هفت نکته مهم در برندسازی شخصی
بشر از ابتدای خلقت خود کوشیده تا نام و نشانی به یادگار از خود بر جای گذارد، و به قول امروزیها صاحب برند شخصی خود باشد. واقعیت آن است که، برند شخصی منحصر به افراد خاص و چهرهها نمیشود و هر فرد دارای نام، نشان و ویژگیهای ظاهری و خصوصیات دیگر نظیر مهارتها و داشتههای حرفهای ، مختصات شغلی، سبک تعامل ، ویژگیهای شخصیتی ، علایق ، فعالیتها ، دوستان ، و خانوادهای است که در مجموع، برند شخصی او را شکل میدهند. برند شخصی ما، چیزی جز ادراک ذهنی دیگران از ویژگیها، تجربیات و شایستگیهایمان نیست.
برندهای شخصی، عموما با دو عامل تخصص و ویژگیهای رفتاری شکل میگیرند. نام و نشان ما میبایست تبلوری از ارزشهای منحصر بفردمان باشد. این چیزی است که بنیان برندهای شخصی را تقویت میکند و بر اثربخشی آن میافزاید. بنابراین نسخهای دست اول از خود باشیم و فروتنی پیشه کنیم و صادقانه تلاش کنیم تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسیم. به قول شاعر، "افتادگی آموز اگر طالب فیضی . هرگز نخورد آب زمینی که بلند است". لذا تواضع بنمایه اصلی شکلگیری برندهای اثربخش و الهامبخش است. از طرفی منزلت، احترام، محبوبیت و شان اجتماعی افراد، وابستگی تنگاتنگی با برند شخصی آنها دارد.
البته راهاندازی کمپینهای برندسازی شخصی مستلزم ریزهکاریهایی است که میتواند آن را به موفقیت یا شکست منتهی سازد. آغاز برندسازی نیازمند انجام مراحلی ساده است. در یادداشت حاضر تلاش میشود تا گوشهای از اقداماتی که میبایست در هفت روز نخست شروع کمپینهای برندینگ شخصی انجام گیرند، تشریح شود.
نکته اول: یک گوشه دنج در بازار بیابیم
نمیتوان درهمه زمینهها وتخصصها صاحب برند شد. چنانچه میخواهیم تصویر ذهنی مطلوبی در میان مخاطبان داشته باشیم، میبایست در ابتدا قلمرویی محدود را برای خود مشخص کنیم. قلمرویی که بیشترین اهمیت را برای ما دارا است و بیشترین علاقه و اشتیاق را به آن داریم. بنابراین از خود سوال کنید که میخواهید در چه زمینهای برند شوید؟ این به معنای آن نیست که اگر بر فرض اطلاعات زیادی در حوزه خودرو داشته باشیم، خود را به عنوان یک کارشناس اتومبیل، برند کنیم. بلکه باید با نگاهی متمرکزتر و ژرف مشخص کنیم که دقیقاً میخواهیم در کدام جنبه از صنعت خودرو و دنیای اتومبیلرانی برند باشیم. برای مثال افراد میتوانند در حوزهی خودروهای کلاسیک، خودروهای شاسیبلند و یا خودروهای اسپرت، به یک برند تخصصی و شخصی تبدیل شوند. هر گوشهای از بازار که اطلاعات و علاقه بیشتری نسبت به آن داریم، میتواند به عنوان پایهی ایجاد برند شخصیمان در نظر گرفته شود. این مهم ضرورت دروننگری و یافتن شناختی دقیق از خود را ایجاب میکند. بنابراین صاحب برند شدن، نیازمند خودشناسی است.
نکته دوم: به دیگر افراد حاضر در قلمرو تخصصی یا حوزه مورد علاقه خود کمک کنیم
پیش از آنکه بتوان به هویتی واحد و مجزا دست یافت، میبایست کار خود را با پشتیبانی از جامعه تخصصی مورد نظر آغاز کرد. برای مثال بسیاری از بازاریان موفق، کار خود را با پادویی در بازار و شناخت پیدا کردن از کسبه و اهالی بازار شروع کردهاند و به تدریج، خود هویتی مستقل یافتهاند. برای مثال میتوان با پاسخگویی به دغدغههای دیگر افراد علاقمند به آن حوزه، رفته رفته به یک مرجع قابل اتکا و استناد در آن جامعه تبدیل شد. بنابراین ارزشآفرینی برای دیگر علاقمندان به حوزه مورد نظر و حمایت از به اصطلاح هم- برندها میتواند شالودهی مناسب برای ایجاد برندهای معتبر شخصی را فراهم سازد.
