وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

رادیو تولدت مبارک

  •  بچه که بودم در روستایمان رادیوهایی وجود داشت که بسیار بزرگ بودند. و داشتن رادیو مایه مباهات و گاهی فخرفروشی بود. به خوبی اولین دستگاه رادیویی که پدر نازنینم خرید را به یاد دارم. بعد دستگاه‌های رادیویی به روستا آمد که بسیار کوچک بودند به حدی که جوانان ده آن‌ها را در جیب‌شان می‌گذاشتند و با خودشان به صحرا می‌بردند تا از برنامه‌ها و خصوصاً آهنگ‌هایی که پخش می‌شد استفاده کنند.
  • از آن زمان بسیار می‌گذرد و حالا در روستا، تلویزیون رنگی آمده است که به قول بعضی از ریش‌سفیدها ای کاش نمی‌آمد چون وقتی جوان تا پاسی از شب برنامه می‌بیند دیگر آن جوان قدیم نیست که تا روشن شدن هوا حداقل 3 ساعت کار کرده بود. اما نکته این‌جاست که ایراد از تکنولوژی نیست ایراد از ماست که راه بهره‌گیری از آن را گاه گم می‌کنیم.
  •   اولین باری که به رادیو دعوت شدم از سوی خانم سوادکوهی بود، سردبیر دانای برنامه‌ی نمودار در رادیو جوان و این ارتباط ادامه داشت تا سردبیران برنامه‌های جوان ایرانی سلام، رادیو گفتگو، رادیو ایران و رادیو اقتصاد (تجارت سابق) نیز دستوراتی را برای برنامه‌های زنده یا ضبط شده به این‌جانب دادند و حالا حداقل در هفته 6-5 بار صدای من از این رادیو شنیده می‌شود. و از رادیو بود که به تلویزیون رسیدم و برنامه سلام تهران و خرمشاهی عزیز و تیم توانمندشان در روزهای یکشنبه صبح (5/7 تا 5/8).

چند خاطره از حضور در رادیو :

  • شیشه اتومبیل پایین است و نزدیک درب ورودی صدا و سیما هستم، نگهبان عزیزی که کنار راه‌بند ایستاده است به فردی که پشت کامپیوتر در داخل اتاقک نشسته است می‌گوید درگی آمد و می‌شنوم که "من باهاش کار دارم" و راه‌بند را بالا نمی‌برد، سلام و علیکی می‌کنیم و می‌پرسد: اوضاع دلار چه می‌شود؟ سکه بخریم یا نه؟ ....
  • در یکی از برنامه‌های زنده مثالی از مسابقات فوتبال می‌زنم، بلافاصله پیامک می‌آید که تاریخ را اشتباه گفتید و از هوشمندی شنونده لذت می‌برم.
  • در برنامه‌ای مجری محترم کلافه‌ام می‌کند، سوالات بی ارتباط با موضوع و اظهارنظرهای اذیت‌کننده، با حوصله و سعه صدر سعی می‌کنم ایشان را مدیریت کنم، بیرون که می‌آیم به سردبیر می‌گویم شما را به خدا از قبل مطلب بدهید تا بخوانند و در فضای موضوع قرار بگیرند، مثال می‌زنم از مجریان توانایی که با همراهی اندیشمندانه‌شان چقدر به بهره‌وری گفتگو کمک کرده‌اند و از جلسه بعد دیگر آن مجری را ندیدم.
  •  به قول سینمایی‌ها پشت صحنه رادیو همیشه برایم جذاب بوده است، نیروهایی که با دقت و گاهی استرس به جزئیات توجه دارند و کار تیمی را به خوبی می‌توان در رفتار آن‌ها مشاهده کرد. و گپ و گفت‌هایی که قبل از برنامه‌ها داریم: و معمولاً طرح سوالاتی برای این‌که چه کنیم تا برنامه بهتری داشته باشیم؟ و گاهی هم درمورد شغل همسران‌شان و بستگان سوال می‌پرسند.
  •  اما همیشه فضای شاد و صمیمی رادیو برایم جذاب  جالب بوده است. عمدتاً تیم‌ها جوان هستند و پرشور.
  • خیلی تلاش می‌کنم تا با دریافت فایل برنامه‌های پخش شده آن‌ها را در سایت پادکست‌های بازاریابی ایران  قرار دهم تا همراهان عزیز در صورت تمایل به آن‌ها گوش دهند اما گاهی با بدقولی همکاران رادیو مواجه می‌شوم. به هر حال آن‌هایی را که توانسته‌ام تهیه کنم در سایت پادکست‌های بازاریابی ایران در دسترس عزیزان قرار داده‌ام.
  • رادیو تولدت مبارک – دوستت دارم.
درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.