هفته ای که در تهران نبودم
مهندس مشایخی خودش پیشتر در سمیناری شرکت کرده بود که در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن استان اصفهان بود. در آن سمینار از من دعوت کرد که همین مباحث را برای کل کارشناسان شرکت او بیان کنم و این در جای خود نشان
می دهد که چگونه مدیرانی حاضرند بنگاه اقتصادی خودشان را با هوشمندی پیش ببرند و کارشناسان و معاونان را در جریان بحثها قرار دهند. این سمینار برای خود من خیلی جذاب بود. چرا که پیش از این اتاق های بازرگانی و صنایع و معادن استان ها دربارة موقعیت رکود اقتصاد جهانی و تأثیر آن بر بنگاه های اقتصادی ایران از من دعوت می کردند، و اینک دیدم که یک شرکت حاضر شده هزینه ها را بپردازد. مقارن با همین دعوت، یکی از شرکتهای خیلی بزرگ استان که در صنعت خودش حرف اول را می زند نیز طی تماس تلفنی برای همین عنوان سمینار، دعوت کردند. اما آنها به اصطلاح به دنبال
“تیک زنی” بودند. “تیک زنی” را به عمد در اینجا به کار بردم. ” تیک زنان” کسانی هستند که در پی چاق کردن آمارهایند. می خواهند گزارش آماری آنها از میزان ساعت برای سمینار اعداد 100، 200 و یا بیشتر باشد. اما کمتر توجه می کنند که محتوا چه بود، کیفیت از چه قرار است؟!
یکی از دردهایی که این روزها جامعه با آن روبه رو است، همین آمارزدگی است. وقتی هزینه سمینار را به آنها اعلام کردم، گفتند سیاست سازمان این است که با چنین هزینه ای می توانند 4 تا 5 سمینار دیگر داشته باشند. به آنها این شعر را گفتم که
یا مکن با فیل بانان مشورت
یا بساز خانه ای فیل توش برد
شاید باید به این نتیجه برسیم که چه چیزی می خرید؟ حتی در خرید پرتقال شما بارها تجربه کرده اید که برای همین کالا، قیمت های متفاوت از نازل تا عالی وجود دارد. بی آنکه قصد جسارت داشته باشم، و همواره تأکید کرده ام که خودم را شاگرد بازاریابی و حوزه ی بازرگانی می دانم ، اما وقتی سازمانهای متعدد برای سمینارهایی حاضرند هزینه هایی را بپردازند، ترجیح می دهند که مدتها نیز صبوری کنند تا به مهلت برگزاری سمینار با زمان هماهنگ شده با من نزدیک شوند، چرا برخی سازمانهای بزرگ در پی “تیک زنی” و “آمارزدگی” هستند. به یادم آمد که زمانی دایناسورها بودند ولی به هر دلیل نتوانستند پابرجا بمانند. دلیل آن نیز چیزی نبود جز آنکه نخواستند رفتارشان را تغییر دهند. اکنون نیز اگر شرکتهای بزرگ نخواهند کردار، رفتار و گفتارشان را در فضای رقابتی تغییر دهند، و صرفاً به آمارها فکر کنند بی آنکه این آمارها منجر به بهره وری شود، یا منجر به تولید دانایی شود، ظاهراً اتفاقات خوبی در آینده برایشان رخ نخواهد داد. این اصل استراتژی است. دایناسورها با همه ی ابهت، قدرت انعطاف پذیری آنها پایین بود، ولاجرم صحنه زندگی و حیات را ترک کردند.
روز یکشنبه صبح در سازمان مدیریت صنعتی بودم؛ برای تدریس کارشناسی ارشد دوره مدیریت بازرگانی و یکشنبه بعد از ظهر، فعالیت مشترک TMBA با دانشکده مدیریت دانشگاه تهران آغاز شد، آن هم با یک سمینار جذاب. عنوان این سمینار نقش منشی ها و مدیران و مسئولین دفاتر در ارتقای نظام بازاریابی شرکتها بود. در دو نیم روز از ساعت 15 تا 19
روز یکشنبه 11 و سه شنبه 13 اسفند ماه این سمینار در محل دانشگاه تهران برگزار می شود.
35 نفر از منشی ها و مسئولین دفاتر شرکتها حضور داشتند. ترکیب این شرکتها نیز جالب بود، از شرکتهای بازرگانی، تا صنایع غذایی، صنایع فولاد، آهن، سازمانهای دولتی و صنعت مبلمان و…. . واقعیت این است که در اسفند ماه شرکتها با تراکم کار بالا روبه رویند و مدیران اندیشمند و فهیم این شرکتها حاضر شده بودند که درست در بحبوحه ی کارها، مرخصی به منشی ها بدهند تا به آموزش بپردازند. از دیگر سو، منشی ها نیز با انرژی، علاقه مند به یادگیری رفتار حرفه ای بودند تا سازمان آنها را بالنده سازد. همین رفتار نشان می دهد که در این مملکت به مرور جا می افتد که مسئولیت بازاریابی و مشتری نوازی صرفاً بر عهده ی تیم بازاریابی نیست و همه افراد سازمان در این باره ایفای نقش می کنند. خوشحالم از اینکه ما نیز در TMBA برای ایجاد این فرهنگ سهیم هستیم یعنی با تولید و اجرای سمینارهایی که جدید و تازه هستند نظیر نقش منشی ها در ارتقای نظام بازاریابی، یا تکنیک های فرصت یابی در بازار، یا روانشناسی ارتباط با مشتری و….