نکته سوم: مشارکت کنیم و ارزشها را به اشتراک بگذاریم
چنانچه قصد داریم در حوزهای خاص شناخته شویم، میبایست با پررنگ کردن حضور خود در جوامع مربوطه با نقشآفرینان آن مشارکت نماییم. این مشارکت میتواند در فضاهای مجازی مثل تالارهای هماندیشی، وبلاگها، سایتها، شبکههای، تخصصی اجتماعی،... و یا فضاهای واقعی صورتپذیرد. این اقدام به شناساندن و شناختهشدن بیشتر در بازارمربوطه کمک میکند، ضمن آنکه میتوان به این طریق با هستههای مرکزی و مهرههای کلیدی حوزه مورد علاقه آشنایی پیدا کرد.
نکته چهارم : شبکهسازی
شبکهسازی- به معنای ایجاد روابط و مناسبات- چه در فضاهای آنلاین و چه دراکوسیستمهای آفلاین قابل اجرا است و منافع بسیاری دارد. در واقع شبکهسازی میبایست به یکی از وظایف روزانهی اهالی کسبوکار تبدیل شود. شبکهسازی را میتوان با افرادی در داخل و یا حتی خارج از قلمرو تخصصی خود انجام داد، چرا که شبکهها به تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف کمک بسزایی میکنند. آنها همانند تکههای پازلی هستند که محدویتها و کمبودها را تکمیل میکنند.
به علاوه شبکهسازی موجب ایجاد فرصتهای بسیاری میشود و دریچه روشنی رو به سوی آینده میگشاید. بنابراین تلاش کنیم تا شبکهی ارتباطات خود را با زنجیرهای از افراد متعدد و دارای تخصصهای گوناگون شکل دهیم. پیشنهاد برخی کارشناسان این است که تلاش کنیم روزانه حداقل یک نفر را به شبکه خود بیفراییم. شبکه دارای خاصیت همافزایی وخودافزایی است و موجب غنا و استحکام روابط میشود.
نکته پنجم: صدای خود را به گوش دیگران برسانیم
وبلاگنویسی روشی عالی برای ارائه و انتقال تصویری ذهنی از آگاهیها، داناییها و قابلیتهای افراد است. تولید محتوای آموزنده درحوزهی تخصصی افراد موجب ایجاد پایگاه حامیان و دنبالهروها میشود. بهعلاوه، حضور آنلاین به شناخته شدن بهتر افراد میانجامد. در دنیای پرهیاهوی این روزها کسی صدای ما را نمیشنود، مگر آنکه خود صدایمان را بهگوش دیگران برسانیم. محتوای مناسب در واقع بهعنوان تریبون برند شخصی ما به شمار میرود، و انتشار این محتوا و پیامهای برند ما را به دنیا مخابره میکند. محتوای مناسب، نمودی از شخصیت برند ما است و گفتمان برند شخصی افراد به شمار میرود. البته داشتن وبلاگ و وبسایت شخصی یک نکته است، اما تداوم فعالیت و به روزآوری آن نکته دیگر. چه بسا دوستان عزیزی که خیلی خوب شروع کردهاند و بازدیدکننده زیادی داشتهاند، اما به مرور فعالیت آنها کمرنگ شده و متوقف شده است.
نکته ششم: برنامهریزی روبه جلو
چنانچه واقعاً خواهان ایجاد یک برند شخصی قدرتمند هستیم، میبایست شم آیندهنگری را درخود تقویت کنیم و گوشه چشمی به رویدادهای آتی داشته باشیم. این آیندهنگری موارد بسیاری را در برمیگیرد، پیشبینی تغییرات محتمل در حوزهی تخصصی مربوطه یا صنعتی که درآن قرار داریم و نیز درک و شناسایی روندهای نوظهور از جمله این موارد است. با توجه به شرایط به شدت متغیر کسبوکار، نمیتوان با استناد به دانستههای دیروز، برند فردای خود را قوی و پا برجا حفظ کرد. احتمالات فراوان هستند، پس باید به این فکر کنیم که چگونه میتوان ازاین احتمالات به نفع خود سود برد. برنامه ریزی استراتژیک و تفکر آیندهنگرانه در شغل، حرفه و زندگی شخصی از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که سرنوشت هر انسان در گرو تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای روزانه اوست.
نکته هفتم: متوقع نباشیم
برندسازی فرآیندی مستمر و زمان بر است و نمیتوان انتظار داشت که در مدتی محدود به نتایجی قابل توجه دست یابیم. لذا شکیبایی و استقامت از ضروریات یک برندسازی موفق است و به آن قوام میبخشد. شرط موفقیت در برندسازی شخصی، استمرار این فرآیند است.
نظر شما در خصوص راهکارهای ایجاد یک برند شخصی چیست؟
سبز باشید