوقلمون، راهاندازی کارخانه ماکارونی دارد. دلبستگی او به این طرح سبب میشود که اعضای هیات مدیره به جای ارزیابی عقلانی، درک واقعبینانه و مبتنی بر"بازار"، به درآمد و سودی میاندیشند که در پایان پروژه قرار است نصیب آنان شود. چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ چشم نهادن برروی موانع، دست کم گرفتن شرایط محیط کلان و خرد، عدم توجه به شرایط خرید دستگاه و منابع اولیه، سبب میشود تمامی سرمایهگذاریها بدون آینده نگری نابود شود. پیروی بدون تعقل از یک روش و رفتار و تقلید کورکورانه از گذشته نیز مصداق دیگری از همین موضوع است.
در مدرسهای در شرق آسیا استاد کلاس درس را در کنار حوض آب و در حیاط مدرسه برگزار کرده بود و گربهای دائم برای آنان با تعرض به غذای فراگیران مزاحمت ایجاد میکرد. استاد دستور داد گربه را با طنابی که به دور آن حیوان میپیچند به درخت ببندند و بعد هم فراموش شد که گربه را باز کنند و آن گربه مرد و حال سالها پس از آن ماجرا هنوز هم در مدرسه گربهای را به درخت میبندند و پس از مرگ آن نوبت گربه دیگر میشود. و کسی هم سؤال نمیکند داستان چیست؟
استادی نقل میکرد که در جلوی آبنمای کاخ پادشاه فرانسه نگهبانی ایستاده بود، پادشاه از او سؤال میکند شما از چه نگهبانی میدهید؟ و او میگوید نمیدانم به من گفتهاند اینجا بایست پادشاه از سر نگهبان میپرسد که این نگهبان جلوی آبنما از چه نگهبانی میدهد؟ و او هم اظهار بی اطلاعی میکند و پاسخ میدهد قربان همواره در اینجا نگهبانی بوده است و من تا یادم هست اینجا کسی باید نگهبانی میداد اما کسی تا بحال علت آن را جویا نشده بود
تا انکه باغبان بسیار پیر قصر جلو میآید و اجازه میخواهد توضیح دهد ایشان میگوید قربان من از زمان سه پادشاه قبل اینجا نگهبان هستم یادم میآید روزی یکی از جوانان قصر در کنار آبنما با نامزد خود صحبت میکرد و چون افراد از آنجا رد میشدند این جوانان به احترام آنها میایستادند و سلام میکردند، پادشاه وقت که از دور شاهد بود دلش برای آن جوانان سوخت و دستور داد نگهبانی جلوی آبنما بایستد و به افراد اجازه عبور از آن مکان را ندهد و حال سالهاست که همواره نگهبانی اینجا میایستد.
بعضی از مواقع یاد گرفتهایم از کسی بد بگوئیم بدون اینکه بدانیم چرا و علت فقط این است که شنیدهایم اطرافیان از او بدی میگویند و جالب اینکه آن اطرافیان هم خودشان دچار هذیان مشترک شدهاند.
درمان جلوگیری از هذیان جمعی یا هذیان مشترک
"ارزیابی واقعیت"(reality testing) یا "واقعیت آزمایی" بخشی از پیشگیری و درمان است. حضور دیدگاههای متضاد، مخالف، عهدهدار بخشی از این درمان است. چه، این افراد مخالف، از منظری متفاوت مینگرند و واقعیتهایی را بازگو میکنند که تا پیش از این، آشکار نبود. فراموش نکنیم تعارض به خودی خود بد نیست بلکه تعارض نمود اختلافنظر است و چه بسا این اختلاف نظرها که درست مدیریت میشوند زمینهساز رشد و تعالی سازمان خواهند شد. نکته مهم در مدیریت تعارض این است که افراد یاد بگیرند که با هم گفتگو کنند چرا که گفتگو بستر مهارت است و همچنین یاد بگیرند که روی مسئله متمرکز شوند نه روی فرد. به عبارتی در مدیریت تعارض باید مواظب اثر هالهای باشیم و همانطور که در اصول، فنون و هنر مذاکره گفته میشود یاد بگیریم که روی منافع مذاکره کنیم نه روی مواضع. و به زبان ساده به اینکه چه میگوید بپردازیم نه اینکه که میگوید.
سبز باشید