چهار گام برای یادگیری هر آنچه در کسبوکار وجود دارد.
انسان یادگیرنده هرگز دانا نمیشود، چون همیشه در مسیر دانایی است- ناشناس
در زندگی حرفهای تمام ما لحظات فراوانی وجود دارد که میتوان از دل آن مطالب بسیاری آموخت. فناوریهای تازه، صنایع نو ظهور، و یا روندهای جدیدی که 5 سال پیش وجود نداشتهاند، اما اکنون در غیاب آنها و بدون یادگیری سازوکار آن نمیتوان کاری از پیش برد. یادگیری بویژه در کسبوکار اهمیتی دو چندان مییابد، چراکه شرایط متغیر و متلاطم بازار لزوم تطبیق بیشتر با شرایط موجود را موجب میشود. در چنین شرایطی عدم تلاش برای یادگیری به منزله مقاومت در برابر تغییر بوده و اگر تغییر نکنیم از جاده موفقیت باز می مانیم. از دیگر سو، شرط توسعه سازمانها و انسانهای مدرن، یادگیری است. زیرا که یادگیری، موضوع توسعه و زمینهساز آن است.یادگیری میتواند در قالبی توسعه یافته و نظام مند دنبال شود که در ادامه این فرایند مورد بررسی قرار میگیرد.
گام نخست: مباحث تئوریک در کسبوکار و یادگیری آنها تنها نقشی حمایتی دارند.
نظريه ها اركان اساسي علوم را تشكيل مي دهند،بگونهای که بدون ذهن مسلح به نظريه، توانایی درک واقعی جهان پيرامون خود را نخواهیم داشت. هرچند که تئوریمحوری از آفات آموزش عالی بویژه در بخش کسبوکار است. بهعنوان مثال فارغ التحصیلان دانشگاهها را در نظر بگیرید، به نظرم همهی ما با این موضوع موافق هستیم که دانشگاهها و مدارس حقیقتاً دانشجویان جوان را برای ورود به بازار کار و فرصتهای شغلی حرفهای آماده نمیکنند. البته دانشآموختگان مراکز آموزشی دستکم این مراکز را با یک پیشینه علمی و کوهی از آموختههای تئوریک ترک میکنند. اگر از دو دانشجوی تازه فارغالتحصیل شده بخواهیم تا اطلاعاتی را در جهت طراحی یک پرسشنامه از مشتریان طراحی و جمعآوری کنند، میتوان گفت که احتمالا یک فارغالتحصیل بازاریابی حداقل میداند که این امر به چه معناست و از کجا میبایست شروع کند، در حالی که یک دانشآموخته مثلاً جغرافیا فقط در چشمان شما خیره میشود و میپرسد "چی"؟
مطالعه مباحث نظری و تقویت مبانی تئوریک میتواند شروع خوبی برای یادگیری باشد.بهعنوان مثال مطالعه کتابهای دیوید اگیلوی برای کسی که وارد تبلیغات میشود میتواند شروع خوبی باشد و یا مطالعه کتابهای اصول و مدیریت بازاریابی به قلم کاتلر و برای اهالی تازه وارد صنعت بازاریابی ضروری محسوب میشود. لذا تئوری یک نقطه شروع خوب است اما برای دستیابی به اهداف والا در کسبوکار کفایت نمیکند.
که این امر ما را به گام دوم تمرین سوق میدهد:
گام دوم: تمرین
اگر تجربهی عملی نداشته باشید، دیگر شاگرد اول بودن کفایت نمیکند. حال نوبت به آن رسیده تا دانستههای تئوری خود را در عمل پیاده کنیم و به شاگردی بازار بپردازیم. به قول پرفسور سمیعی، مهم نیست که چه مدرکی داریم، بلکه مهم این است که چه درکی داریم و درک درست با تجربهاندوزی و خاک بازار خوردن حاصل میشود.البته هر چه دانش نظری بیشتری را بویژه از طریق مطالعه کتابهای مفید کسب کنیم، اعتمادبهنفس بالاتری برای اجرا خواهیم داشت.
ولی مراقب باشید تا بدون تعیین اهداف و تعیین اینکه قرار است به چه چیزی دست یابید وارد عمل نشوید.