ممنونم از منشی ها که با شعف و شادمانی یادگیری حضور یافتند، و از مدیرانی که این فضا را فراهم کردند که روی
“مغز افزار ” نیروهای کلیدی سازمان کار شود؛ چرا که منشی ها، تابلو مدیریت هستند. دوشنبه یعنی همین امروز که در اصفهان هستم و می خواهم برگردم و همچنان تأخیر پرواز ادامه دارد، سمیناری با حضور 150 نفر در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اصفهان برگزار شد. بهین رویش نمایندگی TMBA در استان اصفهان و چهارمحال بختیاری برگزار کننده این سمینار پر جمعیت بود که توانسته بود مدیران عامل، مدیران ارشد، مدیران میانی، کارشناسان برجسته را برای حضور در این سمینار ثبت نام کند. از حضور مدیران لذت بردم که برخی از آنان جزو پای ثابت بسیاری از سمینارهایم هستند و باعلاقه مندی این سمینارها را دنبال می کنند و برای سمینارها، وقت می گذارند.
فردا صبح سه شنبه باید به دانشگاه الزهرا بروم. پایان نامه ای را خانم راکعی ساعت 30/8 در اتاق 316 دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی این دانشکده- گروه مدیریت بازرگانی دفاع خواهند کرد. دانشگاه از من به عنوان استاد داور دعوت کرده است. توصیه هایی را فردا صبح برای این پایان نامه دارم که در جلسه عنوان خواهم کرد. با وجود این پیش بینی
می کنم که این پایان نامه با نمره ی عالی دفاع خواهد شد. از این بابت به دکتر بابایی و دکتر مومنی، استادان راهنما و مشاور این پایان نامه تبریک می گویم. توصیه می کنم آنها که در بازارهای صنعتی کار می کنند، حتماً به این پایان نامه مراجعه کنند.
سه شنبه بعد از ظهر در ادامه کارگاه آموزشی نقش منشی ها در ارتقای نظام بازاریابی شرکتها به دانشکده مدیریت دانشگاه تهران خواهم رفت که جلسه ی پایانی این کارگاه آموزشی است.
چهارشنبه صبح از ساعت 30/8 تا 30/13 در قم هستم . سمیناری که در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن این استان برگزار می شود با عنوان مدیریت بنگاههای اقتصادی ایران در بحران اقتصادی و مالی دنیا. امیدوارم توصیه هایی که برای مدیران دارم، مورد توجه و اقدام قرار گیرد. زیرا این توصیه ها با نگرش مدیریتی و بازاریابی برای بنگاهها تدوین شده.
پنجشنبه و جمعه باز به اصفهان باز می گردم. برای تدریس کارشناسی ارشد، درس تحقیقات بازاریابی در سازمان مدیریت صنعتی اصفهان. برای تدریس دروس دانشگاهی 4 روز با 8 ساعت زمان مجموعاً 32 ساعت می شود. اما چون در خارج از تهران است، 2 روز پنجشنبه و جمعه هر هفته در میان را برای این کار اختصاص داده ام. تحقیقات بازار جزو کلیدی ترین درس هاست. و این گام اول در فرایند بازاریابی است که باید به خوبی اجرا شود. اگر بخواهیم در دنیای رقابتی تصمیمات بزرگ بگیریم، و بخواهیم این تصمیمات را با ریسک پایین به انجام رسانیم، گریزی نیست جز آنکه بر پایه ی تحقیقات بازار، کارها پیش برود. امروز دیگر مدیران حق ندارند حدسیات سازمان نیافته خود را به جای تحقیقات قرار دهند و تصمیم گیری کنند. به این ترتیب می توانند از حجم هزینه های وحشتناک آینده رهایی یابند.
باید ممنون خانواده ام باشم که در این هفته با بزرگواری تمام، دوری ام را تحمل کردند، چراکه کمتر در تهران بودم. تمام همکارانم نیز در طول این هفته در غیاب من کارها را به خوبی انجام دادند. چرا که تنها مدیرعاملی هستم که چند ساعت بیشتر مسئولیت مدیرعاملی را اجرا نمی کنم، بقیه ی ساعات را با مسئولیت مدیر روابط عمومی دنبال می کنم. باید بگویم این زحمات آنهاست که غیبت مرا می پوشاند.
سبز باشید