برای سخنرانی در سمینار آموزشی اصناف سه گانه بلور و چینی، لوازم خانگی و صوت و تصویری استان خراسان رضوی دعوت شده بودم. تعداد میهمانان ویژه زیاد است، رئیس اتحادیه اصناف لوازم خانگی کشور آمده است و نمی‌شود که از ایشان برای سخنرانی دعوت نکرد. روسای سه گانه اتحادیه‌های استان هم که حتماً به رسم میزبانی باید صحبت کنند، مدیرعامل اسنوا هم که اسپانسر است و کلی پول داده است. خلاصه کلام سخنرانی‌‌‌ها دارد طولانی می‌شود از مجری به شوخی می‌پرسم آیا واقعاً سمینار آموزشی است و ایشان هم لبخند می‌زند، کمی فکر می‌کنم و بعد به جد مطمئن می‌شوم که برای خودم سمینار آموزشی است چرا که اینها هر یک اساتید استخوان خرد کرده بازار هستند و کلام هر یک برای من می‌تواند دنیایی از یادگیری باشد، بدون تعارف از هر یک نکته‌ای آموختم. وقتی نوبت سخنرانی من شد ابتدا به سبک دکتر روستا واژه کاسب را که هنگام سخنرانی عزیزان درست کرده بودم شرح دادم، شما هم ملاحظه کنید.

ک= کار، کوشش، کلام
کاسب کسی است که اهل کار و کوشش است، از وقتی کرکره مغازه را بالا می‌زند و درب را می‌گشاید تا زمانی که مغازه را می‌بندد مشغول کار است، او با تعطیلی میانه خوبی ندارد، چون حقوق ثابت ندارد پس باید کار کند. کاسب باید کار کند تا درآمد داشته باشد، از سویی کاسب با کلام خویش مشتریان را به سمت خود می‌کشاند.کاسب می‌داند ابتدا باید برای اهل محلّ و مشتریان جذابیت در گفتار داشته باشد و مردم باید از همزبانی با او لذت ببرند.

 

 

 

ادامه این مطلب  را در کتاب "بازاریابی و زندگی با خاطره" بخوانید.

 

سبز باشید