بنابراین ما احتیاج داریم به گام سوم.
گام سوم: الگوبرداری آگاهانه
الگوبرداری آگاهانه این امکان را برای ما فراهم میآورد که با صرف هزینه و زمان کم به تجارب ارزندهای دسترسی پیدا کنیم. آزمون و خطا کردن، میتواند برای ما گران تمام شود. بنابراین استفاده از تجربیات انسانهای بزرگ و توانمند در حرفه خودمان میتواند ظرافتهای موجود در آن حرفه را که برای رسیدن به آنها نیاز به سالها کار کردن است، به راحتی در اختیارمان قرار دهد. ممکن است یک نفر دیگر کار بخصوصی را قبل از ما انجام داده باشد (یا چیزی شبیه به آن را ) که همچنین بدین معنا است که او با همان مشکلاتی که ما به احتمال بسیار زیاد با آنها مواجه خواهیم شد، مواجه شده و در حال حاضر آنها بخشی از راهحل را در دست دارد.
به همین دلیل در گام بعدی میبایست به طور معمول، دنبال "درسهای آموخته شده" از دیگر اشخاص باشیم. البته تقلید در کسب و کار جایز نیست، اما الگوبرداری آگاهانه ضرورت دارد. الگوبرداری آگاهانه می تواند معانی متفاوتی داشته باشد و از طرق مختلفی صورت پذیرد. گفتگو با همکاران در محل کار، رفتن به جلسات آموزشی رسمی، مشارکت در کارگاههای آموزشی مختلف، رفتن به رویدادها و کنفرانسهای شبکههای غیر رسمی از آن جمله است. شرکت در رویدادها و مجامع حرفهای مثل سمینارها و کلاسهای آموزشی مزایای بسیاری دارد، این مجامع جاهایی هستند که مردم در رابطه با تجارب، و گاهی اوقات از شکستهایشان میگویند.
بنابراین به رویدادهای زیادی بروید ، با اشخاص زیادی ملاقات داشته باشید. البته باید از شنیدههای خود آگاهانه الگو بگیریم. مردم ممکن است درباره تجربیاتشان صحبت کنند و دستورالعملی برای موفقیت ارائه دهند اما این بدان معنا نیست که ما میبایست نسخه ایشان را مو به مو دنبال کنیم. بلکه باید به دنبال نسخه مناسب با شرایط و تیپ شخصیتی خود باشیم.
و آخرین گام
گام چهارم الهام گرفتن از منابع بهروز
شما اصول پایه و تئوریک را آموختهاید، آنها را در عمل تمرین کرده و از تجربیات دیگران پند میگیرید. اما همچنین به روشی نیاز دارید تا شما را به روز نگه دارد. تا بدینوسیله بدانید که چه چیزی در صنعت و حوزه فعالیت شما جدید و نوظهور است. خوشبختانه این موضوع به لطف وجود فناوریهای اطلاعاتی جدید به راحتی قابل حل است. زمانی که ما دارای آر اس اس فید (آر اس اس شيوه ای ساده است که به شما امکان می دهد به طور خودکار تازه ترين اخبار موجود در سايتهای مورد علاقه خود را دريافت کنيد.)، وبلاگها، کتابهای الکترونیکی، سایتهای اشتراک اسلاید های آموزشی مانند SllideShare، پادکستها، کانالهای ویدیویی محتوایی و کتابهای آموزشی (بر روی کاغذ و در فرمت دیجیتال) باشیم، مطلقاً هیچ بهانهای برای " به روز نبودن" باقی نمی ماند.
یک یادداشت وبلاگی خوب و یا یک کتاب الکترونیکی مفید حداقل دارای یک ایده خوب است که شما میتوانید بلافاصله آن را عملی کنید. با صرف روزانه 15 الی 30 دقیقه برای یادگیری از این قبیل منابع، میتوانید به سرعت عادت امتحان روزانه یک ایدهی جدید را در خود به وجود آورید. و زمانی که عملی ساختن ایدههای اموخته را هر روز و به مدت یکسال انجام دهید، میتوانید در حرفه خود بهتر عمل کنید. به این موضوع شک نکنید.
سبز باشید