جوشش از درون؛ راههایی برای با انگیزه بودن
آیا وقتی کاری را به دست گرفتید، آن را به سرانجام میرسانید حتی اگر کاری دشوار و طاقتفرسا باشد؟ آیا اهل کشف و شهود و دانستن بیشتر در حوزههای کاری خود هستید؟ آیا مدام باید کسی کارهایتان را به شما گوشزد کند؟ آیا به مهارتآموزی و پرورش شایستگیهای ذاتی اهمیت میدهید؟ آیا نقاط قوت خود را میشناسید و در وقت لزوم از دیگران کمک میگیرید؟ آیا به توانمندیهای خود واقف هستید؟ آیا از هر کاری که انجام میدهید به هیجان میآیید؟ یا گاهی برای شروع کار به کمک بیشتری نیاز دارید؟
شاید کشوهای شلوغ و درهم ریخته را نادیده میانگارید بدون اینکه وقتی را برای مرتب کردن آنها اختصاص دهید. یا شاید ترجیح میدهید برای جلوگیری از مجادله بجای تذکر به کارمندی که همیشه دیرسر کار حاضر میشود رفتار او را تحمل کنید. شاید هم الویتهای کاری خود را طوری برنامهریزی میکنید که کارهایی را که دوست ندارید در انتهای فهرست قرار گیرند.
جیم کالینز در کتاب پر آوازه خود، از خوب به عالی، تعدادی از مهمترین ویژگیهای سازمانهای متفکر را بر میشمارد. از نظر وی این قبیل سازمانها دارای یک آرمان و چشمانداز جمعی و شفاف بوده و نسبت به آینده، خوش بین هستند. آنها دارای تعصب سازمانی هستند و احساس تعلق زیادی به سازمان دارند. نتیجهگرا هستند و از تعیین اهداف کوچک دوری میجویند. کارکنان این قبیل سازمانها متواضع و حرفهای هستند و مهمتر آنکه خودجوش بوده و دارای مهارتهای خودانگیزشی میباشند.
هر چقدر در انجام کارها تعلل کنید ، استرس و فشار بیشتری را متحمل خواهید شد. بعد از مدتی ممکن است کاملاً اعتماد خود را از دست بدهید و تصور کنید که اصلاً قادر به تکمیل کاری نیستید. بسیاری از ما گاهی برای انگیزه دار شدن به کمک نیاز داریم. و ممکن است بسیار سخت باشد، اگر میدانیم باید کاری را انجام دهیم اما نمیتوانیم به شروع آن اقدام کنیم.
مدیریت بر احساسات و راهکارهایی برای خودانگیختگی
احساسات کلید درک ما از ریشه چالشها هستند. شما نباید همیشه فقط به انجام کار فکر کنید. باید احساسات خود را هدایت کنید نه اینکه اجازه دهید احساسات شما را هدایت کنند. ذهن خود را در جهت مثبت اندیشی پرورش دهید و مهارت مثبت اندیشی را تمرین کنید تا ذهنی فرصتیاب داشته باشید. آمادگی بدنی خود را با تغذیه و ورزش حفظ کنید تا انرژی کافی داشته باشید. پازل خود را با انسانهای باانگیزه و حرکتی تکمیل کنید. و حتی المقدور از معاشرت با انسانهای منفیباف دوری کنید. برای خود هدفگذاری کنید اما اهداف خود را با تفکر راهبردی و بصورت انعطافپذیر تعیین کنید و در مسیر دستیابی به اهداف خود از کمالگرایی پرهیز کنید. ضمنا از هدفهای دم دستی و کوچک دوری کنید. سعی کنید امروزتان بهتر از دیروز باشد و فردا از امروزتان بهتر باشد و البته از شکستهای خود درس بگیرید. فراموش نکنید که موفقیت نه یک مقصد بلکه مسیری ادامهدار است.
برای تزریق هدف به موقعیتی که در آن قرار دارید از یک یا چند مرحله زیر استفاده کنید.
• پیش به سوی تعادل
بر هم خوردن توازن در زندگی موجب سرکوب انگیزههای درونی میشود. گاه مرز میان زندگی حرفهای و شخصی به قدری کمرنگ میشود که نمیتوان تمایزی میان آنها قائل بود. مدیریت تعارض در بین حجم زیاد کار و دغدغههای زندگی شخصی از جمله توانمندیهای ضروری برای اهالی کسبوکار است. روز خود را بخش بندی کنید و زمان خود را صرف انجام اموری کنید که بیشترین ارزش را برایتان تولید میکنند. سازگارپذیری را بیاموزید و حتما زمانی را صرف فراغت و خانواده کنید تا سطح انرژیهای درونیتان ارتقا یابد.
• بر سندرم ترس از موفقیت غلبه کنید
دست و پا زدن در قلمروی آسایش موجب میشود که ظرفیتهای درونی ما آزاد نشود و به آنچه سزاوار آن هستیم دست نیابیم. ماندن در قلمروی آسایش، نشانهای از سندرم ترس از موفقیت است.
آیا از اینکه کارها را بگونهای که باید و شاید انجام ندهید واهمه دارید؟ و یا شاید قضاوتها و گفتههای سایرین در خصوص دستاوردهایتان اهمیت بسیاری برای شما دارد؟ آیا از اینکه به خاطر موفقیت خود مورد بغض و نفرت قرار بگیرید میترسید؟ و یا از اینکه متهم به خودنمایی شوید از بیان و ابراز توانمندیهای خود دوری میجویید؟ ترس از موفقیت عاملی است که موجب میشود بسیاری از انسانها به آمال و آرزوهای خویش دست نیابند. ترس از موفقیت عموما ناشی از ترس افراد از تغییر است.
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای شخصی در کسب و کار" بخوانید.
سبز باشید